میز کار خود را جمع میکنید. کشوهای خود را برای آخرین بار بررسی میکنید و کاغذها را برمیدارید. فایلهای شخصی را از روی کامپیوتر پاک میکنید. کتابهایی را که آورده بودید میبرید. کمی پول برای استفاده در شرایط خاص همیشه در کشوی کنار دستتان داشتید که داخل کیفتان میریزید و از در شرکت بیرون میآیید.
برای همه ما پیش آمده یا میآید که بخواهیم محل کار فعلی خود را ترک کنیم. ممکن است از حقوق و مزایای خود ناراضی باشیم. شاید هم از سختی کار. بعید هم نیست که همکارانی داشته باشیم که حتی گرسنگی و در خانه ماندن هم، به دیدن روی نازنین آنها میارزد.
معمولاً در چنین شرایطی هرگز به این فکر نمیکنیم که شاید روزی بخواهیم به محل کار خود برگردیم. یا اینکه به هر حال دنیای کار کوچک است و دیر یا زود دوباره با هم روبرو میشویم. معمولاً خیلی از ما در این شرایط، عمداً یا سهواً پلهای پشت سر خود را به آتش میکشیم.
هنر ترک شغل، چنان هنر مهمی است که اکثر نشریات دنیا به آن پرداختهاند. فوربس مینویسد: چگونه برویم که بتوانیم برگردیم؟ بیزینس نیوز از روشهای هوشمندانه ترک شغل صحبت میکند. یو اس نیوز،از اصول ترک محترمانه و مودبانه شغل میگوید. هیدر هومان هم به طور اختصاصی در مورد ترک نخستین شغل صحبت میکند.
مطالب مطرح شده در این حوزه کم نیستند. در اینجا مهمترین مطالب مرتبط را گردآوری کردهایم و با هم مرور میکنیم:
1- توجه داشته باشید که هزینهی استعفا را برای خودتان کاهش دهید.استعفا به هر حال هم برای کارمند و هم برای شرکت، هزینه دارد. هزینه استعفا برای کارمند، زمانی است که باید برای جستجوی کار جدید بگذارد. همچنین دل بریدن از مجموعهای که برای آن زحمت کشیده است.
تحمل ریسک و دشواریهای آشنایی با محیط کار جدید هم از جمله هزینههای اوست. استعفا برای سازمان هم هزینه دارد.باید به دنبال همکار جدید بگردد. احتمالاً برای آموزش همکار قبلی هزینههای زمانی و مالی زیادی شده. کارمند قبلی با مشتریان و همکاران ارتباطهایی را شکل داده که باید همه از اول ساخته شوند.
معمولاً ما در زمان ترک یک شرکت، به دلیل نارضایتی، بیشتر به دنبال افزایش هزینههای شرکت هستیم تا کاهش هزینههای خودمان. شاید خیلی از ما ناراحت نشویم که کار شرکت زمین بماند. یا اینکه لااقل وقتی میبینیم در جستجوی همکار جدید دچار مشکل هستند، برای لحظاتی – هر چند کوتاه – در دلمان احساس رضایت کنیم.
ما فراموش میکنیم که در چنین تصمیمهایی، مهم این است که سود خودمان را حداکثر و هزینههای خودمان را حداقل کنیم. ایجاد بار هزینه برای دیگران، جز ارضاء کوتاه مدت حس انتقام، حاصلی نخواهد داشت. ضمن اینکه در بلندمدت میتواند به شکلهای مختلف برای خودمان دردسر ایجاد کند.
