دعوا بین صداوسیما و نهادهای دولتی چیز تازه ای نیست. از بودجه گرفته تا انتقادهای بیش و کم متقابل، همواره صداوسیما در بیست سال گذشته (جز مقاطع کوتاه) در مقابل دولت های منتخب ایستاده بود. تغییر سبک زندگی حاصل از شیوع ویروس کرونا بهانه جدیدی بود که سر گلایه وزیر جوان دولت را باز کرد و کندی اینترنت را به عدم همکاری صداوسیما نسبت داد.
دعوا بین صداوسیما و نهادهای دولتی چیز تازه ای نیست. از بودجه گرفته تا انتقادهای بیش و کم متقابل، همواره صداوسیما در بیست سال گذشته (جز مقاطع کوتاه) در مقابل دولت های منتخب ایستاده بود. تغییر سبک زندگی حاصل از شیوع ویروس کرونا بهانه جدیدی بود که سر گلایه وزیر جوان دولت را باز کرد و کندی اینترنت را به عدم همکاری صداوسیما نسبت داد.
خبرهای بعدی که آمد نشان داد وضعیت دستکم در چهارسال گذشته چنین بوده است. اما به دلیل فقدان حساسیت افکار عمومی، این چنین در صدر خبرها نیامده بود. حالا اینترنت به صورت محسوسی کندتر عمل می کند و هر کاربری با حداقلهای دانش اینترنت، میتواند متوجه این موضوع شود که ترافیک بالا طبعا به کندی سرعت میانجامد. اما «چرا» این اتفاق افتاده بود؟ پاسخ وزیر ارتباطات به توییت یک کاربر پاسخ این سوال را داد و جنجال بزرگی را در پی خود ایجاد کرد. آذری جهرمی در توییتر نوشت: «شبکه موبایل فرکانس بالاتر نیاز دارد که فعلا در اختیار صداوسیماست و تا این فرکانس آزاد نشود، ظرفیت بالاتر نخواهد رفت.» اما چرا این فرکانس در اختیار صدا و سیما بود؟
پرده اول: یک تصویر آنالوگ
تا پیش از سال 94، صداوسیما الزام جهانی به دیجیتال کردن شبکههای تلویزیونی خود نداشت، و ظرفیت شبکه بیسیم کشور هم آنقدر نبود که فشاری بیش از اندازه به ترافیک شبکه وارد کند.
اما از سال 94 که صداوسیما الزام جهانی را (تحت معاونت بخش فنی که همین آقای علی عسکری ریاست آن را برعهده داشت) پذیرفت و شبکه های تلویزیونی به سمت دیجیتال شدن رفتند و همچنین به واسطه افزایش حجم استفاده از اینترنت ثابت و همراه، کم کم این ظرفیت بالقوه که حالا خاموش و بلااستفاده مانده بود، خبرساز شد. این ظرفیت که در فرکانسهای 700-800 مگاهرتز و جزو بهترین فرکانسها (به دلیل موج کوتاه بودن) برای تقویت شبکه تلفن همراه به شمار میرود، با سکوت صداوسیما و بی توجهی به درخواست های وزارت ارتباطات همچنان در اختیار صدا و سیما مانده است.
پرده دوم: به خاطر یک مشت فرکانس
اگر تصور می کنید این یک دعوای تازه است که وزیر ارتباطات آن را در توییتر به راه انداخته و صداوسیما (طبق عادت معهود) آن را در شان پاسخگویی ندانسته، سخت در راه خطایید! از همان سال 94 وزارت ارتباطات برای تقویت بخش زیرساختی شبکه تلفن همراه درخواست آزادسازی این دو فرکانس را داده بود و صداوسیما همچون دستگاه های هم عرض، که منابع ملی را ملک طلق خود میدانند با آزادی آن مخالفت کرده بود. جالب این جاست که رسانههای هر دو جریان غالب فکری، در آن زمان به این موضوع به عنوان حق وزارت ارتباطات میپرداختهاند.
در سال 97 خبرگزاری تسنیم، از قول رئیس سازمان ارتباطات رادیویی خبر داد که صداوسیما فرکانس های 700-800 مگاهرتزی را آزاد نمیکند. همچنین یک ماه بعد از این خبر، خبرگزاری ایرنا با تیتر «فركانس توسعه شبكه تلفن همراه توسط صدا و سيما حبس شده است» به انتقاد از صدا و سیما پرداخت. اما همچنان صدا و سیما از هرگونه توضیحی سرباز میزد. حداقل خبرنگار ما نتوانسته از توضیح صدا و سیما چیزی به دست بیاورد.
پرده آخر، مردی که صدا و سیما را کشت!
