سید حمید حسینی
عضو اتاق بازرگانی
این روزها کاهش قیمت نفت نگرانیهایی را در میان اقتصاددانان ایجاد کرده است. این نگرانی تا چه اندازه صحیح است؟
نمیتوان منکر برخی نگرانیها شد اما میتوان آن را رفع کرد. در ابتدای کار که قیمتها روند نزولی به خود گرفت، تحلیلها جنبه سیاسی ماجرا را پررنگ میکردند و معتقد بودند عربستان و آمریکا علیه ایران و روسیه ائتلافی تشکیل دادهاند تا با افزایش تولید خود به کاهش قیمت نفت این کشورها دامن بزنند. این را حتی تحلیلگران آمریکایی هم مطرح کردند. اما ظرف دوهفته گذشته نگاهها به موضوع کاهش قیمت نفت تغییر کرد. اظهارات اخیر مقامات اوپک و بهخصوص دبیرکل اوپک هم به تغییر نگاه دامن زد. کاهش قیمت نفت را نباید فقط اقدامی سیاسی دانست بلکه به ابعاد اقتصادی و روانی آن نیز توجه کرد. علت اقتصادی آن رویکارآمدن انرژیهای نو و ارزان و آغاز جنگ نفت در بین تولیدکنندگان نفت وشیل اویل و جنبه روانی آن هم اوضاع نامناسب اقتصادی جهان خصوصا اروپا، ژاپن وچین است.
پیامدهای این کاهش قیمت نفت چیست؟
کاهش قیمت نفت نخستین پیامد مهمی که برای کشور دارد این است که درآمدهای نفتی و ارزی کاهش پیدا میکند اما این اتفاق پیامدهای مثبتی هم دارد که در بلندمدت به نفع کشور است و موجب رشد اقتصادی خواهد شد. کاهش قیمت نفت باعث کاهش درآمدهای ارزی دولت میشود اما از سوی دیگر این موضوع بر بازارهای دیگر اثر میگذارد و موجب کاهش قیمت هزینههای حملونقل، اقلام انرژیبر، فلزات و... میشود. میزان صادرات نفتی وغیرنفتی کشور درحال حاضر سالانه حدود 70 میلیارد دلار است این درحالی است که واردات رسمی وغیر رسمی ما حدود 60میلیارد دلار است. با کاهش قیمت نفت به تبع آن کم شدن درآمدهای نفتی در مقابل قیمت جهانی کالاهای وارداتی نیز کاهش مییابد.
بودجه اما بر اساس نفت بیش از 70دلار بسته شده و اکنون قیمت نفت 10 دلار کمتر است. این مخل برنامههای ارائهشده نیست؟
قیمت نفت در هفته اخیر در محدوده 60 دلار در گردش بود و این درحالی است که قيمت نفت در بودجه سال آينده براي هر بشکه 72 دلار پیشبینی شده است. قيمت نفت در بودجه تبعات داخلی و خارجی دارد، اگر قیمت واقعی نباشد باعث کاهش درآمد دولت وکسری بودجه خواهد شد. لذا از این زاویه بعضی ازکارشناسان خواستار رعایت احتیاط و در نظر گرفتن قیمت کمتر در بودجه هستند. از طرف ديگر قیمت نازل این پیام را اشاعه میدهد که ایران این قيمت نفت را پذيرفته و بقیه کشورها نیز مشابه این رقم را در بودجهنویسی مدنظر قرار میدهند و این موضوع باعث تثبیت قیمت در رقم نامناسب خواهد شد. به نظر من دولت بر اساس نگاه خوشبینانه قیمت نفت را در بودجه تعیین کرده ولی با توجه به درآمد- هزینهای بودن بودجه این امر منجر به کسري بودجه و مشکلات بعدي آن نخواهد شد و بهتر است که مجلس این نرخ را تائید کند.
یعنی معتقدید که نفت 70 دلاری خوشبینانه و کمی مشکلساز است؟
اینطور نیست. تعیین نفت 70 دلاری در بودجه کار مثبتی است چون از این مسیر ميتواند به بازارهاي جهاني سيگنال مثبت بفرستد و هم بازارهاي داخلي را سامان دهد چون رقم 70 دلار درآمدهاي دولت را در سطح معقولي نگه ميدارد. از طرف ديگر بايد اين را درنظر گرفت که دولت بودجه عمراني را هم کاهش نداده و تلاش کرده کاهش درآمدهاي دولتي را از محل صرفهجويي در هزينههاي جاري وسایر درآمدها جبران کند، تنها رشدي هم که در هزينههاي جاري اعمال شده هزينه 17 درصدي رشد حقوق کارکنان دولت است. بنابراين به نظر ميرسد که دولت روند منطقي را براي مديريت اين اوضاع در پيش گرفته است. تصميم دولت براي بيشترنکردن نرخ مالياتها وکسب درآمد بیشتر از طریق گسترش پایه مالیاتی و حذف معافیتهای مالیاتی هم نشان ميدهد که دولت نميخواهد به هيچ وجه در بازار داخلي رکود ايجاد کرده و آن را تشديد کند. با در نظر گرفتن همه اينها به نظر من دولت با امکاناتي که در اختيار داشته از اين بهتر کاري نميتوانست انجام دهد.
عدم کسری بودجه با افزایش صادرات نفت امکانپذیر است؟
از الان نمیتوان درمورد افزایش صادرات نفت صحبت کرد چون این موضوع خود به عوامل دیگر مربوط است که یکی از آنها نتیجه مذاکرات ایران با کشورهای 1+5 است. البته میزان رشد اقتصادی کشور هم مولفه تاثیرگذاری است. البته با توجه به بهرهبرداری رسیدن پنج فاز گازی پارس جنوبی که نتیجه آن تولید روزانه حداقل 200هزار بشکه میعانات گازی، یکصدوبیست وپنج میلیون متر مکعب گاز وسالانه 5/2 تن گاز مایع واتان که ارزش این تولیدات روزانه هفتاد میلیون دلار خواهد شد که در بودجه دیده نشده است و نیاز به تلاش جدی جهت صادرات این محصولات در سال آینده وجود دارد.
منظورتان این است که نامشخص بودن نتیجه مذاکرات با 1+5 کشورها را در خرید نفت بیشتر از ایران دچار تردید کرده است؟
این هم بخشی از دلایل است. کشورهايي که تاکنون قسمتی از احتیاجات نفتي خود را با خرید نفت از ایران تامین میکردند، خرید نفت از کشور ما را به دلیل تحریمهایی که متوجه ایران است افزایش نمیدهند و در سطح پایین نگه داشتهاند. اگر بخواهم مثالی بزنم باید به کشور چین اشاره داشته باشم که 10 درصد از نياز نفتي خود را از طريق ايران برطرف ميکند. چین نگران است که واردات از ایران به دلیل تحريمهایی با مشکل مواجه شود. از سوی دیگر اکنون که بر اساس توافقات هستهای تا ٧ ماه دیگر تحریم جدیدی بر کشور تحمیل نمیشود تلاش میگردد تا بهانهای بهدست غربیها در این رابطه داده نشود.
نگرانی از تبعات تحریم ایران نشانه خوبی نیست. چطور باید این نگرانی را مرتفع کرد؟
درست است؛ پس باید راهی برای رفع این نگرانیها پیدا کرد تا کشورها بتوانند بدون دغدغه سقف خريدهايشان از ايران را افزايش دهند. رفع این نگرانی هم منوط به اتفاقاتی است که در طی 5 – 6 ماه آینده رخ خواهد داد. فعلا همينقدر که دولت باتوجه به امکاناتي که دارد به بازار تنش وارد نکرده و سيگنال منفي براي بازارها نفرستاده هم خوب است. کاهش قیمت نفت بر اقتصاد کشورهایی که مصرفکننده انرژی و وابسته به واردات آن هستند اثر دارد و موجب رشد اقتصادی آنها و در نتیجه بهبود اوضاع اقتصادی جهان میشود که در بلندمدت این اتفاق نیز به نفع کشور ماست. در واقع کاهش قیمت نفت، روابط ناسالم اقتصادی در کشورهای نفت خیز را کم میکند و با اثرگذاری مثبت بر بازارهای جهانی اقتصاد را رونق میبخشد.
چرا ایران در تصمیم اوپک تاثیرگذار نبود؟
نشست اوپک دستاوردی نداشت وکشورهای ونزوئلا، الجزایر، لیبی، ایران و عراق نتوانستند برای کاستن از تولید نفت خام و افزایش قیمت آن به موفقیتی برسند.
برخی نقش عربستان در کاهش قیمت نفت را نقش مهمی میدانند. دلیل تلاشهای عربستان چیست؟
پیش از آغاز اجلاس پیشبینی میشد با رویکردی که عربستان در پیش گرفته است یعنی عرضه نفت خام مازاد در بازار، درصدد است هم به تولید نفتهای غیرمرسوم مانند نفت شیل آمریکا ضربه بزند و از سوی دیگر در اهداف سیاسی خود که یکی از آنها ضربه زدن به ایران و روسیه است موفق باشد. وقتی عربستان پیش از برگزاری نشست اوپک چنین تصمیماتی را اتخاذ کرده بود پس طبیعی است که با اوپک همکاری مثبتی نداشته باشد و برخی کشورهای عربی هم با عربستان همکاری کنند.
چه کشورهایی از عربستان حمایت کردند؟
امارات، قطر و کویت از عربستان حمایت کردند.
یعنی این همراهی چند کشور با عربستان دلیل نداشتن دستاورد در نشست اوپک بود؟
باید بدانید که در اوپک تصمیمگیری بر اساس اجماع صورت میگیرد. در این شرایط باید تثبیت قیمت فعلی مدنظر قرار میگرفت که در پی آن قیمت نفت با کاهش مواجه شد. به نظر میرسد همه عوامل دست به دست یکدیگر داده است تا دیگر شاهد افزایش قیمت نباشیم. بهعبارت دیگر از یکسو رشد اقتصادی دنیا کمتر از آنچه پیشبینی میشد بوده است، از سوی دیگر میزان افزایش مصرف نفت دنیا به سالانه یک تا یک میلیون و 200 هزار بشکه محدود شده است، مضاف بر آنکه کشورهای غیراوپک نیز بر تولید خود افزودهاند لذا رقابت در بازار نفت و کنترل قیمت آن بسیار دشوار شده است.
کشورهای غیراوپک چه میزان از نیاز بازار نفتی جهان را تامین میکنند؟
از تولید 92 میلیون بشکه نفت در دنیا بیش از 30 میلیون بشکه آن از سوی اعضای اوپک تولید میشود و بقیه توسط کشورهای غیراوپک.
رقابت میان اعضای اوپک و اعضای غیرعضو چقدر در نوسانات قیمت نفت اثرگذار است؟
نمیتوان منکر این رقابت و تاثیر آن در بازار نفت شد. رقابت میان کشورهای عضو اوپک و غیرعضو وجود دارد. رقابت البته تنها میان این دو گروه نیست بلکه نمیتوان از کنار رقابت میان نفت شیل و نفت مرسوم بهسادگی عبور کرد. ضمن اینکه رقابتی هم در میان خود اعضای اوپک وجود دارد و تمام این رقابتها در کاهش قیمت نفت موثر بوده است.
به دلیل همین رقابتها تثبیت قیمت هم حاصل نشد؟
به این موضوع هم بستگی داشت؛ انتظار این بود که اجلاس اوپک بتواند کف قیمت نفت را تثبیت کند اما به علت آنکه بسیاری از کشورها بدون آنکه شرایط بازار را ارزیابی کنند پیشنهاد کاهش قیمت را دادند، جو روانی در بازار ایجاد شد. در این راستا وقتی تولید کاهش پیدا نکرد نهتنها قیمتها تثبیت نشد بلکه کاهش هم پیدا کرد.
اوپک در این شرایط دیگر نمیتواند تصمیمی برای کاهش قیمت نفت بگیرد چون به بسیاری از کشورها فشار وارد خواهد آمد.
در خبرها آمده بود که اگر قیمت نفت به روند کاهشی خود ادامه دهد، اوپک جلسه فوقالعادهای را برای تصمیمگیری درباره میزان عرضه و قیمت انجام میدهد اما بعید است به این زودی بتوان اجلاس فوقالعاده اوپک را تشکیل داد.
پس چه باید کرد؟
به نظر میرسد همه کشورها درصدد هستند که یا از طریق افزایش صادرات یا از طریق کاهش هزینهها، خود را با این وضعیت تطبیق دهند قطعا ایران هم در این شرایط بر قیمت بین 60 تا 70 دلار حساب کند و بودجه آینده کشور را بر این مبنا ببندد. شاید اگر کشورهای طرفدار کاهش تولید نفت منطقیتر عمل میکردند این امکان وجود داشت تا کشورهای صادرکننده عضو اوپک را راضی کرد که 4 تا 5 درصد از تولید خود را کاهش دهند. به نظر میرسد رویکرد مناسبی در اوپک اتخاذ نشد و نهایتا منجر به شکست شد. انتظار این است که کاهش بهای انرژی قیمت کالاهای جهانی را حدود 20 درصد کاهش دهد و کاری که دولت در کوتاهمدت برای کاهش تبعات قیمت نفت باید انجام دهد، دقت در تخصیص ارز و واردات است. اکنون که ارزش واردات هر تن کالا 1300 دلار و ارزش صادرات یک تن کالای غیرنفتی کمتر از 400 دلار است بنابراین این ارقام نشان میدهد ارزش واردات در کشور ٣ برابر صادرات است که با کاهش قیمتهای جهانی ارزش واردات کم میشود و این نیز به نفع ما خواهد بود. ارزش واردات اکنون درحالی به ٣ برابر صادرات رسیده که در سال 84 ارزش واردات یک تن کالا 900 دلار و ارزش صادرات یک تن کالای غیرنفتی 450 دلار بود یعنی نسبت ارزش واردات به صادرات ٢ به یک بود اما بهخاطر افزایش تورم و تحریمها در حال حاضر ارزش واردات ٣ برابر صادرات شده است.
چندی پیش از جلسهای با حضور برخی ساکنان اروپا و آمریکا گفته بودید. نگاه آنها به آینده ایران بهویژه در بحث مذاکرات چیست؟
بله؛ يک نشست با دوستان ساكن در اروپا و آمريکا داشتم؛ آنان از سختی مذاكرات و نياز به تلاش همهجانبه جهت به نتيجه رسيدن مذاكرات در هفت ماه آينده سخن گفتند و تحرک فعالان اقتصادي را خواستار بودند ،خصوصا كار رسانهاي به منظور اثرگذاري بر افکار عمومی آمريکا، از طرف ديگر حضور در داووس را بسيار موثر میدانستند، خواستار انتشار مقالاتی توسط كارشناسان ايرانی در روزنامههاي معروف آمريکایی درباره اقتصاد، فرهنگ، هنر وسياست بودند و آن را بسيار موثر میدانستند، ضمنا توصيه داشتند كه حتما از خدمات حقوقی مشاورين معتبر آمريکايی استفاده كنيم.
منبع: آرمان