هوشیمین: ملتی که مسلط به یک تا دو زبان بینالمللی نباشد موفق نمیشود
از چندی پیش، شمشیرها بر علیه زبان انگلیسی، تیز و خط مشی حذف آموزش آن در مدارس, روی میز سیاستگذاری اموزش-فرهنگی قرار گرفته است. اخیرا، برخی نمایندگان مجلس، در پاسخ به نقدهای فراگیر طرح مطرح شده در مجلس، گفتهاند: "منظور ما حذف زبان انگلیسی نیست؛ بلکه، جایگزین کردن زبانی دیگر، بسته به موقعیت مکانی دانش آموزان، به جای زبان انگلیسی است. برای مثال، در سیستان و بلوچستان، زبان هندی جایگزین زبان انگلیسی میشود".
این خط مشی، شبیه خط مشی جایگزینسازی روبل روسیه و یوان چین و روپیه هند بهجای دلار، در معاملات تجاری، با شرکای مذکور، است. تلاشی به امید تضعیف موقعیت دلار به عنوان پول اصلی در نظام تسویهحسابهای بینالمللی و پول اصلی برای ذخیرهی جهانی.
هر دو خط مشی، از سرچشمهی واحدی آب میخورند: تلاش برای به چالش کشیدن نظم جهانی با هژمونی آمریکا. اما، واقعیت امر این است که چنین خطمشیهایی تنها موجب بیشتر عقب ماندن جامعه و اقتصاد کشور، از قافلهی تحولات اقتصادی و فناورانه و علمی جهان میشود.
زبان انگلیسی، زبان علمی و تجاری جهان است. حتی کشورهای پیشرفتهای چون آلمان و فرانسه و ژاپن، برای قرار گرفتن در متن ارتباطات و تعاملات جهانی، مجبور به استفاده از این زبان هستند. به عنوان مثال، به کتاب " سرمایه در قرن بیست و یکم" به قلم توماس پکیتی، اشاره میکنیم که در ابتدا به زبان فرانسه منتشر شد و بازتابی نداشت. یک سال بعد، وقتی در آمریکا به انگلیسی ترجمه و منتشر شد، کل جهان اندیشهورزی، در حوزهی اقتصاد، از آن اطلاع یافت. خیلی سریع، در بیش از ۲۰ کشور به زبانهای ملی، ترجمه و منتشر شد، با فروشی بیش از ۲.۵ میلیون نسخه طی پنج سال اخیر. مثال دیگر، تاسیس دانشگاههایی در کشورهای پیشرفته غیر انگلیسی زبان، به زبان انگلیسی، با هدف هم جذب دانشجو و هم تقویت نظام نوآوری ملی است.
در سال ۱۳۸۰، برای شرکت در همایش سازمان بهرهوری آسیا، سفری به جوکجاکارتا در اندونزی داشتم. دو نفر نیز از ویتنام حضور داشتند با تسلط عالی بر زبان انگلیسی. دلیلش را پرسیدم. گفتند: "هوشیمین بعد از کسب استقلال ویتنام از آمریکا گفت: ملتی که به یک تا دو زبان بینالمللی مسلط نباشد نمیتواند دوستان خوبی در سطح جهانی داشته باشد و نمیتواند موفق عمل کند" اضافه کردند: "در ویتنام همه باید حداقل به انگلیسی یا فرانسه مسلط باشند". بحث استعمار فرانسه و آمریکا و جنایات رخداده در ویتنام یک موضوع است، بحث تفکیک این موضوع از تاثیر یادگیری زبان بینالمللی بر قابلیتهای مردم، موضوعی دیگر است. هوشیمین آنقدر درایت داشت که ایندو را با هم در نیامیزد و بدلیل زخمهای عمیق استعمار فرانسه و آمریکا، تیغ بهروی زبانهای انگلیسی و فرانسه نکشد و مردم را از یک قابلیت مهم در عرصهی ملی و جهانی محروم نکند .
طرح جایگزینی زبان مناسبتر بر حسب موقعیت مکانی، به جای زبان انگلیسی موجب بروز تناقض مهمی میشود. با این معیار، باید به جای آموزش زبان عربی در کل کشور، زبانی دیگر، بسته به موقعیت مکانی دانشاموزان تدریس بشود. در آذربایجان غربی، زبان استانبولی، در آذربایجان شرقی و اردبیل، زبان ترکی باکو یا روسی، و در استانهای خراسان شمالی و خراسان رضوی و گلستان، زبان ترکی ترکمنستان.
در متون سیاستگذاری، اصطلاحی به نام چرخهی سیاستگذاری وجود دارد. چرخه با شناسایی مساله شروع میشود. راهکارهای مختلف حل مساله طرح میشود. بهترین راهکار انتخاب میشود. این راهکار با تامین بودجه اجرا میشود. در مرحلهی بعد، بر اجرا نظارت و از آن بازخورد گرفته میشود تا نواقص رفع شود. در نهایت خروجی این چرخه و میزان تاثیرگذاری آن بر حل مساله ارزیابی میشود.
در جامعه و اقتصاد ایران، موضوعاتی چون فراگیر بودن آموزش زبان انگلیسی یا پوشش زنان یا به استادیوم رفتن دختران، به عنوان مساله طرح و برای کنترل انها، چرخهی سیاستگذاری، با بودجههای سنگین، تشکیل میشود؛ موضوعاتی که در مقیاس جهانی نه تنها مساله محسوب نمیشوند بلکه از آنها استقبال و برای ترویجشان هزینه نیز میکنند. . بنابراین، مسالهی اصلی، از منظر معرفتشناسی، ظهور و بروز نوع تفکر و نگاهی است که در ان، مسایل مبرمی چون تسلط به زبان انگلیسی و فراگیر شدن آن، نادرست ارزیابی میشود و در نتیجه، در برابر آن میایستد. نگاه برامده از سنتگرایی تجددستیز.
امّا، مسالهشناساییهای نادرست برامده از این نوع سنتگرایی متفاوت از سنتگرایی سازگار با تجدد و مدرنیته (مانند سنتگرایی ماهاتیر محمد در مالزی)، نه تنها ره به جایی نمیبرند، بلکه با هدر دادن منابع، و با تکرار رفتارهای دون کیشوتوار (با شمشیر چوبین به جنگ آسیاب بادی رفتن)، بر شدّت بحرانها میافزایند.
منبع:https://t.me/alidinee