شوکدرمانی برای نئولیبرالها
اخیراً یادداشتی از جوزف استیگلیتز در پروجکت سندیکت دربارۀ تهاجم روسیه به اوکراین منتشر شده که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید. استیگلیتز در این نوشته توضیح داده که مانند بحرانهای پیشین در اقتصاد جهانی (نظیر حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، بحران مالی ۲۰۰۸، همهگیری کووید-۱۹، یا انتخاب ترامپ در آمریکا)، این جنگ نیز اشتباه بزرگ اتکای صرف به بازارها را برجسته کرده، و باید بهدنبال جایگزینی دیدگاه اقتصادی جدیدی باشیم.
هر یک از این رویدادها پیامدهای اقتصادی زیادی داشته است. همهگیری توجهها را به عدم تابآوری اقتصادهای بهظاهر قوی جلب کرد. آمریکای ابرقدرت حتی نمیتوانست محصولات سادهای مانند ماسک و سایر تجهیزات محافظ تولید کند، چه رسد به اقلام پیچیدهتری مانند ونتیلاتور. این بحران درک ما از شکنندگی اقتصادی را بیشتر کرد و یکی از درسهای بحران مالی جهانی را تکرار کرد؛ زمانی که ورشکستگیِ تنها یک شرکت (شرکت برادران لِمن)، باعث فروپاشی تقریباً کل سیستم مالی جهانی شد.
جنگ پوتین در اوکراین نیز افزایش قیمت مواد غذایی و انرژی را تشدید کرده و برای بسیاری از کشورهای درحالتوسعه و اقتصادهای نوظهور پیامدهای شدیدی دارد. اروپا نیز بهدلیل اتکا به گاز روسیه بهشدت آسیبپذیر است. این نگرانی هم بهدرستی وجود دارد که چنین وابستگیهایی چهبسا موجب شود تا واکنشهای درخوری به اقدامات فاحش روسیه در این جنگ داده نشود.
بیش از ۱۵ سال پیش، در کتاب «کارآمد کردن جهانیسازی» [این کتاب با عنوان «نگاهی نو به جهانیسازی» به فارسی ترجمه شده است]، پرسیدم: «آیا هر کشوری ریسکهای [امنیتی] را بهعنوان بخشی از هزینهای که برای اقتصاد جهانی کارآمدتر با آن مواجه هستیم، میپذیرد؟ آیا اروپا بهسادگی میپذیرد که چون روسیه ارزانترین تأمینکنندۀ گاز است از روسیه گاز بخرد، بدون توجه به پیامدهایی که برای امنیت آنها دارد؟» متأسفانه، پاسخ اروپا نادیده گرفتن خطرات آشکار برای دستیابی به سود کوتاهمدت بود.
ضعف تابآوری کنونی، شکست بنیادین نئولیبرالیسم و چارچوب سیاستی آن است. بازارها بهالذاته نزدیکبین هستند و مالیشدن اقتصاد آنها را نزدیکبینتر هم کرده است. آنها مخاطرههای کلیدی را جدی نمیگیرند. علاوه بر این، فعالان بازار میدانند که وقتی ریسکها سیستماتیک هستند، سیاستگذاران نمیتوانند دست روی دست بگذارند و تماشا کنند. دقیقاً به این دلیل که بازارها چنین ریسکهایی را مدنظر ندارند، سرمایهگذاری بسیار کمی روی تابآوری انجام میشود و درنهایت هزینههای جامعه بیشتر میشود.
راهحلی که معمولاً پیشنهاد می شود، واداشتن شرکتها به پذیرفتن بیشتر عواقب اقداماتشان است. این منطق مستلزم قیمتگذاری اثرات خارجی منفی نظیر انتشار گازهای گلخانهای است. گزینههایی نظیر سیاستگذاریها و مقررات صنعتی میتوانند اقتصاد را در مسیر درست حرکت دهند، اما «قواعد بازی» نئولیبرالی مداخله برای افزایش تابآوری را دشوارتر کرده است. نئولیبرالیسم بر دیدگاهی خیالی از شرکتهای منطقی استوار است که بهدنبال به حداکثر رساندن سود بلندمدت خود هستند. تحت این نظام، شرکتها قرار است از ارزانترین منبع خرید کنند، و اگر خودِ شرکتها نتوانند خطرات ناشی از وابستگی به گاز روسیه را بهدرستی تحلیل کنند، دولتها بنا نیست مداخله کنند!
دولت آلمان سالها مروج فعال وابستگی متقابل اقتصادی شد. تفسیر خوشبینانه از موضع آلمان این است که امیدوار بود از طریق تجارت میتوان روسیه را رام کرد. اما فساد مانع از این شد، بهویژه در دوران گرهارد شرودر؛ صدراعظم آلمان، که مراحل حساسی از مناسبات کشورش با روسیه را برعهده داشت، و سپس برای شرکت گازپروم؛ غول گازی دولتی روسیه، کار کرد!
امروزه چالش اصلی، ایجاد هنجارهای جهانی مناسبی است که از طریق آن حمایتگرایی را از اقدامات مشروع به نگرانیهای مربوط به وابستگی و امنیت متمایز کند و سیاستهای داخلی سیستماتیکی را در این رابطه توسعه دهد. این امر مستلزم بررسی چندجانبه و طراحی دقیق سیاست برای جلوگیری از اقدامات سوگیرانهای است که در دورۀ ترامپ با توجیه نگرانی برای «امنیت ملی» رخ داد؛ برای مثال اعمال تعرفه بر خودروها و فولاد کانادا.
اما مسئله صرفاً اصلاح چارچوب تجارت نئولیبرالی نیست. در طول همهگیری، هزاران نفر جان خود را از دست دادند، زیرا قوانین مالکیت معنوی سازمان تجارت جهانی مانع از تولید واکسن در بسیاری از نقاط جهان شد. همین قوانین موجب شدند تا با تداوم شیوع ویروس، جهشهای جدیدی به وجود آمد که آن را در مقابل نسل اول واکسنها مسریتر و مقاومتر کرد.
ما باید بازاندیشی در جهانیسازی و قوانین آن را شروع کنیم. ما بهای گزافی برای ارتدوکس فعلی پرداختهایم. امید است به درسهای شوکهای بزرگ این قرن توجه بیشتری کنیم.
یادداشت استیگلیتز در پروجکت سندیکیت
منبع: کانال رضا امیدی
@omidi_reza