2- تشکر کنید. بعید است تمام روزها و ماهها و سالهایی که در محیط کار هستید، لحظات تلخ و نامطلوبی را تجربه کرده باشید. به هر حال لحظات خوب، تجربههای خوب، فرصت های خوب هم بوده است. از کسانی که در محیط کار بودهاند، تشکر کنید. حتی اگر شده به سختی، بگردید و خاطرهی خوبی را که داشتهاید با آنها مرور کنید. برای شکایت کردن همیشه فرصت هست و اتفاقاً وقتی گرد و غبار بحث و دلگیریها فرونشست، شکایت اثر عمیقتری هم دارد. ولی ما معمولاً میگوییم: بگذار حرف نگفته باقی نماند! ممکن است بمیرم و این یک جمله برای همیشه در دلم بماند! اعتراضهایی که در فضای ملتهب استعفا مطرح میشوند، جدی گرفته نمیشوند. خاصیتی هم ندارند. به بدترین شکل ممکن هم پاسخ داده میشوند یا مورد بیتوجهی قرار میگیرند. اگر گلایهای هم دارید و قصد انتقام دارید، زمان مناسب برای شلیک گلولهی گلایه، ایام استعفا نیست. با تشکر کردن، احساس خوبی باقی میماند. مسیری برای اینکه در آینده همکارانتان را ببینید. و نیز اگر از شما حرف شد، در مورد شما قضاوت بهتری داشته باشند. زندگی دائما در حال تغییر است. ما هرگز نمی دانیم آن فرد کلیدی که یک سال بعد، میتواند منشاء یک تحول بزرگ در زندگی ما باشد، چه کسی خواهد بود…
3- زمان استعفا، زمانی نیست که تمام خشم فروخورده خود را خالی کنید. زمانی است که تصویری از حرفهای و پخته بودن خودمان در ذهن اطرافیان ایجاد کنیم. به هر حال، پس از ترک سازمان، حرفهای مختلفی از ما نقل خواهد شد. این حرفها میتوانند آخرین اسرار شخصی مدیریت باشند که ما افشا کردهایم. یا میتوانند نقل قولهایی از برخورد آرام و پخته ما باشند. یا حتی اصلاحیهای بر قضاوتهای قبلی: «چقدر آرام و متین بود. چقدر مهربان حرف زد. باور نمیکردیم اینطوری از شرکت برود…». گروه اول حرفها، در کوتاه مد دل ما را خنک میکند و گروه دوم، در بلندمدت میتواند سرنوشت ما را بسازد! در دنیای جدید فاصلهی انسانها از هم، یک کلیک بیشتر نیست.
4- اگر به هر دلیل، آیندهی شغلی خود را در آن مجموعه نمیبینید، زمانی که در موقعیت خوب هستید، سازمان را ترک کنید. اگر مجموعهی خود را دوست ندارید و فکر میکنید که میخواهید دیر یا زود آنجا را ترک کنید، تا آخرین لحظه ممکن، در آنجا نمانید: زمانی که مجموعه به هم میریزد. مشکلات مالی جدی میشود. تنشها افزایش مییابد و همه به دنبال مقصری هستند که زودتر مجموعه را ترک کند شاید جا برای کار و زندگی دیگران بازتر شود!
به خاطر داشته باشیم که یکی از نامطلوبترین توضیحات در مورد گذشته شغلی میتواند این باشد که: «دیگر پروژه تمام شده بود و به من نیاز نداشتند». یا اینکه: «دیگر نمیتوانستند حقوق من را بدهند». تینا نیکولای، به شوخی میگوید: اگر مدیر اداری هستید و قرار به تعدیل کارکنان است، خودتان را به عنوان آخرین نفر تعدیل نکنید! آنها یک سازمان بزرگ را ترک کردهاند و شما یک اتاق خالی را!
5- حرفهای برخورد کنید: روند رسمی را طی کنید. اگر قرار است فرم هایی امضا شود. اگر قرار است مدارکی تحویل شود. اگر قرار است به نفر بعدی آموزشهایی داده شود. هیچ زمینهی شغلی وجود ندارد که در کمتر از دو هفته بتوان آن را به صورت کامل رها کرد. زمینههایی هم وجود دارند که ممکن است دوران گذار و تحویل به نفرات بعدی، بیش از یک سال طول بکشد.
از اصول دیگر حرفهای بودن این است که در مورد استعفا همیشه اول با سرپرست مستقیم خود حرف بزنید و بعد به سراغ مدیران بالاتر یا واحد اداری بروید. این کار، جدای از حرفهای بودن، حداقل رفتار دوستانه دو همکار با هم است. مدیران و سرپرستان اگر ببینند که همکارشان بدون اطلاع آنان وارد مسیر استعفا شده، در مقابل همکاران خود احساس شرمندگی میکنند.
6- تا آخرین لحظهی کار در سازمان، روی کارتان متمرکز بمانید. با همان دقت همیشگی کارتان را انجام بدهید. در مورد کار بعدیتان و اینکه آنجا چه موقعیتی و چه حقوق و مزایایی خواهید داشت صحبت نکنید. هیچوقت این حس را به اطرافیان خود ندهید که به خاطر کار بهتر در حال ترک کار هستید. احساس کسانی که باید آنجا ادامه بدهند بد میشود. حس مدیر شما هم خوب نخواهد بود. حتی اگر با مدیرتان حرف میزنید نقدهای خود را به شرایط فعلی بگویید اما آنجا را با محل جدیدی که قصد دارید بروید، مقایسه نکنید. شما تا آخرین لحظه عضو این مجموعه هستید. دقیقاً تا آخرین لحظه.
منبع: motamem.org