مهدی نیکوئی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بوتان بهدلیل نداشتن موقعیت استراتژیک و همچنین کوهستانی و صعبالعبور بودن هیچگاه مورد توجه کشورهای استعماری قرار نگرفته است. این موضوع موجب بکر ماندن طبیعت این کشور شده است؛ هر چند این شرایط توسعه کشور را با مشکل روبهرو ساخته است و طی قرنهای گذشته نتوانسته به رشد اقتصادی قابل قبولی دست پیدا کند. از طرفی این کشور که توسط نظام پادشاهی اداره میشد، درهای کشور خود را به روی جهان بسته بود و این موضوع کار توسعه را دشوارتر میکرد. با این وجود، پادشاهی کوچک بوتان به دنبال آن است که با جهان رابطه سازندهتری داشته باشد و در این راه، حفظ فرهنگ سنتی جوامع بزرگترین دغدغه آنها است.
کشوری در مسیر تحول
طی 15 سال گذشته برای اولین بار، پادشاهی بوتان تصمیم گرفته است که تغییرات سیاسی و اجتماعی بزرگی را ایجاد کند. با تغییر از پادشاهی مطلق به دموکراسی پارلمانی، اولین انتخابات این کشور در سال 2008 برگزار شد. بوتان به دنبال آن است که توسعه روحی و مادی خود را از طریق رشد منصفانه و پایدار در زمانی که شادی ملی را به عنوان مهمترین عامل حفظ میکند، ادامه دهد.
طی دهه گذشته، شاخصهای اجتماعی و رشد نشاندهنده حرکت بوتان به سمت اهداف بزرگ توسعه خود است و بهبودهای بسیاری در این زمینه حاصل شده، اما هنوز هم چالشی بر سر راه باقی مانده است؛ فقر. طبق آمارهای رسمی این کشور، 31 درصد از جمعیت روستایی بوتان زیر خط فقر زندگی خود را میگذرانند؛ درحالیکه این رقم در جمعیت شهرنشین تنها 7/ 1 درصد است.
بوتان از ابزارهای اقتصادی مختلفی استفاده کرده و فقر را کاهش داده و دسترسی به خدمات پایهای و اساسی را بهبود بخشیده و کیفیت آموزش را افزایش داده است. این کشور همچنین توانست از طریق گردشگری، ارتباط خود را با جامعه جهانی آغاز کند و تا حدی از انزوا بیرون بیاید. اولین قدم برای ارتباط با جهان را میتوان ناشی از ورود تلویزیون و اینترنت به کشور در سال 1999 دانست. امروزه بوتان جامعهای دارد که بهطور فزایندهای مصرفگرا هستند، جوانان بخشی قابل توجهی از جامعه را تشکیل میدهند و پوشیدن لباسهای غربی و داشتن اکانت فیسبوک متداول است.
اقبال به گردشگری
بوتان یکی از کوچکترین کشورهای جهان با جمعیتی در حدود 720 هزار نفر است. انزوای این کشور از جهان باعث شده است فرهنگ غنی و محیطزیست آن دست نخورده بماند. حفظ شیوه زندگی مردم در این سالها یک اولویت بسیاربا اهمیت بوده است. محدود کردن ورود گردشگران یکی از راههای حفاظت در مقابل تاثیرات خارجی به شمار میرفت. تاریخ اولین گردشگری که از بوتان دیدن کرد، به سال 1974 باز میگردد. در آن سال تنها 300 گردشگر از این کشور دیدن کردند. در سال 2011، تعداد گردشگران خارجی که از بوتان دیدن کردند به
64 هزار نفر رسیده بود و 7/ 47 میلیون دلار نیز درآمد عاید این کشور کردند. در حال حاضر گردشگری دومین منبع بزرگ صادرات خارجی این کشور محسوب شده و 10درصد از GDP را تشکیل میدهد. البته این رقم هنوز هم در مقابل 600 هزار گردشگری که از همسایهشان، نپال، دیدن کردهاند، بسیار ناچیز است. تعداد گردشگران به شدت کنترل شدهاند؛ آنها مجبورند تورهای مشخصی بخرند که تعرفه ثابت روزانهای برابر با 250 دلار دارند و برای دریافت ویزا نیز باید قبل از سفر اقدام کنند. هزینه سفر به بوتان نیز یکی از مهمترین عوامل در پایین نگه داشتن تعداد گردشگران طی این سالها بوده است.
در داخل دولت، هنوز هم بین تمایل برای حفظ سیاستهای حفظ فرهنگ و تمایل به اشتغال و سایر فرصتهایی که توسعه گردشگری به ارمغان میآورد، اختلاف وجود دارد. عدهای معتقدند وضع موجود به این دلیل باید حفظ شود که این سیاستهای سختگیرانه باعث شده است که گروهی از گردشگران مشتاق دیدار مقصدی باشند که شاید بتوان آن را «مقصد دست نیافتنی» نامید و توسعه زیرساختهای گردشگران منجر به کاهش این گروه از گردشگران میشود؛ گردشگرانی که تمایل دارند یک کشور بسته و منحصربهفرد را با چشمان خود ببینند. عدهای هم اعتقاد دارند که توسعه به خودی خود باعث تغییر فرهنگ کشور و جوامع محلی آن میشود و این موضوع در آینده و حتی بدون ورود گردشگران اتفاق خواهد افتاد. بهدلیل فقر 30 درصد مردم و افزایش نرخ بیکاری، سرانجام طرفداران توسعه گردشگری پیروز شدند و این برنامه در دستور کار دولت قرار گرفت.
توسعه توریسم به همراه حفظ فرهنگ
اکنون بوتان در حال توسعه صنعت گردشگری خود است. این موضوع به گردشگران بیشتری (تا 100 هزار نفر سالانه) امکان بازدید از این کشور را میدهد؛ کشوری که فصل سفری خاصی ندارد و در تمام سال میزبان گردشگران است. در این مدت خطوط هوایی جدیدی نیز ایجاد شدهاند تا دسترسی به بوتان آسانتر شود. دولت امیدوار است که با یک سیاست گردشگری مدیریت شده، ضمن حفظ پایداری و ثبات فرهنگی، درآمدها و مشاغل بیشتری برای اقتصاد این کشور به ارمغان بیاورد. تعداد گردشگران در زمان جشنوارههای مذهبی افزایش مییابد و منجر به تزریق پول به جوامع محلی میشوند.
ترویج فرهنگ جوامع محلی به گردشگران، برگزاری رویدادهای فرهنگی و تمرکز بر توریسم جامعه محور به جوامع این کشور کمک میکند که به حفظ و توسعه فرهنگ کشور خود، بهخصوص در بین جمعیت جوان، پرداخته و در همین حال نیز از درآمد و مزایای اقتصادی گردشگری منتفع شوند.