نرخ بهره نزدیک صفر برای ما ایرانیها مثل یک خیال بافی و آرزوی محال دیده میشه. اما اگه محقق بشه ما هم مثل خیلی از کشورهای دنیا میتونیم در زندگی اقتصادی روی آرامش رو ببینیم.
تحقق این آرزو در دستان یک بانک مرکزی مدرنه. یک بانک مرکزی که سه هدف مهم رو پیگیری میکنه کمک به رشد اقتصادی باثبات، ثبات قیمتها و کنترل تورم و ثبات بازارهای مالی.
ابزار مهم این اهداف هم مدیریت نرخ بهره از طریق بازار بین بانکی و خرید و فروش اوراق قرضه است.
اما کمبودهای مختلفی در ایران وجود داره که این چارچوب سیاستگذاری پولی مدرن رو دور از دسترس کرده. همه این کمبودها جای خود، اما دو کمبود اساسی تره:
یک. بانک مرکزی نتونسته با گزارشدهی و اقدامات رسانهای و ایجاد حساسیت به سیاستمداران نشون بده که همه برنامههای اقتصادی و سیاسی باید در خدمت این هدف متعالی باشه. باید همه بدونند که بودجه و خزانه دولت، سیاست خارجی، نظام تولیدی، نظام بانکداری و مالی، قانونگذاری و نظارت و رقابتهای سیاسی چه تاثیری روی نرخ بهره و در نتیجه روی رفاه مردم داره.
دو. بانک مرکزی در مدیریت بازار داراییها از جمله مسکن، بورس و طلا نقش فعالی نداره. بی ثباتی در این بازارها میتونه هم به عنوان بازار رقیب سپرده بانکی و اوراق قرضه و هم با ایجاد نااطمینانی، نرخ بهره در اقتصاد رو افزایش بده. برای این منظور، بانک مرکزی باید نقش مغز نظام تصمیمگیری کشور باشه اما الان نقش غده بدخیم این نظام رو داره که پول داغ رو به همه نظام پمپاژ میکنه.
@cheshomi_ali