دوشنبه, 06 مرداد 1399 11:35

زیر پوست اعتراضات چه واقعیت‌های اقتصادی‌‏ای نهفته است؟

 

چندین قرن‌ نژادپرستی ساختاری در اقتصاد، آموزش و پرورش و مسکن باعث شکاف ثروتی عمیقی بین رنگین‌پوستان و سفیدپوستان در آمریکا شده و انباشت ثروت در میان رنگین‌پوستان را با مشکل مواجه کرده است.

 

 در منطقه مینیاپولیس که بعد از کشته‌شدن جورج فلوید به دست پلیس آمریکا، شاهد اعتراضات گسترده بود، درآمد متوسط خانوارهای سیاهپوست کم‌تر از نصف درآمد سفیدپوستان است: ۳۸ هزار دلار در مقابل ۸۵ هزار دلار. این بعدی از زندگی سیاهپوستان است که شاید به اندازه نژادپرستی آشکار نشده باشد.

 

به رغم آن‏که نرخ بیکاری در میان سیاهپوستان تا پیش از بحران کرونا تک‌رقمی شده بود، خانوارهای سیاهپوست در زمینه امرار معاش در قیاس با متوسط خانواده‌های آمریکایی وضعیت سخت‌تری داشته و دارند. بحران کرونا باعث شد ۴۰ میلیون آمریکایی بیکار شوند و از این میان، سیاهپوستان بیشتر از بقیه لطمه خوردند؛ یعنی سیاهان بیشتری به صورت موقت یا دائمی از کار بیکار شدند. از آن بدتر اینکه تاثیر ویروس کرونا روی سلامت سیاهپوستان نیز شدید بود و درصد فوتی آنها در قیاس با سفیدپوستان مبتلا به ویروس کرونا بالاتر بود.

 

درصد قابل توجهی از سیاهپوستان آمریکایی در بخش‌هایی مثل هتلداری و پذیرایی، رستوران‌ها و تفریحات مشغول به کارند و اینها همه بخش‌هایی هستند که بحران کرونا و قرنطینه به شدت به آنها لطمه زد و باعث بیکاری شمار زیادی شد. در آن سوی طیف هم شغل‌هایی مثل پرستاری، صندوق‌داری فروشگاه‌ها، رانندگی کامیون‌ها، انبارداری و حمل و نقل قرار دارند که سیاهپوستان زیادی در آنها مشغول به کار بوده‌اند و به رغم حفظ شغل‌شان، عملا بیشتر از مشاغل دیگر در معرض ویروس قرار داشته‌اند.

 

اما جدا از مقتضیات بحران کرونا، آنچه که در بازار کار به شدت تبعیض علیه سیاهان را نشان می‌دهد این است که آنها در موقعیت برابر شغلی، دستمزد کم‌تری در قیاس با سفیدپوستان می‌گیرند، مزایای کم‌تری دریافت می‌کنند و احتمال تعدیل‌شان بیشتر است.

 

به گفته هان لو تحلیل‌گر پروژه ملی قوانین اشتغال در آمریکا، «رنگین‌پوستان در این کشور نقدینگی کم‌تر و پس‌انداز کم‌تری دارند. قرن‌ها نژادپرستی ساختاری در اقتصاد، آموزش و پرورش و مسکن باعث شکاف ثروتی عمیقی بین رنگین‌پوستان و سفیدپوستان شده است.» آندره پری عضو موسسه بروکینگز و نویسنده کتاب «بررسی ارزش حیات و اموال سیاهپوستان در شهرهای پرجمعیت سیاهان در امریکا» نیز در خصوص شورش‌هایی که پس از قتل جورج فلوید این کشور را فراگرفته می‌گوید: «خیلی‌ها روی مسئله‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ پلیس تمرکز کرده‌اند اما این مسئله‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‌ای فراتر از پلیس است و درواقع نوعی فرسودگی از خشونت و فشار در ابعاد مختلف زندگی سیاهان را به نمایش می‌گذارد».

 

یک نظرسنجی که سال گذشته توسط فدرال رزرو آمریکا انجام شد، نشان داد که حتی در بهترین زمان‌های اقتصادی هم توانایی سیاهپوستان در پرداخت قبض‌های ماهانه همواره از سفیدپوستان و اسپانیایی‌تبارها در آمریکا کم‌تر بوده است. همچنین احتمال اینکه سیاهپوستان در آمریکا مالک خانه باشند، چهل درصد کم‌تر از سفیدپوستان است. با این اوصاف، بسیاری از خانواده‌های سیاهپوست آمریکایی از انباشت‌کردن ثروت عاجز می‌شوند. این شرایط در حالی به وجود آمده که در دهه‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی، سیاهپوستان تا حدی در مالکیت مسکن پیشرفت کرده‌ بودند ولی آن هم بعد از بحران مالی از دست رفت.

 

در جریان بیکاری‌های بحران کرونا، درصد بیکاری سیاهان ۱۸.۹ درصد بود که در قیاس با ۱۶.۷ درصد در میان اسپانیایی‌تبارها و ۱۴.۲ درصد در میان سفیدپوستان، تفاوت واضحی را به نمایش می‌گذارد. کارگران سیاهپوست معمولا در مواجهه با بحران اقتصادی شرایط دشوارتری هم دارند؛ مثلا تعداد نان‌آورها در خانوار آنها کم‌تر است، تعداد اعضای خانواده بیشتر است ولی درآمد آنها پایین‌تر است.

 

مشکل اقتصادی دیگری که سیاهپوستان در زمان حاضر با آن مواجه‌اند، این است که درصد کم‌تری از آنها تحت پوشش بیمه بیکاری قرار دارند. علتش این است که بسیاری از آنها در مشاغل غیررسمی‌تر و بی‌ثبات‌تر کار می‌کرده‌اند. در این میان، زنان سیاهپوست شاغل به همین دلیل حتی ضربات سنگین‌تری هم خورده‌اند. نکته دیگر در مورد وضعیت کاری سیاهپوستان آمریکایی این است که کم‌تر از ۲۰ درصد از آنها شغلی دارند که می‌توان آن را از خانه انجام داد. این در حالی است که چنین رقمی در میان سفیدپوستان بالای ۳۰ درصد بوده است. در مجموع، سیاهپوستان آمریکایی از هیچ امتیاز ویژه‌ای در بازار کار برخوردار نبوده‌اند و برعکس، بیشترین لطمات را از بحران خورده‌اند.

 

ویلیام جی کالینز تاریخ‌دان اقتصادی از دانشگاه واندربیلت که تاثیر جنبش سیاهان در دهه ۱۹۶۰ را بر بازار کار بررسی کرده، می‌گوید در آن زمان، نسبت معناداری بین نرخ بیکاری و سطح درآمد با میزان اعتراضات وجود نداشت. با این وجود، اعتراضات در آن دهه حاکی از نارضایتی عمیق بود. به اعتقاد او، از آن زمان تاکنون چنان نابرابری و نارضایتی از آن بالا گرفته که دیگر نمی‌توان اعتراضات را به شکلی صرفا اقتصادی یا صرفا اجتماعی و سیاسی بررسی کرد؛ بلکه همه این زمینه‌ها اهمیت خاص خود را پیدا کرده‌اند. اعتراضات امروز آمریکا اعتراضاتی انباشت‌شده از گذشته است و تا آینده ادامه خواهد داشت.

 

اتاق تهران

 

 

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: