مجله تحقیقات اقتصادی، دوره 46، شماره 1، بهار 1390، صفحه 175-206
ناصری سید مهدی؛ ناصری سید علی
معمولاً در برنامههای میان مدت اقتصادی، اهدافی را بهصورت کمی برای متغیرهای اقتصادی در نظر میگیرند. تلاش دولتها نیز معطوف به محقق کردن این اهداف است، لیکن ممکن است در عمل، به دلیل مشکلاتی که در ساختار اقتصاد وجود دارد، محدودیتهایی بر تحقق اهداف ایجاد شود و یا ابزارها، نقشی را که از آنها انتظار میرود ایفا نکنند. بدیهی است در چنین شرایطی، تحقق اهداف برنامه مقدور نمیگردد. در این مقاله سعی کردهایم در قالب مدل سادهای از روابط حاکم بین مصرف و سرمایهگذاری، بهترین استفاده از ابزارها در جهت حداکثر نزدیک شدن به اهداف را تعیین کنیم. بدین منظور ابتدا روابط مربوط به مصرف و سرمایهگذاری با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی برآورد شدهاند و در گام بعدی، با استفاده از "نظریهی کنترل بهینه"، مسیر بهینه برای متغیرهای هدف و ابزار در قالب سناریوهای مختلف به دست آمده است. در این ارتباط، دو هدف در مدل در نظر گرفته شده است که عبارتند از مصرف خصوصی و سرمایهگذاری خصوصی. همچنین از نقدینگی و مخارج دولت نیز به عنوان نمایندگان سیاستهای پولی و مالی بهعنوان متغیرهای ابزار استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به دلیل وجود پدیده اثر جبرانی بینمخارج دولتی و سرمایهگذاری دولتی، عملاً چنانچه بخواهیم به هدف سرمایهگذاری خصوصی دست یابیم، نمیتوان از طریق ابزار مخارج دولتی اقدام کرد و وزن سیاستی بر دوش ابزار پولی خواهد بود. چنان چه اتکا بر استفاده از ابزار پولی قرار گیرد، مسیر بهینه مصرف خصوصی به سطحی بالاتر از مسیر اسمی میرسد که نشان از تورمزا بودن این سیاست است، لیکن بهدلیل آن که تورم در این مدل وارد نشده است، قضاوت قطعی در مورد آن موکول به ساختن مدل جدیدی است که تورم را نیز لحاظ کرده باشد.
کلیدواژگان :اثر جبرانی؛ اصل حداقل؛ سرمایهگذاری خصوصی؛ مصرف خصوصی؛ نظریه کنترل بهینه
منبع: مجله تحقیقات اقتصادی