پیشبینی بورس یعنی تشخیص ارزش آتی سهام یک شرکت یا سایر ابزارهای مالی قابل معامله در بورس. پیشبینی موفقیتآمیز قیمت آتی سهام میتواند سود قابل توجهی به همراه داشته باشد. برای این کار روشهای مختلفی وجود دارد که به تحلیلگران این امکان را میدهد تا اطلاعات قیمت آتی سهام را به دست بیاورند.
ارزش ذاتی سهم
ارزش ذاتی سهم (ارزش واقعی) به ارزش محاسبهشده یک شرکت گفته میشود که بر پایه تمامی عوامل مشهود و نامشهود و با استفاده از تحلیل بنیادی به دست میآید. به ارزش ذاتی، ارزش بنیادی سهام نیز گفته میشود.
روشهای پیشبینی بورس
روشهای پیشبینی بورس به سه دسته اصلی تقسیم میشوند که اغلب همپوشانی دارند و عبارتند از تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال (نموداری) و روشهای فناورانه.
تحلیل بنیادی
تحلیلگران بنیادی به شرکتی که سهامش در بورس داد و ستد میشود، توجه زیادی دارند. آنها عملکرد گذشته شرکت و همچنین اعتبار حسابهای آن را بررسی میکنند. نسبتهای عملکردی زیادی وجود دارد که به تحلیلگر بنیادی کمک میکند تا ارزش یک سهام را ارزیابی کند، مانند نسبت P/E.
یکی از مشهورترین تحلیلگران بنیادی، وارن بافت است. او از نسبت سرمایه کل بازار به تولید ناخالص داخلی استفاده میکند تا ارزش نسبی بورس را مشخص کند. این روش بهنام «شاخص بافت» شناخته میشود.
موضوعی که تحلیل بنیادی در تلاش است در بورس به آن برسد، پی بردن به ارزش واقعی یا ارزش ذاتی یک سهم است، که میتوان آن را با ارزشی که سهم موردنظر در بورس معامله میشود، مقایسه کرد و فهمید که آیا سهم در بازار کمارزش است و یا نه.
کشف ارزش واقعی میتواند به روشهای مختلف و بر همان اساس انجام شود. اصل مورد بحث این است که یک شرکت بهاندازه مجموع سودهای آتی ارزش دارد.
برخلاف تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی بهعنوان یک استراتژی بلندمدت تلقی میشود.
برای تحلیل بنیادی باید آشنایی کاملی با صورتهای مالی شرکت، شامل ترازنامه، صورت سود و زیان و گردش وجه نقد، داشته باشید.
تحلیل بنیادی بر این باور بنا شده است که جامعه بشری برای پیشرفت به سرمایه نیاز دارد و اگر شرکت عملکرد خوبی داشته باشد، باید افزایش سرمایه پیدا کند و این موضوع منجر به افزایش قیمت سهم میشود.
تحلیل بنیادی به معنی تحلیل از بالا به پایین است، ابتدا اقتصاد جهانی را تحلیل میکند، در ادامه تحلیل به سطح کشور میرسد و سپس تحلیل بخش و در نهایت تحلیل در سطح شرکت است.
تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال برای تحلیل سهم یک شرکت، خود آن شرکت را مد نظر قرار نمیدهند. آنها قیمت آتی سهم شرکت را بر اساس روند قیمتهای قبلی تعیین میکنند (نوعی از تحلیل سری زمانی).
الگوهای بسیار زیادی مانند سر و شانه و یا فنجان و دسته به کار برده میشود. علاوه بر این الگوها، از روشهایی مانند میانگین متحرک نمایی (EMA)، نوسانگیری، سطح حمایت و مقاومت و یا شاخص اندازه حرکت و شاخص ارزش نیز استفاده میشود.
الگوهای کندل استیک (شمعی ژاپنی) که برای اولین بار توسط بازرگانان ژاپنی در بازار برنج به کار گرفته شد، امروزه بهطور گسترده توسط تحلیلگران تکنیکال استفاده میشود.
در تحلیل تکنیکال بهجای استفاده از استراتژیهای بلندمدت، استراتژیهای کوتاهمدت کاربرد دارد. از این رو در بازارهای کالا و فارکس که توجه معاملهگران به تغییرات کوتاهمدت قیمتها است، خیلی زیاد استفاده میشود.
این تحلیل دارای اصول اولیهای است، اول اینکه اطلاعات مهم شرکت در قیمت سهام آن شرکت منعکس شده است، و دوم اینکه قیمت در یک روند خاص تغییر پیدا میکند و سوم اینکه قیمتها با توجه به روانشناسی بازار، تکرار میشوند.
یادگیری ماشینی یا روشهای فناورانه
با گسترش استفاده از رایانه، پیشبینی بورس به عرصه فناوری کشیده شده است. مهمترین تکنیکهای این روش استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی (ANN) و الگوریتمهای ژنتیکی (GA) است.
برای پیشبینی بورس با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی، معمولا دو روش برای پیشبینی افق زمانی مختلف وجود دارد: مستقل و مشترک.
