صفآرایی موافقان و مخالفان کشت برنج در ایران
١٦استان برنج میکارند، کشت برنج در کدام استانها باید محدود شود
لیلا مرگن| برنج نیز مانند بسیاری از محصولات کشاورزی از سالهای گذشته در لیست خودکفایی قرار داشته است اما با تشدید خشکسالی و بروز تنش آبی در بسیاری از مناطق کشور به نظر میرسد، برنامههای وزارت کشاورزی دستخوش تغییرات اساسی شده است. چراکه کارشناسان کشاورزی اعتقاد دارند که الگوی کشت کشاورزی در ایران باید تغییر کند و از کشت محصولاتی که آب زیادی مصرف میکنند، جلوگیری شود. در این زمینه برنج یکی از محصولات پرمصرف در آب است که توجه وزارت کشاورزی را به خود جلب کرده است.
نیاز آبی بالای برنج و خشکسالیهای اخیر کشور، مخالفتهای زیادی برای کشت ٦٠٠هزار متر از اراضی کشاورزی در ١٦ استان کشور به همراه داشته است ولی کشت برنج و لزوم خودکفایی در آن موافقهایی دارد. بنابراین درحالیکه محمد حاجرسولیها، مدیرعامل شرکت منابع آب ایران تأکید میکند که وزارت جهاد کشاورزی باید در الگوی کشت کشاورزی بهویژه در زمینه برنج تجدیدنظر کند و لزومی ندارد برنج را در جایی بکاریم که به جای مصرف کردن ١٥ مترمکعب آب برای تولید هر کیلو، ٢٥ مترمکعب آب مصرف کنیم، جمیل علیزادهشایق اعتقاد دارد که سخن گفتن درباره محدود کردن کشت برنج در استانهای غیرشمالی چندان منطقی نیست.
به گفته وی کشت برنج در اراضی غیر از شمال کشور فقط سهدرصد از کل سطح زیرکشت برنج را شامل میشود. ضمن آنکه در سالهای کمآب، خودبهخود این اراضی زیر کشت برنج نمیرود. هماکنون عمده کشت برنج در دو استان گیلان و مازندران و در سطحی معادل ٤٨٠هزار هکتار انجام میشود. سپس سه استان گلستان، خوزستان و فارس حدود ١٠٠ تا ١٢٠هزار هکتار شالیزار دارند. در این استانها کشت عمدتا در زمینهای «زهدار» (زمینهای دارای آب مازاد) انجام میشود که محصول دیگری در آن نمیتوان کشت کرد و تولید برنج اقتصادیترین شیوه بهرهبرداری از این اراضی است.
دبیر انجمن برنج با بیان اینکه حتی در
استان های گیلان و مازندران باید مطالعات عمیقی برای شناسایی اراضی شالیزاری بدون ریسک کشت و دارای آب مطمئن انجام شود، اضافه میکند: در دو استان مازندران و گیلان که ٤٨٠هزار هکتار اراضی شالیزاری دارند، یقینا بخشی از کشت در مناطقی انجام میشود که نه سابقه کشت داشته و نه آب مطمئن برای تولید برنج در اختیار دارند، مثل نوار ساحلی دریای خزر. اراضی این منطقه هرساله با کاهش بارندگی دچار مشکل کمبود آب شده و شالیزارهای آن آسیب میبینند. از بهشهر تا آستارا، تمام نوار ساحلی همیشه در معرض تنش آبی است، بنابراین اراضی شالیزاری این مناطق باید از چرخه تولید حذف شوند.
١١٠هزار هکتار شالیزار مازاد
علیزادهشایق درادامه به مطالعاتی اشاره میکند که در سال ٦٢ توسط تیم کارشناسی وزارت جهاد کشاورزی انجام شده که متأسفانه نتایج این مطالعات در طول فعالیت دولت نهم و دهم مفقود شده است. براساس این مطالعات، سطح زیرکشت مناسب برای برنج ایرانی ٥٢٠هزار هکتار است. بنابراین باید ١١٠هزار هکتار از سطح زیر کشت برنج در کشور کاهش یابد. اما لزوما این کاهش سطح نباید از استانهای غیرشمالی انجام شود، بلکه حذف اراضی شالیزاری حتی میتواند از مناطق دارای ریسک آبیاری در دو استان گیلان و مازندران باشد. متأسفانه به دلیل نبود برنامههای مناسب، حجم زیادی از آب در کشور صرف تولید برنج میشود اما حاصل آن، بینیازی از واردات نبوده است. درحالیکه به اعتقاد کارشناسان با توسعه کشت ارقام پرمحصول و حمایتهای دولتی، دستیابی به خودکفایی برنج چندان دور از ذهن نیست.
