عدم موفقیت نسبی دولت اردوغان و حزب متبوع وی در جذب آراء مردم برای تشکیل یک پارلمان با اکثریت حزب عدالت و توسعه، موجب شده تا کارشناسان بسیاری با سلایق مختلف از زاویه نگاه خود به این رویداد نگاه کنند. برخی کارشناسان اما این عدم موفقیت را دارای ریشه در سیاستهای اقتصادی دولت اردوغان دانستند. «صادق زیباکلام» اما نگاه دیگری به این مساله دارد. با او در این رابطه گفتوگویی کوتاه داشتیم.
دولت اردوغان که در توسعه الگوی بسیاری از کارشناسان و مسئولین ایران بود، امروز پس از 13سال در جذب آرای مردم برای گرفتن اکثریت پارلمان ناکام ماند. شما منشا این ناکامی را چه میدانید؟
در جریان انتخابات اخیر کشور ترکیه، این روزها بحثهای بسیاری در ارتباط با ناکامی نسبیتیم رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه ترکیه مطرح میشود. برخی در ایران سعی دارند این مساله را مطرح کنند که علت اصلی عدم کسب اکثریت پارلمان در این کشور توسط حزب حاکم و عدم دستیابی تیم اردوغان و داوود اوغلو به خواست اصلی خود یعنی کسب اکثریت مجلس این کشور (و تغییر قانون اساسی این کشور برای افزایش اختیارات رئیس جمهور) به این دلیل بوده است که دولت ترکیه در مورد مسائلی مثل سوریه، شمال عراق، یمن و.. موضعی همسوی ایران اتخاذ نکردهو قصدی برای اصلاح سیاستهای خود نداشته و نخواهد داشت. این تفکر با توجه به وضعیت توازن قوای سیاسی در ترکیهو واقعیات صحنه اجتماعی این کشور مطلقا نادرست است. هیچ نشانهای دال بر اینکه نگاه اردوغان به سوریه یا هر کشور خارجی دیگری باعث شد تا حزب او در انتخابات اکثریت آرای را کسب نکند، وجود ندارد. آنچه که بیش از همه موجب رشد آرای رقبای حاکمان فعلی ترکیه شده است، آن موج و احساس آزادیخواهی سیاسی است که اعضای جامعه مدنی ترکیه حس میکنند در چارچوب حزب حاکم نمیتوانند به آن دست یابند. در حقیقت امر، آن احساسی که کردها، لائیکهای ملیگرا و همچنین چپها و سوسیالیستهای ترکیه نسبت به دولت اردوغان داشتند، موجب شد تا این حزب نتواند موفقیتهای انتخاباتی خود در دورههای پیشین را تکرار کند. اساسا وزنه مسائل خارجی (بخصوص آن مسائلی که ترکیه در آنها با ایران اختلاف دارد) در ترکیه و جامعهمدنی این کشور چندان پر رنگ نیست. از نظر بنده بیتوجهی اردوغان و جریان منتسب به وی به مسائلی از قبیل دموکراسی و آزادیخواهی و حقوق اقلیتهای قومی و عقیدتی (بخصوص کردها، حامیان محیط زیست و..) به پاشنه آشیل دولت نسبتاً موفق اردوغان تبدیل شده است.
اما مسائل اقتصادی و ضعفهای اخیر دولت اردوغان از قبیل مفاسد و کاهش رشد اقتصادی و افزایش بیکاری در این کشور را نباید نادیده گرفت. به نظر شما نمیتوان با وجود برخی احزاب کردتبار دارای گرایش چپ در میان افراد راهیافته به پارلمان (آنهم برای اولینبار) پذیرفت که دولت اردوغان در حوزه اقتصادی و بخصوص در بخش توزیع ثروت دچار نارسائیهایی بودهاست؟
برخی از دیگر منتقدین کارنامه عملکرد تیم اردوغان در ایران را علت این ناکامی نسبی در مسائلی مانند «نابرابریهای اقتصادی» و «کاهش رشد اقتصادی» در ترکیه میبینند. این نگاه نیز به نظر نادرست و ناصحیح میآید. اگر بخواهیم دقیق وضعیت درون ترکیه را بررسی کنیم و شعارهای جریانات مختلف را مورد توجه قرار دهیم، به وضوح روشن است که وزن مسائل اقتصادی نیز به هیچ وجه با مولفههای سیاسی این شکست سیاسی قابل قیاس نیست. وزن مسائل مربوط به جامعهمدنی نوپای ترکیهمدرن، بسیار بسیار بیشتر از مسائل اقتصادی است. چه اینکه در سالهای اخیر، به روایت آمار و ارقام و اذعان دوست و دشمن، عملکرد تیم اقتصادی طیب اردوغان قابل قبول است و به نسبت دورههای قبل چندان جایگاه بدی ندارد. با وجود برخی مشکلات اخیر در مجموع اردوغان توانسته به اقتصاد ترکیه رونق خوبی ببخشد و این کشور را که از منابع انرژی فسیلی بهرهمند نیست، به یکی از 20اقتصاد برتر جهان تبدیل کند. صادرات ترکیه (که ایران هم یکی از مشتریان مهم آن است) نشان دهنده وضعیت مطلوب اقتصادی این کشور است. لذا این تفکر که وضعیت اقتصادی ترکیه ناشی از برخی بحرانها در اروپاست و بحران اقتصادی موجب شده است که مانند یونان، اسپانیا و.. ما با یک گردش به چپ اقتصادی در ترکیه نیز مواجه شویم، ناصحیح است. زیرا وضعیت معیشت مردم ترکیه به نسبت این کشورهای بحران زده تا حد زیادی بهتر است. لذا اگر واقعبین باشیم، شائبه سرایت این موج به ترکیه نیز بیاساس است.
منبع: آرمان