همه چیز از یک توییت شروع شد که وزیر ارتباطات به آن پاسخ گفت. پاسخ وزیر جوان هم به سرعت مرزهای خبری را درنوردید و تا امروز همچنان خبر مهم رسانههای فارسی زبان است. ماجرا هم بر سر خانهنشینی و مهم شدن اینترنت رخ داد. طبعا خانه نشینی و دورکاری به اینترنت قویتر و پایدارتری نیاز دارد که این مساله در روزهای میانی اسفند خیلی به چشم آمد. کندی سرعت اینترنت و فشار بالا به شبکه چیزی نبود که از نظر کاربران دور بماند. فشار کاربران هم به وزیر در شبکههای اجتماعی باعث شد که ناگهان همه چشم ها به سمت صدا و سیما برگردد. اما صدا و سیما هیچ پاسخی منتشر نکرد تا نشان دهد همچنان هیچ وقعی به خواست های بقیه نمی گذارد. البته خبرگزاری سازمان، یک خبر به نقل از تسنیم منتشر کرد که در آن رضا تقیپور، وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات (کسی که معتقد بود اینترنت 128 کیلوبیتی برای کاربران کافی است)، این مساله را به الگوی پیادهسازی و توزیع پهنای باند در کشور ربط داد.
اما ظاهرا صداوسیما این بار به زمین سفت افکار عمومی رسیده و پای مجلسیها هم به میان کشیده شده است. در بودجه 98 که مساله آزادسازی این فرکانسها به میان آمد، وزیر ارتباطات هم از آن طرف در رشته توئیتهایی گله کرد که در لایحه بودجه، خبری از پیشنهاد این وزارتخانه مبنی بر استفاده بهینه از باندهای فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ که صرفهجویی گسترده در هزینههای سرمایهگذاری و نیز قدرت خلق ثروت چند هزار میلیاردی را داشت، در میان نیست.
هرچند کمیسیون تلفیق، مصوبه کمیسیون صنایع را در بهمن 98 مبنی بر آزادی فرکانس های مورد اشاره رد کرده بود، حالا نمایندگان آن (که البته نماینده اکثریت حاضر در مجلس نیستند) به صدا درآمدهاند. فریدون احمدی، نائب رئیس کمیسیون صنایع و معادن که فرکانسهای مورد مناقشه را جزو منابع ملی میداند، گفته در صورتی که صداوسیما این فرکانسها را آزاد نکند، "مجلس اقدام خواهد کرد". هرچند یک بار در سکوت رسانهای و بیتوجهی افکار عمومی این مصوبه رد شد، اما حالا که رسانهها پشت کار را گرفته و افکار عمومی به دلیل منافع خود به این قضیه حساستر شده، شاید بتوان صداوسیما را وادار به واکنش کرد. هرچند سازمان نشان داده این روزها مساله موتورسواری «رحمت و عاطی» و تشابه آن با فیلم «همسفر»، برایش مهم تر از حرف های وزیر جوان ارتباطات است.
خبرهای بعدی که آمد نشان داد وضعیت دستکم در چهارسال گذشته چنین بوده است. اما به دلیل فقدان حساسیت افکار عمومی، این چنین در صدر خبرها نیامده بود. حالا اینترنت به صورت محسوسی کندتر عمل می کند و هر کاربری با حداقلهای دانش اینترنت، میتواند متوجه این موضوع شود که ترافیک بالا طبعا به کندی سرعت میانجامد. اما «چرا» این اتفاق افتاده بود؟ پاسخ وزیر ارتباطات به توییت یک کاربر پاسخ این سوال را داد و جنجال بزرگی را در پی خود ایجاد کرد. آذری جهرمی در توییتر نوشت: «شبکه موبایل فرکانس بالاتر نیاز دارد که فعلا در اختیار صداوسیماست و تا این فرکانس آزاد نشود، ظرفیت بالاتر نخواهد رفت.» اما چرا این فرکانس در اختیار صدا و سیما بود؟
پرده اول: یک تصویر آنالوگ
تا پیش از سال 94، صداوسیما الزام جهانی به دیجیتال کردن شبکههای تلویزیونی خود نداشت، و ظرفیت شبکه بیسیم کشور هم آنقدر نبود که فشاری بیش از اندازه به ترافیک شبکه وارد کند.
اما از سال 94 که صداوسیما الزام جهانی را (تحت معاونت بخش فنی که همین آقای علی عسکری ریاست آن را برعهده داشت) پذیرفت و شبکه های تلویزیونی به سمت دیجیتال شدن رفتند و همچنین به واسطه افزایش حجم استفاده از اینترنت ثابت و همراه، کم کم این ظرفیت بالقوه که حالا خاموش و بلااستفاده مانده بود، خبرساز شد. این ظرفیت که در فرکانسهای 700-800 مگاهرتز و جزو بهترین فرکانسها (به دلیل موج کوتاه بودن) برای تقویت شبکه تلفن همراه به شمار میرود، با سکوت صداوسیما و بی توجهی به درخواست های وزارت ارتباطات همچنان در اختیار صدا و سیما مانده است.