روش مستقل، یک شبکه عصبی مصنوعی مجزا را برای هر افق زمانی به کار میگیرد، مانند ۱ روزه، ۲ روزه و یا ۵ روزه. مزیت این روش این است که خطای پیشبینی شبکه برای یک افق زمانی، روی سایر افقهای زمانی تاثیر نمیگذارد، به دلیل اینکه هر افق زمانی یک مسئله مجزا است.
با این حال، روش مشترک، چندین افق زمانی را کنار هم قرار میدهد تا بهصورت همزمان پیشبینی شوند. در این روش، خطای پیشبینی یک افق زمانی ممکن است بر افق زمانی دیگری تاثیر بگذارد، و این امر میتواند باعث کاهش عملکرد شود.
عوامل مهم در پیشبینی بورس
توصیهها و پیشبینی تحلیلگران بورس میتواند روی بازار سهام و شاخص بورس تاثیر بگذارد. اما حتی با وجود اینکه مدیران ارشد شرکتهای سهامی زمان قابل توجهی را برای تعامل و ارتباط با این کارشناسان صرف میکنند، اطلاعات چندانی در دست نیست که تحلیلگران بورس چگونه بازار سهام را پیشبینی میکنند.
چه عواملی تفکر آنها را تحت تاثیر قرار میدهد؟
تعدادی از پژوهشگران دانشگاه هاروارد -بوریس گرویسبرگ، پل هیلی، جورج سرافیم، نیتین نوهیرا- تصمیم گرفتند برای پاسخ به این سوال، پیشبینیهای تحلیلگران بورس و عملکرد بازار سهام را طی دو سال متوالی در اواسط دهه اول قرن بیستم (۲۰۰۰) بررسی کنند.
آنها حدود ۱۰۰۰ تحلیلگر را در آسیا، اروپا، آمریکای لاتین و ایالات متحده مورد بررسی قرار دادند و از تحلیلگران خواستند تا ۱۰۰۰ شرکت بزرگ را با ۱۲ عامل و با استفاده از مقیاس یک تا پنج، ارزیابی کنند و میزان رشد درآمد، رشد سود و حاشیه سود ناخالص را پیشبینی کنند.
همچنین برآورد کردند که هر عامل چه اهمیتی در پیشنهاد سهم نهایی آنها داشته است
آنها پی بردند که مهمترین عامل تعیینکننده برای پیشنهاد خرید یا فروش سهام، رشد پیشبینیشده صنعت و بعد از آن کیفیت مدیریت ارشد شرکت است. اگرچه تحلیلگرانِ مناطق مختلف جهان اغلب از عوامل متفاوتی استفاده میکردند.
بهعنوان مثال، داشتن یک استراتژی مشخص و قابل اجرا «بیشترین اهمیت» را برای تحلیلگران اروپایی داشت اما در سایر مناطق دارای میزان اهمیت «کم» بود.
یکی از جالبترین یافتهها میزان متفاوت اهمیت دولت بود: این عامل برای تحلیلگران آمریکایی و اروپایی بیشتر از تحلیلگران آمریکای لاتین و آسیایی اهمیت دارد. چرا؟
مهمترین نظریه ما این است که افشاگری و قانونگذاری توسعهیافته دولت در ایالات متحده آمریکا و اروپا باعث شده است تا دولت برای تحلیلگران این مناطق نقش محوری داشته باشد.
بعضی از عواملی که بر دیدگاه تحلیلگران تاثیر میگذارد، فراتر از توان یک شرکت یا قدرت یک مدیر است، بهعنوان مثال یک مدیر در زمینه رشد صنعت تاثیر کمی دارد.
اما بسیاری از این عوامل در حوزه اختیارات و تحت کنترل مدیران است. برای مثال، مدیرعامل و گروه مدیریت وظیفه دارند تا نقاط قوت شرکت را در بازار منعکس کنند.
مدیران میتوانند با استفاده از این تحقیق مشخص کنند که چه چیزی در مدیریت شرکتهایشان اهمیت دارد و چه زمانی اطلاعاتشان را برای سهامداران و سرمایهگذاران افشا کنند. مزایای این کار، هر چند نسبت به هر منطقه متفاوت است، اما میتواند قابل توجه باشد.
این یافته را در نظر بگیرید: یک پیشنهاد و توصیه خرید جدید برای سهام بنگاههای بزرگ که به نظر تحلیلگران دارای مدیریت باکیفیتی هستند، ارزش بازار را بهطور متوسط ۲.۴ میلیارد دلار در آسیا، ۱.۴ میلیارد دلار در ایالات متحده آمریکا، ۱.۱ میلیارد دلار در اروپا و ۴۰ میلیون دلار در آمریکای لاتین افزایش داده است.
و اگر برعکس توصیه و پیشنهاد خرید است -یعنی اینکه توصیه و پیشنهاد کلی این است که سهام حفظ و فروخته شود- تاثیر آن حتی میتواند بیشتر هم باشد.
تجارت نیوز