شمارش معکوس برای معرفی سیزدهمین وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران اغاز شده است. گفته میشود هفته آینده موعد معرفی وزیر امور اقتصادی و دارایی در کنار دو وزیر دیگر کابینه دوازدهم است. وزیر آینده امور اقتصادی و دارایی رروزهای سختی را در پیش دارد.
به گزارش خبرآنلاین، وزارت امور اقتصادی و دارایی، تاکنون ۱۲ وزیر و چندین سرپرست به خود دیده است. با معرفی سیزدهمین وزیر در دومین سال از عمر کابینه دوازدهم روشن میشود عمر وزرای امور اقتصادی و دارایی کوتاهتر از عمر کابینههایی است که در ایران تشکیل شده است.
علی اردلان
اولین وزیر امور اقتصادی و دارایی پس از پیروزی انقلاب علی اردلان نام داشت. اردلان در سال ۱۲۹۳ شمسی در تهران متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات در رشتهٔ حقوق، در دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۹ به استخدام بانک کشاورزی در آّمد و در سال ۱۳۲۰ به وزارت دارایی منتقل شد. او تحصیلات خود در دانشگاه تهران را ادامه داد و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشتهٔ علوم اداری و اقتصاد شد. پس از انقلاب در کابینه بازرگان به وزارت دارائی رسید و زندگی پرماجرایی را پشت سر گذاشت. وی در سال ۱۳۷۸ از دنیا رفت.
ابوالحسن بنیصدر
شهرت دومین وزیر امور اقتصادی و داریی پس از انقلاب به کارکردش در این وزارتخانه بازنمیگردد. وی به واسطه رسیدن به جایگاه ریاستجمهوری و تصویب عدم کفایت سیاسیاش از سوی مجلس در سپهر سیاسی ایران شناخته شده است. وی در معرفی خود همواره کنار واژه سیاستمدار، کلمه اقتصاددان نیز استقاده میکند. ردای وزارت بر تن بنی صدر دوام چندانی نداشت؛ چرا که سودای بزرگتری در سر داشت.
دوران سرپرستها
پس از خداحافظی بنیصدر از وزارت امور اقتصادی و دارایی، روزگار اداره این وزارتخانه، مغز تصمیمگیری و سیاستگذاری اقتصادی کشور با سرپرست از راه رسید. به فاصله کوتاهی این وزارتخانه دو سرپرست را به خود دید. رضا سلیمی و محسن نوربخش. هر چقدر نام اول برای اقتصاد ایران ناشناخته است، نام دوم آشناست. نوربحش هر چند در سمت سرپرست وزارت امور اقتصادی و دارایی وارد شد اما تا پایان عمر بین باب همایون و میرداماد، ساختمان وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی در رفت و آمد بود.
او در فاصله سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ نیز در کابینه هاشمی رفسنجانی، وزیر امور اقتصادی و دارایی بود. نوربخش یک بار به پست نخستوزیری در سال ۱۳۶۰ نزدیک شد و یک بار به کاندایداتوری ریاستجمهوری در سال ۱۳۷۶ اما در هر حال شغل اصلی وی ریاست کلی بانک مرکزی بود؛ پستی که تا پایان عمر، در اختیار داشت.
حسین نمازی
در شش کابینه وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران بوده است. او در دولتهای محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر، کابینهٔ موقت محمدرضا مهدوی کنی، دولت اول میرحسین موسوی و دولت اول محمد خاتمی وزیر بود. وی استاد تمام دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی است. نمازی سالهای متمادی به تدریس درس نظامهای اقتصادی مشغول است و کتاب نظامهای اقتصادی وی در بین دانشجویان اقتصاد از جمله کتابهای مرجع محسوب میشود. در دولت اول خاتمی اختلاف نظر وی با نوربخش، دستمایه اخباری بود که منتقدان دولت با هدف نشان دادن ناکارآمدی دولت هفتم منتشر میکردند.
محمدجواد ایروانی
محمدجواد ایروانی در دولت چهارم برای مدت چهار سال در فاصله سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ وزیر امور اقتصادی و دارایی بود. وی هماکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
مرتضی محمدخان
وی در سال های ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ وزیر امور اقتصادی و دارایی بود. در دوره وزارت وی بود که تورم شدید و بحران اقتصادی، زمینه را برای عقبنشینی دولت دوم هاشمی رفسنجانی از سیاست تعدیل فراهم کرد. او سپس در دولت اصلاحات جای خود را بار دیگر به حسین نمازی داد.
طهماسب مظاهری
طهماسب مظاهری در دولت اول خاتمی به مدت سه سال سکان وزارت امور اقتصادی و دارایی را بر عهده داشت. اختلاف نظر وی با ستاریفر و نوربخش بعدها سبب شد یک سال مانده به پایان دولت از قطار کابینه هشتم پیاده شود. وی بعدها در دولت احمدینژاد به مدت یک سال مسئولیت ریاست کلی بانک مرکزی را عهدهدار شد.
صفدر حسینی
سید صفدر حسینی پس از طهماسب مظاهری راهی این وزارتخانه شد تا در آخرین ماههای حضور دولت اصلاحات سکان وزارت امور اقتصادی و دارایی را به دست گیرد. وی پیش از حضور در این وزارتخانه، تصدی وزارت کار و امور اجتماعی را در دست داشت.
داوود دانشجعفری
قصه وزارت داوود دانشجعفری در وزارت امور اقتصادی و دارایی با استعفا به پایان رسید. وی از جمله کسانی بود که به دلیل اختلاف نظر جدی با احمدینژاد حضور در کابینه وی را تاب نیاورد. دانش جعفری در سال ۱۳۵۸ مدرک کارشناسی عمران خود را از دانشکدهٔ مهندسی دانشگاه کشمیر هندوستان کسب کرد. سپس در سال ۱۳۷۱ در رشته کارشناسی ارشد اقتصاد فارغالتحصیل شد. دانشجعفری دکترای خود را سال ۱۳۸۰ از دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی کسب کرد.
پس از استعفای دانشجعفری، حسین صمصامی در قامت سرپرست جانشین وی شد و سپس در شانزدهم مرداد ۱۳۸۷، سید شمسالدین حسینی رای اعتماد نمایندگان را برای ورود به وزارت امور اقتصادی و دارایی کسب کرد.
سیدشمسالدین حسینی
ماه عسل شمسالدین حسینی با وزارت امور اقتصادی و دارایی بیش از دیگران دوام آورد. وی در کابینه دهم نیز سمت خود را حفظ کرد. در دوره فعالیت وی طرح مهم هدفمندی یارانهها به اجرا درآمد؛ طرحی که در عمل نه موجبات خداحافظی یارانهها از عرصه اقتصاد را فراهم کرد، نه زمینه را برای رقابتی شدن اقتصاد مهیا کرد.
حسینی همچنان یکی از وفادارترین همراهان احمدینژاد است و هنوز در لابلای صحبتهایش حمایت از سیاستهای احمدینژاد به چشم میخورد. تشدید تحریمها در سال ۱۳۹۱ و افزایش شدید نرخ تورم در سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ وی را در در زمره وزیرانی قرار داده که نرخ بالای تورم را در اقتصاد ایران تجربه کردهاند. حسینی مدرک دکترای اقتصاد در بخش عمومی و بینالملل از واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد دارد.
علی طیبنیا
علی طیبنیا در کابینه اول روحانی ردای وزارت امور اقتصادی و دارایی را بر تن کرد و تا پایان دوره نیز در کابینه باقی ماند. وی در یکی از سختترین دورههای اقتصاد ایران سکان سیاستگذاری را به دست گرفت و توانست به قول نیلی، مشاور ارشد رییسجمهور پوسته سخت تورم را بشکافد. او اقتصاددان و استاد دانشگاه بود که در دولت یازدهم به عنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی ایران فعالیت میکرد. در پایان جلسات رأی اعتماد به کابینه روحانی، طیبنیا با کسب ۲۷۴ رأی از مجموع ۲۸۴ رأی مأخوذه، عنوان کسب بالاترین رأی اعتماد در تاریخ جمهوری اسلامی ایران را به خود اختصاص داد. با این حال وی اولین وزیر دولت یازدهم ایران بود که از مجلس شورای اسلامی کارت زرد دریافت کرد و پس از دو سال دو کارت زرد دیگر نیز گرفت.
مسعود کرباسیان
کرباسیان گمرک را به مقصد وزارت امور اقتصادی و دارایی ترک کرد. او که سالیانی طولانی در کسوت معاون وزیر ایفای نقش کرده بود، بالاخره ردای وزارت مهمترین وزارتخانه ایران را بر تن کرد اما دولت وی مستعجل بود. دولت دوم روحانی از اولین ماههای حضور با بحرانی سخت و جدی روبهرو شد. ترامپ وعده خروج از برجام را میداد و قیمت ارز در ایران مهارنشدنی میتاخت.تورم، میهمان خودخوانده اقتصاد شده بود و همه اینها شرایط را برای استیضاح کرباسیان مهیا کرد. او نتوانست برای دومین بار رای اعتماد نمایندگان را به دست آورد. این گونه شد که دوره حضورش یک ساله شد. پس از خداحافظی وی با وزارت امور اقتصادی و دارایی رحمتالله اکرمی، خزانهدار کل کشور سرپرست وزارت امور اقتصادی و دارایی شد.
فرهاد دژپسند
پیشتر نامش در جرگه اقتصاددانان میگنجید. حالا گفته میشود وی قرار است راهی مجلس شورای اسلامی شود تا بخت خود را برای به دست آوردن صندلی وزارت بیازماید؛ آن هم در یکی از سختترین مقاطع تاریخ اقتصاد ایران. قیمت ارز همچنان روندی افزایشی را طی میکند و نوسانهای کاهنده نیز در هفتههای اخیر غالبا با برگشت موج افزایش قیمت بیاثر شده است. تحریمها بازگشته و دور دوم تحریمها در راه است. هر چه هست وزیر آینده اقتصاد روزهای سخت و پرکاری را پیش رو دارد. دژپسند، معاون هماهنگی برنامه و بودجه محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور است.
او در دولت هشتم معاون برنامهریزی اقتصادی وزارت بازرگانی بود و در دوره یک ساله (۱۳۸۴-۱۳۸۵) حضور فرهاد رهبر در ریاست سازمان مدیریت برنامهریزی، معاونت تولیدی این سازمان بر عهدهٔ او بود. فرهاد دژپسند فارغالتحصیل رشته اقتصاد در مقطع دکترا از دانشگاه آزاد اسلامی و دانشیار دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی است.
وزیر سیزدهم
در خرافههای ایرانی عدد سیزده نحس است؛ تا جایی که برخی مردمان پلاک سیزده را به ۱۲+۱ بر سر در خانههایشان نصب میکنند. موقعیت فعلی اقتصاد نیز چندان بسامان نیست آیا نحسی سیزده و شرایط کنونی اقتصاد دست در دست هم، وزیر سیزدهم اقتصاد را با بحران روبهرو میکنند یا او میتواند بر این دو غلبه کند و وضعیت سوم و امیدوار کنندهای را برای اقتصاد رقم بزند؟