پرده دوم: به خاطر یک مشت فرکانس
اگر تصور می کنید این یک دعوای تازه است که وزیر ارتباطات آن را در توییتر به راه انداخته و صداوسیما (طبق عادت معهود) آن را در شان پاسخگویی ندانسته، سخت در راه خطایید! از همان سال 94 وزارت ارتباطات برای تقویت بخش زیرساختی شبکه تلفن همراه درخواست آزادسازی این دو فرکانس را داده بود و صداوسیما همچون دستگاه های هم عرض، که منابع ملی را ملک طلق خود میدانند با آزادی آن مخالفت کرده بود. جالب این جاست که رسانههای هر دو جریان غالب فکری، در آن زمان به این موضوع به عنوان حق وزارت ارتباطات میپرداختهاند.
در سال 97 خبرگزاری تسنیم، از قول رئیس سازمان ارتباطات رادیویی خبر داد که صداوسیما فرکانس های 700-800 مگاهرتزی را آزاد نمیکند. همچنین یک ماه بعد از این خبر، خبرگزاری ایرنا با تیتر «فركانس توسعه شبكه تلفن همراه توسط صدا و سيما حبس شده است» به انتقاد از صدا و سیما پرداخت. اما همچنان صدا و سیما از هرگونه توضیحی سرباز میزد. حداقل خبرنگار ما نتوانسته از توضیح صدا و سیما چیزی به دست بیاورد.
پرده آخر، مردی که صدا و سیما را کشت!
همه چیز از یک توییت شروع شد که وزیر ارتباطات به آن پاسخ گفت. پاسخ وزیر جوان هم به سرعت مرزهای خبری را درنوردید و تا امروز همچنان خبر مهم رسانههای فارسی زبان است. ماجرا هم بر سر خانهنشینی و مهم شدن اینترنت رخ داد. طبعا خانه نشینی و دورکاری به اینترنت قویتر و پایدارتری نیاز دارد که این مساله در روزهای میانی اسفند خیلی به چشم آمد. کندی سرعت اینترنت و فشار بالا به شبکه چیزی نبود که از نظر کاربران دور بماند. فشار کاربران هم به وزیر در شبکههای اجتماعی باعث شد که ناگهان همه چشم ها به سمت صدا و سیما برگردد. اما صدا و سیما هیچ پاسخی منتشر نکرد تا نشان دهد همچنان هیچ وقعی به خواست های بقیه نمی گذارد. البته خبرگزاری سازمان، یک خبر به نقل از تسنیم منتشر کرد که در آن رضا تقیپور، وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات (کسی که معتقد بود اینترنت 128 کیلوبیتی برای کاربران کافی است)، این مساله را به الگوی پیادهسازی و توزیع پهنای باند در کشور ربط داد.
اما ظاهرا صداوسیما این بار به زمین سفت افکار عمومی رسیده و پای مجلسیها هم به میان کشیده شده است. در بودجه 98 که مساله آزادسازی این فرکانسها به میان آمد، وزیر ارتباطات هم از آن طرف در رشته توئیتهایی گله کرد که در لایحه بودجه، خبری از پیشنهاد این وزارتخانه مبنی بر استفاده بهینه از باندهای فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ که صرفهجویی گسترده در هزینههای سرمایهگذاری و نیز قدرت خلق ثروت چند هزار میلیاردی را داشت، در میان نیست.
هرچند کمیسیون تلفیق، مصوبه کمیسیون صنایع را در بهمن 98 مبنی بر آزادی فرکانس های مورد اشاره رد کرده بود، حالا نمایندگان آن (که البته نماینده اکثریت حاضر در مجلس نیستند) به صدا درآمدهاند. فریدون احمدی، نائب رئیس کمیسیون صنایع و معادن که فرکانسهای مورد مناقشه را جزو منابع ملی میداند، گفته در صورتی که صداوسیما این فرکانسها را آزاد نکند، "مجلس اقدام خواهد کرد". هرچند یک بار در سکوت رسانهای و بیتوجهی افکار عمومی این مصوبه رد شد، اما حالا که رسانهها پشت کار را گرفته و افکار عمومی به دلیل منافع خود به این قضیه حساستر شده، شاید بتوان صداوسیما را وادار به واکنش کرد. هرچند سازمان نشان داده این روزها مساله موتورسواری «رحمت و عاطی» و تشابه آن با فیلم «همسفر»، برایش مهم تر از حرف های وزیر جوان ارتباطات است.