تحقیقات اقتصادی: دوره 46، شماره 4، زمستان 1390، صفحه 151-174
کشاورز غلامرضا؛ باقری قنبرآبادی مرتضی
نرخ باروری زنان ایران طی سالهای اخیر روند کاهشی چشمگیری را نشان داده است، از سوی دیگر برخلاف کاهش نرخ باروری، کشور با افزایش چشمگیر خدمات بازاری جانشین فعالیتهای مربوط به خانهداری خانمها، نظیر مهدکودکها و واحدهای تولید و عرضهی مواد غذایی روبهرو بوده است، که این پدیده خود میتواند به عنوان نشانهای از افزایش مشارکت زنان در بازار کار و کاهش فعالیتهای درون خانه شناخته شود. در این تحقیق رفتار مشارکت نیروی کار زنان متأهل در قالب نظریهی تخصیص کلاسیک زمان افراد، با استفاده از دو روش پارامتریک لاجیت و ناپارامتریک لاجیت موضعی، و دادههای بودجه خانوار ایران 1385، مورد بررسی قرار میگیرد. یافتههای تخمینهای پارامتریک نشان میدهد که سن و سطح تحصیلات تأثیری مثبت بر احتمال مشارکت در بازار کار زنان روستایی و شهری دارد، همچنین درآمد غیرکاری فرد و درآمد شوهر، اثر منفی بر حضور زن روستایی و شهری گذاشته است، در حالیکه زنان شهری میزان درآمد غیرکار را در تصمیمگیری لحاظ نمیکنند. وضعیت مسکن زن روستایی اثر منفی و معناداری بر حضور او در بازار کار داشته است، ولی اثر این متغیر برای زن شهری مثبت است، ولی معنادار نیست. تعداد فرزندان کمتر از 6 سال اثر مثبت معناداری بر حضور زن روستایی در بازار کار گذاشته است، ولی در تصمیمگیری زن شهری معنادار نیست. همچنین تعداد فرزندان بالای 6 سال بر مشارکت زنان روستایی اثری مثبت گذاشته -است، ولی این متغیر تأثیر معنیداری بر تصمیم ورود به بازار کار زنان شهری ندارد. نتایج روش ناپارامتریک مانند روش پارامتریک نشان میدهد که بهطور میانگین متغیرهای سن، سطح تحصیلات و تعداد فرزندان بالای 6 سال احتمال حضور زنان شهری و همینطور روستایی در بازار کار را افزایش داده است. سن، اثر مثبت، ولی کاهش بر احتمال مشارکت و درآمد خانوار اعم از درآمد غیرکار و درآمد شوهر، تعداد فرزندان زیر 6 سال و وضعیت مسکن زنان شهری و روستایی بر حضور آنها در بازار کار اثر منفی دارد.
کلیدواژگان :روش برآورد ناپارمتریک و پارامتریک و بازار کار ایران؛ مشارکت زنان متأهل در بازار کار
منبع: مجله تحقیقات اقتصادی