بلومبرگ از جابهجایی برندها در بازار ایران خبر داد. در سایه افزایش نرخ ارز و کاهش واردات، استقبال از برندهای خارجی بسیار کمتر از گذشته است. از سوی دیگر، تغییر شرایط اقتصادی در داخل کشور، شرایط را برای بهبود کسبوکارهای داخلی مهیا کرده است. این گزارش تاکید میکند که در شرایط کنونی تولید کسبوکارهای داخلی بهصرفه شده و برخی از فعالان اقتصادی در کشور ایران از تهدید تحریم، یک فرصت برای عرضه کالاهای «ساخت ایران» ایجاد کردند. روندی که برخلاف هدف تحریمها مبنیبر نابودی تولید اقتصادی ایران، عمل کرده است.
جابهجایی برندها در بازار ایران
درحالیکه مردم به علت افزایش نرخ ارز، برای خرید برندهای خارجی به سختی افتادهاند، شرکتهای کوچک در حال پر کردن خلأ در بازار کالاهای مصرفی هستند. باید اشاره کرد حتی پیش از شیوع گسترده کرونا، ایران سال جدید را در شرایطی آغاز کرد که در مجادله شدید با ایالاتمتحده بود و اقتصاد توسط تحریمهای پرتعداد صدمه دیده بود. در این شرایط، «ساخت ایران» به عنوان بارقهای از امید در وضعیت مالی نامساعدی ظهور کرد که بازار نفت و تجارت جهانی در پی جریان شدید کرونا وضعیت وخیمی را تجربه میکردند. در چنین وضعیتی شرکتهای کوچکی از دل اقتصاد داخلی سربر آوردند تا جای خالی کالاهای وارداتی را پر کنند. بسیاری از این شرکتها موفق بودهاند و توانستهاند از این توفیق اجباری استفاده کرده و به رشد و ارتقای جایگاه تولیدی برسند.
تولیدیهای امروز، برندهای فردا
در میانه تحریم و کرونا، بازار پوشاک برای چند نفر از فارغالتحصیلان رشته طراحی که وارد حوزه تولید شدهاند ارزش ریسک آن را داشته است. یکی از تولیدکنندگان لباس که فعالیت خود را در زمان تحریم آغاز کرده و توسعه داده است موفق شده از خردادماه سالجاری تاکنون بالغبر هزاران عدد از پوشاک تولیدی خود را به فروش برساند. یکی از پایهگذاران جوان این تولیدی در مصاحبه با بلومبرگ بیان میکند: «ما میدانستیم که این هدف کار بسیاری طلب میکند، زیرا ما و بسیاری از مردم اطرافمان در ارتباط با چیزهای ساده و ابتدایی ناامید بودیم».
این تولیدکننده از پارچههای شمال غرب ایران استفاده میکند و از واردات مواد اولیه خارجی بینیاز است. خروج نسبی برندهای خارجی و دستمزد نسبتا پایین نیروی کار هزینههای تولیدکنندگان پوشاک در داخل را به صرفه کرده و سود خوبی نصیب آنها میکند. بهطور مثال طبق اعداد گزارششده توسط بلومبرگ حدودا برای هر لباس جین با قیمت ۱۸ دلار (تقریبا برابر با ۵۵۰ هزار تومان) سودی برابر با ۱۱ دلار (تقریبا برابر با ۳۴۰ هزار تومان) عاید تولیدکننده میشود. این حاشیه سود نسبتا بزرگ میتواند در ایجاد خطوط تولید جدید و توسعه این تجارتها بسیار کمککننده باشد. بهطور مشخص این حاشیه سود بزرگ به شکل عمده متاثر از افزایش نرخ ارز و جهش قیمتی شدید کالاهای رقیب تولیدکنندگان داخلی است. با وقوع افزایش مداوم نرخ ارز و به تبع آن تورم قیمت کالاهای وارداتی مثل پوشاک، تولیدکنندگان داخلی بدون صعود چشمگیر در هزینههای خود با قیمتهای بالاتری در بازار مواجه شدند. با توجه به اینکه پوشاک جزو کالاهای ضروری بوده و کشش تقاضای آن بالاست، مصرفکنندگان مجبور به خرید این کالاها بودند. به بیان دیگر، با وجود آنکه قیمت پوشاک داخلی هم نسبت به قبل افزایش قابلملاحظهای داشتهاند اما همچنان تقاضا برای پوشاک در سطح قابلقبولی باقی مانده است.
رخت بربستن برندها
شاید یکی از ملموسترین و سریعترین آثار اعمال مجدد تحریمها خروج برندهای پوشاک از خیابانهای تهران بود. بلومبرگ در گزارش خود اظهار میکند که بسیاری از نمایندگیهای رسمی و غیررسمی برندهای مشهور جهانی که سالها در مراکز تجاری کشور فعالیت داشتند حالا یا جای خود را به برندهای ایرانی دادهاند یا واحد آنها در پاساژها خالی مانده است.
از سمت دیگر علاوهبر تحریمها ترکیب نزول ارزش واحد پولی ایران (افزایش نرخ ارز) و موانع قانونی واردات کالاهای غیرضروری از جمله پوشاک، خردهفروشان را تضعیف کرد. واردات کمتر منجر به کمبود مواردی پیش پاافتادهای مثل شامپوهای مارک خارجی شد و قیمت آنها جهش بزرگی کرد. تا جایی که مشاهدهها از پنج یا شش برابر شدن قیمت برخی از این کالاها نیز خبر میدهند. کالاهای دیگری مثل عطر و ادوکلن و گوشی تلفن همراه نیز در بازهای از سالجاری علاوهبر آثار قیمتی نرخ ارز به خاطر عدم واردات متحمل فشارهای عرضه شدند و صعودهایی نجومی را تجربه کردند.
پیشروی صنایع کوچک
مقامات کشور بارها بر ضرورت گسترش بخش خصوصی و صادرات به کشورهای همسایه تاکید کردهاند. با این حال هنوز بزرگترین صنایع تولیدی داخلی ایران، مانند خودروسازی به افزایش نرخ ارز و تحریمها حساس بوده و همچنین گرفتار فساد مالی یا رانتجویی هستند. در میانه شرایط سخت و پرنوسان اقتصادی و تحریم، ویروس کرونا نیز تجارت مرزی را مختل کرد. با این همه بسیاری از شرکتهای کوچک اکنون عملکرد بهتری از قبل دارند. با وجود آنکه اقتصاد ایران انقباضی ۱۲ درصدی را در دو سال اخیر تجربه کرده است. میتوان تاکید کرد که استفاده از مزایای افزایش نرخ ارز برای صنایعی مورد بهرهبرداری است که اولا مواد اولیه و واسطه آن و همچنین نیروی کار آن تا حد زیادی وابسته به نرخ ارز نباشند و در ثانی تکنولوژی تولیدی آن صنعت در داخل با معیارهای جهانی قابلقبول تلقی شود.
در بخش دیگری از گزارش یک مدیر بخش بازاریابی کسبوکار آنلاین بیان میکند روند واضحی در دوسال اخیر وجود داشته است که مردم کسبوکارهای کوچکی طراحی میکنند و کالاهای تولیدی خود را به فروش میرسانند. این جریان بهطور ویژه در حوزه کالاهایی مثل لباس و مبلمان خانگی جاری بوده است. بلومبرگ گزارش میکند که بهطور مثال یک وبسایت خردهفروشی که عرضهکنندگان و تولیدکنندگان را به هم متصل میکند، عدد بزرگی از رشد را برای کسبوکارهای کوچکی که با آن در ارتباط هستند ارائه میدهد. گزارشها نشان میدهد این وبسایت از ثبتنام ۴ هزار کسبوکار کوچک در سال گذشته، تا امروز به تعداد ۴۸ هزار واحد تجاری ثبتنامشده رسیده است.
دورنمایی از اقتصاد ایران
به احتمال قوی تحت شرایط پاندمی کرونا اقتصاد ایران در وضعیت نامطلوب خود باقی خواهد ماند. فوتیهای روزانه کووید-۱۹ رکورد زده و هفته گذشته به بالاترین سطح خود رسید. همچنین شدت گرفتن این بیماری موجب محدودیتهای مسافرتی برای ۵ شهر بزرگ از جمله تهران شد.
با نگاه به بازارهای ایران میتوان دریافت قیمت بسیاری از کالاهای ضروری که در داخل تولید میشود بهطور چشمگیری در حال افزایش است زیرا بخشی از چرخه تولید آنها وابسته به واردات است. بهطور مثال شرکتهای تولیدی پوشاک برای تهیه مواد اولیهای مثل زیپ با کیفیت بالا، به دلیل ممنوعیت واردات متحمل تاخیرهای چند ماهه در تحویل محموله خود شدند. با این حال فروش برخی از تولیدیها حداقل در کوتاه مدت سطح بالای خود را حفظ کرده است.
راز تغییر مسیر برندها در ایران
میتوان تاکید کرد یکی از مهمترین موضوعاتی که باعث شده برندهای داخلی در قیاس با رقبای خارجی خود، از محبوبیت بیشتری برخوردار شوند، عبور از سرکوب ارزی است. در سالهایی که ارزپاشی قوت گرفته بود، صادرات و تولید داخل، رقابتپذیری خود را در مقابل کالاهای خارجی از دست داده بودند و در نتیجه طی دهههای گذشته، شاهد ورود بیرویه کالاهای خارجی به داخل بودیم. نکته دیگر اینکه این افزایش نرخ ارز، برای بهبود وضعیت تولید در بلندمدت یک شرط لازم است، اما شرط کافی نیست؛ زیرا با شرایط تحریمی و بدون داشتن امکان فعالیت در سطح بینالمللی، عملا مزیت افزایش نرخ ارز برای تولید نیز به مرور کمرنگ میشود. بنابراین گام دیگر برای حمایت از تولید داخل، بهرهگیری از تجارت خارجی برای صادرات در کشورهای متقاضی کالاهای داخل است. در کنار تجارت خارجی نیاز به کنترل تورم و ثبات قیمتها است.
با وجود نوسانات بیش از اندازه ارزی و تورم فزاینده، آن دسته از تولیدکنندگانی که از زیر فشار کرونا جان سالم بهدر بردهاند نیز متحمل ریسکهای شدیدی خواهند شد. عدم توانایی در برنامهریزی برای خرید یا واردات مواد اولیه، انعقاد قراردادهای فروش، زمانبندی پرداختها و ارزیابی ریسکهای موجود عواملی هستند که همه تولیدکنندگان کشور را تحتتاثیر قرار خواهد داد. بنابراین صحبت از افراط و تفریط در نرخ ارز برای حمایت از تولید نیست، بلکه نکته اصلی این است که بتوان از دوران سرکوب نرخ ارز گذر کرد و با تسهیل تجارت خارجی، شرایط را برای بهبود تولید داخل مهیا کرد.
دنیای اقتصاد