چهارشنبه, 07 اسفند 1398 19:30

از زبان پول‌بازان: دنیا چگونه می‌تواند از دام نقدینگی فرار کند؟

 

از حوزه یورو گرفته تا ژاپن و ایالات متحده، لنگیدن اسب رشد اقتصادی، به‌رغم نرخ‌های بهره پایین و نزدیک به صفر در بسیاری از کشورها، ترس از گرفتار شدن در دام نقدینگی (liquidity trap) را در دل‌ها انداخته است. اما سوال اینجاست که رهبران کشورها چگونه می‌توانند در فضایی که نرخ‌های بهره نزدیک به صفر است، با ریسک رکود مواجه شوند؟ در نشستی که با عنوان «فرار از دام نقدینگی» در جریان داووس 2020 برگزار شد، تسهیل مقداری (quantitative easing) و دیگر ابزارهای سیاستگذار پولی مورد بررسی قرار گرفتند.

از زبان پول‌بازان

 

از حوزه یورو گرفته تا ژاپن و ایالات متحده، لنگیدن اسب رشد اقتصادی، به‌رغم نرخ‌های بهره پایین و نزدیک به صفر در بسیاری از کشورها، ترس از گرفتار شدن در دام نقدینگی (liquidity trap) را در دل‌ها انداخته است. اما سوال اینجاست که رهبران کشورها چگونه می‌توانند در فضایی که نرخ‌های بهره نزدیک به صفر است، با ریسک رکود مواجه شوند؟ در نشستی که با عنوان «فرار از دام نقدینگی» در جریان داووس 2020 برگزار شد، تسهیل مقداری  (quantitative easing) و دیگر ابزارهای سیاستگذار پولی مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین توسعه تحریک‌کننده‌های مالی (fiscal stimulus) مورد بحث بودند. به علاوه اعضای نشست، به جایگزین‌های خط‌مشی‌های تجاری حمایتی همچنین پایین نگه داشتن یا پایین آوردن ارزش پول داخلی به منظور ایجاد توان رقابتی بیشتر برای صادرکنندگان پرداختند.

 

در این نشست، پنج تن از صاحب‌نظرترین‌های این حوزه‌ها حضور داشتند که در ادامه هر یک را معرفی می‌کنیم. نفر اول، لاورنس کادلو است. او مدیر شورای امنیت اقتصادی در شورای امنیت ملی (NSC) است. او همچنین مدیر ارشد اجرایی «کادلو اند کو» است. کادلو به عنوان اقتصاددان ارشد بسیاری از بنگاه‌های فعال در وال‌استریت کار کرده و در نشریه‌های زیادی نوشته است. فرد نام‌آشنای دیگر، کنت راگوف است. راگوف استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد است. او تحصیلات خود را در دانشگاه‌های ییل و ام‌آی‌تی در رشته اقتصاد به پایان رساند. او همچنین سابقه تدریس در دانشگاه‌های دیگر به جز دانشگاه هاروارد را نیز در کارنامه خود دارد و مدتی برای صندوق بین‌المللی پول به عنوان محقق کار می‌کرد. او در حوزه مالیه بین‌المللی به ویژه در مورد نرخ بهره، بدهی خارجی و سیاست پولی بین‌المللی نوشته‌های فراوانی دارد. این استاد دانشگاه هاروارد، نویسنده چند کتاب شامل: «هشت قرن ناخردی مالی» و «بلای نقدینه» است.

 

فانگ ژینگای شخص دیگری است که در این نشست حضور داشت. او معاون کمیسیون رگولاتوری اوراق بهادار در چین است. ژینگای دکترای خود در اقتصاد را از دانشگاه استنفورد گرفته است و سابقه کار در بانک جهانی را در کارنامه خود دارد. گیتا گوپینات، اقتصاددان نام‌آشنای هندی که در حال حاضر به عنوان اقتصاددان ارشد صندوق بین‌المللی پول فعالیت می‌کند نیز در این نشست حضور داشت. او برای اینکه در صندوق بین‌المللی پول کار کند، تدریس در دانشگاه هاروارد را رها کرد. نفر آخری که در نشست حضور داشت اما به اندازه دیگران مهم است و احتمالاً تاثیر بیشتری نیز از آنها روی جهان گذاشته است، جرارد بیکر است. او از سال 2013 تا 2018 سردبیر «وال‌استریت ژورنال» بود و در حال حاضر نیز برای این نشریه می‌نویسد. او تحصیلات دانشگاهی مقطع کارشناسی خود را در رشته فلسفه، سیاست و اقتصاد در دانشگاه آکسفورد به پایان رساند و سراغ تحصیل در مقاطع بالاتر نرفت. او زندگی شغلی خود را با کار به عنوان تحلیلگر در بانک مرکزی انگلستان آغاز کرد. از او تابه‌حال مقالات متعددی در نشریاتی چون وال‌استریت ژورنال به چاپ رسیده است و مجری یک برنامه در شبکه خبری این نشریه است. او همچنین در شبکه فاکس، یک برنامه مصاحبه‌محور دارد.

