با آنکه بازارهای سوددهی چون سکه و دلار حتی بازار بورسی که تا چندماه پیش شتابان به بالا میجهید، مدتهاست که از رونق افتادهاند اما گویا سپردهگذاران همچنان آمادهاند تا با رویت اولین جرقه رونق، پولهای خود را از بانکها خارج کرده و به دست بازار بسپارند و شرایطش را هم مهیا کردهاند. سپردهگذاران پولهای خود را نه برای طولانیمدت بلکه برای کوتاهمدت نزد بانکها به امانت سپردهاند و اگرچه اندک سودی نیز میگیرند، اما به محض فراهمشدن شرایط، در اسرع وقت پولهای خود را در فعالیتهای سودده به کار گیرند. آمار بانکمرکزی هم این گفتهها را تایید میکند. سپردهگذاران، تا پایان خرداد93 حدود 461هزارمیلیاردتومان پول را نزد بانکها سپرده مدتدار کردهاند. 212هزارمیلیاردتومان از این پولها، کوتاهمدت یعنی کمتر از یکسال و 248هزارمیلیاردتومان آن از یک تا پنجسال در بانکها سپرده شدهاند که به آنها سپردههای بلندمدت گفته میشود. سپردههای کوتاهمدت در این یک سال، یعنی از خرداد92 تا خرداد93 با 46/1 درصد رشد، مواجه شدهاند در حالیکه نرخ رشد سپردههای بلندمدت بانکی در این یکسال 36/9درصد بوده است. تفاوت 10واحد درصدی نرخ رشد این دوسپرده نشان میدهد تمایل مردم همچنان بر سپردهگذاری کوتاهمدت است زیرا این سپردهها از نقدشوندگی بالایی برخوردارند.
تا سالها تمایل مردم بر سپردهگذاری بلندمدت بود اما از زمانی که رییس دولتنهم با رفتار دستوری خود نرخ سود بانکی را کاهش داد و با این اقدام، سپردهگذاری را از سودآوری انداخت، رغبت مردم به سپردهگذاری بلندمدت در شبکه بانکی کاهش یافت. البته تصمیمهای غلط اقتصادی و عدم انضباط مالی در دولتهاینهم و دهم به این تمایل دامن زد؛ یعنی زمانی که با شیطنت اماراتیها بازار ارز ایران بههم ریخت، نقدینگی با رشد 40درصدی تلاطم بازار ارز و در نهایت سکه را ادامهدار کرد. بسیاری هم از این تلاطمها به نفع خود استفاده کردند. همان موقعها چندینبار گفته شد مردم 15 تا 20میلیارددلار خانگی ذخیره کردهاند. بورس هم دیگر بازاری بود که بعد از این دوبازار بهشدت صعودی شد و توانست در سال گذشته به بالاترین رکوردهای موجود دست پیدا کند. در این بازار هم بسیاری به سود رسیدند که جنس سودشان از نوع دیگری بود. با تمامی اینها با آنکه یکسالی از آرامش در تمام بازارهای پرتلاطم گذشته میگذرد، باز هم سپردهگذاران رغبتی برای سپردهگذاری بلندمدت ندارند تا هرزمان که فرصتی پیش آمد با خروج سپردههای کوتاهمدتشان از جریان کسب سود عقب نمانند.
کاهش توان مشارکت بانکها در پروژهها
احمد حاتمییزد . کارشناس بانکی
رشد سپردههای کوتاهمدت و همترازشدن تقریبی آن با سپردههای بلندمدت از یکسو نشاتگرفته از واقعیات اقتصادی کشور است و از سوی دیگر این اتفاق بر اقتصاد اثرگذار خواهد بود. همانطور که آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد خرداد 93 میزان سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت به 212هزارمیلیاردتومان رسیده که با رقم 248هزارمیلیاردتومان سپرده بلندمدت ثبتشده در این تاریخ فاصله چندانی ندارد.
تعبیر این اتفاق آن است که عدم جذابیت سرمایهگذاری بلندمدت در بانکها بهدلیل پایینبودن نرخ سود بانکی و عدم تطابق با نرخ تورم سالانه، تمایل مردم را به سپردهگذاری بلندمدت کاهش داده است. سپردهگذاران ترجیح میدهند سرمایههای خود را در قالب سپردههای کوتاهمدت نزد بانک نگاه دارند تا در صورت رونق سایر بازارهای مالی امکان خروج منابعشان از بانک فراهم باشد. به همین جهت ورود سرمایه مردم را گاه به بازار بورس، گاه سکه و ارز و گاه مسکن در سالهای گذشته شاهد بودهایم. اما این اتفاق که معلول شرایط حاکم بر اقتصاد کشور است خود نیز تبعاتی دارد. پیامد آن نیز در میزان تسهیلات اعطایی بانکها خودنمایی میکند به این صورت که وقتی نیمی از سپردههای نزد بانکها، کوتاهمدت است نظام بانکی نیز به همان میزان از پرداخت تسهیلات بلندمدت منع میشود. به عبارت دیگر وقتی نیمی از سپردهها نزد بانکها بلندمدت نیست بانک نمیتواند روی منابع خود حسابی باز کرده و از آن تسهیلات پرداخت کند چراکه غالب طرحها و پروژههای اقتصادی بلندمدت است و دستکم برای آنکه به بهرهبرداری برسد پنج سال زمان نیاز دارد. بنابراین بانکها نمیتوانند با ارایه تسهیلات بلندمدت در اجرای این طرحها مشارکت داشته باشند. این حسابهای کوتاهمدت نزد بانکها منابع جاری بانک را تشکیل میدهند که هرروز نیز ممکن است یا از سیستم بانکی خارج شده یا به سایر بانکها منتقل شود. بر این اساس بانکها در سالهای گذشته بیشتر در ارایه تسهیلات کوتاهمدت برای خرید مواد اولیه و مواردی مشابه اقدام کرده و عملا از اعطای تسهیلات بلندمدت و مشارکت در پروژههای اقتصادی بزرگ و زمانبر محروم ماندهاند. در این سالها علاوه بر بیثباتی شرایط اقتصادی کشور، عامل دیگری که منجر به این اتفاق شده؛ تعیین دستوری نرخ سود بانکی بدون توجه به تورم سالانه بوده است.
گرایش به بانکها در نبود بازارهای جایگزین
محمود جامساز. اقتصاددان
آنچه سبب میشد افراد تمایل داشته باشند داراییهای خود را در بانک سرمایهگذاری کنند، سودی است که به سپردهها پرداخت میشود. اگر نرخ سودی که بانکها به سپردههای افراد میپردازند، کمتر از نرخ تورم باشد افراد رغبت چندانی نخواهند داشت که پول خود را برای مدت طولانی و در قالب سپردههای بلندمدت در بانکها بگذارند و اگر بانکها بتوانند سود سپرده بالاتری از میزان تورم بپردازند ممکن است افراد تمایل پیدا کنند سپردههای خود را در قالب سپردههای بلندمدت به بانکها بسپارند. نرخی که اکنون برای سپردههای بلند مدت پرداخت میشود از رقم تورم کمتر است. این خود دلیلی است که سپردههای بانکی به سمت سپردههای کوتاهمدت تمایل پیدا میکند. عامل دیگری که سبب میشود افراد به سپردههای کوتاهمدت بیش از سپردههای بلندمدت گرایش داشته باشند، عدم قطعیت از آینده اقتصاد است. افراد نمیدانند که نرخ تورم در ماههای آتی روند نزولی خواهد داشت یا صعودی، نمیدانند که بازارهای موازیای مانند بازار سکه و ارز آیا مجددا پررونق میشود یا اینکه سود سپردهگذاری در بانکها از ورود به بازارهای دیگر بیشتر است. همین عدم قطعیت به آینده اقتصاد و نبود شفافیت در فضای اقتصاد سبب میشود که افراد دارایی خود را در قالب سپردههای کوتاهمدت نزد بانکها بگذارند که قابلیت نقدشوندگی بیشتری داشته باشد و به محض اینکه بازار دیگری رونق گرفت افراد بتوانند این پول را از بانک گرفته و وارد بازارهای دیگر شوند. از طرفی افراد در اقتصادی ناامن مترصد فرصتی هستند که بیشترین سود را بهدست آورند و مدام بازارها را رصد میکنند تا سودآورترین گزینه را انتخاب کنند اما در میان تمام گزینهها افراد بانکها را انتخاب میکنند چون گزینه جایگزین دیگری وجود ندارد. از طرف دیگر، بانکها هم تمایل دارند مردم بیشتر سپردههای خود را در قالب سپردههای کوتاهمدت نزد بانکها بگذارند. چون سود سپردههای کوتاهمدت کمتر است و برای بانکها ارزانتر تمام میشود. موضوعی که در ابتدا به ذهن میرسد این است که افزایش سپردههای کوتاهمدت قدرت پرداخت تسهیلات بلندمدت بانکها را کاهش میدهد. شاید در سیستمهای بانکی دیگر، این اصل صحیح باشد اما سیستم بانکی ما از سپردههای کوتاهمدت برای پرداخت تسهیلات بلندمدت استفاده میکند و هرگاه دچار مشکل شود دستبهدامان بانک مرکزی شده و از این بانک کمک میگیرد.
منبع: شرق