تولید یا واردات
اگرچه برنج محصولی پرمصرف درمنابع آب است، اما هیچ راه دیگری جز کشت این محصول برای تأمین نیازهای داخلی نداریم. چرا که برنج در سبد غذای ایرانیان نقش بسیار پررنگی دارد و از سوی دیگر اغلب کشورهای تولیدکننده برنج - به جز تعداد محدودی- این محصول را به اندازه نیازهای خود تولید کرده و حجم صادرات آن در بازارهای جهانی اندک است. بنابراین ایران نمیتواند تمام سهمیلیون تن نیاز خود را از سایر کشورها تأمین کند. ازسوی دیگر کوچک ترین تغییر در نظام عرضه و تقاضای برنج، قیمت این محصول را در بازارهای جهانی با جهش چندبرابری روبهرو میکند. ضمن آنکه برنجهای تولیدشده در هند بهعنوان یکی از صادرکنندگان اصلی این محصول در جهان، به دلیل آلودگی به فلزات سنگین میان مردم خوشنام نیست. بنابراین دولت باید برنامهریزی مناسبی برای تأمین نیازهای کشور داشته باشد. در این زمینه مرتضی نصیری معاون سابق موسسه تحقیقات برنج معتقد است که دستیابی به خودکفایی برنج بسیار راحتتر از گندم است.
وی درباره اظهارات اخیر مسئولان وزارت جهاد کشاورزی که معتقدند کشت برنج فقط باید در سه استان شمالی انجام شود، میگوید: اینکه کشت برنج را کاملا محدود به شمال کنیم، تفکر درستی نیست. چرا که کشت برنج در برخی از استانها نظیر سیستانوبلوچستان یا خوزستان سابقهای ٣٠ تا ٤٠ساله دارد.
البته با توجه به دوره رویش کوتاه برنج - بین سه تا چهار و نیم ماه - و اقتصادی بودن کشت آن، بسیاری از کشاورزان مایلند به جای ذرت یا گندم اقدام به کشت این محصول کنند، در نتیجه دولت باید از افزایش سطح زیر کشت برنج در کشور جلوگیری کند.
برنامهریزی تنها راه جلوگیری از واردات
براساس آخرین گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس، میزان واردات برنج دوبرابر نیاز کشور است. درحالیکه با در نظر گرفتن سرانه ٤٠کیلوگرمی و احتساب ذخایر احتیاطی کشور، حداکثر باید ٨٠٠هزار تن برنج به ایران وارد شود، این درحالی است که طی سالهای اخیر سالانه بیش از یکمیلیون و ٢٠٠هزار تن برنج وارد کشور شده است. واقعیت این است که با صرف همان دلارهای نفتی که برای واردات هزینه میکنیم، میتوانیم با یک برنامهریزی مناسب حداکثر طی یک دهه از واردات بینیاز شویم.
مرتضی نصیری معاون سابق موسسه تحقیقات برنج دراینباره معتقد است برای تأمین نیازهای کشور هیچ راهی به جز کشت ارقام پرمحصول نداریم. هند و پاکستان بهعنوان صادرکنندگان مطرح برنج بیش از ٩٠درصد کشت خود را به ارقام پرمحصول اختصاص دادهاند.
وی با اشاره به اینکه برای تولید هرکیلوگرم برنج ٥/٢ مترمکعب آب لازم است، کشت ارقام پرمحصول را از نظر مصرف آب بهصرفهتر از ارقام محلی میداند. زیرا بهرغم افزایش ١٠ تا ١٢روزه طول دوره رویش و حتی مصرف بیشتر آب، با دوبرابر شدن عملکرد تولید درواحد سطح، میزان مصرف آب به ازای تولید هرکیلو برنج کاهش مییابد.
به گفته وی رقمهای پرمحصول با کیفیتی مثل فجروندا و تاحدودی کشوری و کوهسار در مازندران تولید شده که کیفیت و عملکرد مناسبی دارند. برخی از این ارقام نظیر شیرودی عملکرد تا ١٠ تن در هکتار هم داشتهاند اما توسعه آنها نیازمند حمایتهای دولتی است.
دبیر انجمن برنج نیز حمایتهای دولتی برای افزایش ضریب مکانیزاسیون و ورود ماشینآلات به شالیزارهای کشور را ضروری میداند. بهزعم وی دولت باید تسهیلات لازم برای واردات ماشینآلاتی را که در ایران تولید نمیشود فراهم کند. لوازم یدکی و کارگر آموزشدیده و مهارتیافته در کشور تربیت شود و در توسعه کشت ارقام پرمحصول، باید دنبال توسعه رقمهای باکیفیت باشیم و از آنها حمایت کنیم. همچنین ضمانت خرید برای ارقام پرمحصول یکی از ابزاری است که ایران را در رسیدن به خودکفایی برنج یاری میکند.
منبع: شهروند