 

 سیاست پولی، تورم و نرخ‌های بهره محور بحث بود. به نظر می‌رسد که هرگاه شما تعدادی سرمایه‌گذار بسیار بزرگ، اقتصاددان و قانونگذار را کنار یکدیگر قرار می‌دهید، به‌طور غیرقابل اجتنابی بحث به این‌سو کشیده می‌شود که بانک‌های مرکزی باید چگونه عمل کنند. میزان بدهی دارای بازده منفی (اوراق دارای بازده منفی یا negative yielding bond) یا کاهش چشمگیری داشته است و از 14 تریلیون دلار در آگوست 2019 به تقریباً 10 تریلیون دلار رسیده است. (دقت کنید که منظور از اوراق با بدهی منفی، این نیست که یک شخص اوراق بهاداری را بخرد که بازده سالانه آن که رویش نوشته است، منفی باشد و مجبور باشد هرساله چیزی را به کسی که اوراق را از او خریده است بدهد! بلکه منظور از اوراق با بازده منفی این است که یک فرد، اوراقی را به قیمتی بیشتر از قیمتی که روی آن نوشته شده است بخرد و زمانی که سررسید آن فرا رسید، به رغم بهره‌هایی که از آن گرفته است، اما باز هم در کل، پول بیشتری را از دست داده باشد تا اینکه پول بیشتری را به دست آورده باشد. خلاف آنچه از اسم آن برمی‌آید، اوراق بهادار با بازده منفی جذابیت‌هایی دارند و سرمایه‌گذاران از آنها سود به دست می‌آورند.)

 

گیتا گوپینات، اقتصاددان ارشد صندوق بین‌المللی پول در این نشست گفت: «اشتیاق زیادی برای دارایی‌های بسیار امن و نقدشونده وجود دارد. دارایی‌هایی که مردم تمایل دارند به خاطر امن بودن و نقدشونده بودنشان، آنها را در نرخ‌های بهره بسیار پایین نگهداری کنند.» او توضیح داد که «به‌طور معمول سیاست پولی این‌گونه کار می‌کند که نرخ‌های بهره اوراق دارای نقدشوندگی بسیار بالا که سررسید خیلی کوتاه‌مدت دارند، کاهش یابد. اما اگر اشتیاق زیادی برای این دارایی‌های نقد وجود داشته باشد، شما مجبور خواهید شد به منطقه منفی بروید و نکته این است که مردم هنوز هم می‌خواهند این اوراق را نگه دارند.» خبر خوب برای دنیا این است که اقتصاد چین که بعد از ایالات متحده آمریکا، بزرگ‌ترین اقتصاد دنیاست، در دام نقدینگی نیست و مهم نیست که شما دام نقدینگی را تعریف کنید. این حرفی بود که فانگ ژینگای در این نشست زد. او همچنین اذعان داشت که «کلید مساله به نظر من این است که قبل از اینکه نرخ‌ها را کاهش دهید و آن را به سطحی بسیار پایین برسانید، مطمئن شوید برای همه نقدینگی‌ای که در سیستم خلق شده است، تقاضا وجود دارد.» فانگ ژینگای، معاون کمیسیون تنظیم اوراق بهادار چین است. او همچنین افزود که بانک‌های چین با دادن وام‌های بیشتر به نگرانی‌هایی که در مورد نقدینگی وجود داشت پاسخ ندادند، بلکه به جای این دست کارها، بسیاری از بنگاه‌های دولتی ما سرمایه‌گذاری‌هایشان را افزایش دادند و محیطی را برای بانک‌ها خلق کردند که بانک‌ها بتوانند وام بدهند. او گفت: «پس ما به نرخ‌های بهره پایین برای تحریک اقتصاد نیازی نداشتیم.»

 

اعضای پنل به این توافق رسیدند که نرخ‌های پایین بلافاصله بعد از بحران مالی سال 2008 به اقتصاد کمک کرد که ریکاوری شود، اما با گذشت زمان، تسهیل مقداری بعد از کاهش نرخ‌ها، تضمین نشده بود. کنت راگوف نیز گفت: «من فکر نمی‌کنم که به این زودی‌ها نرخ‌های منفی را در ایالات متحده ببینیم. این منطق وجود دارد که سری را که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندند. اما در ژاپن و اروپا من پیش‌بینی می‌کنم که شاهد خط‌مشی‌های عمیق‌تر در مورد نرخ‌های بهره منفی خواهیم بود؛ البته فقط زمانی که تغییرات حقوقی و قانونی برای حمایت از سرمایه‌گذاران کوچک انجام شود.» کادلو نیز گفت: «با نرخ‌هایی که همین الان بسیار پایین هستند، بانک‌های مرکزی اهرم‌های زیادی ندارند که بتوانند از آن استفاده کنند.» کادلو گفت راه‌حلی در این شرایط دارد. او گفت: «کاهش نرخ‌های مالیات نهایی و کاهش مقررات کار بسیار بهتری است. من فکر نمی‌کنم تحریک اقتصاد از طریق ابزار پولی بتواند به تنهایی کار کند.»

منبع: تجارت فردا

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: