پژوهشنامه بازرگاني تابستان 1383; 8(31):59-89.
ابريشمي حميد,گلستاني شهرام
در مقاله حاضر، رفتار دو سازمان اوپک و OECD، بعنوان بازيگران اصلي و تاثيرگذار در بازار جهاني نفت در قالب يک بازي تکرار شونده متناهي انحصار دو جانبه مورد بررسي قرار گرفته و با استناد به راه حل نقطه شلينگ نشان داده شده که در اين بازي، در نتيجه بکارگيري استراتژي هاي سازگار و بلندمدت از جانب هر دوي اين بازيگران، اوپک بعنوان يک چانه زن ضعيف حضور يافته و در مقايسه با دولت هاي عضو OECD سهم کمتري از منافع را به خود اختصاص داده است.
در تئوري بکار گرفته شده استراتژي نفتي اوپک بر اساس سه انگيزه اقتصادي، سياسي ـ امنيتي و درآمدي شکل گرفته که قدرت چانه زني بالاي گروه پس اندازکننده نقش قابل ملاحظه اي در تصميم گيري و اتخاذ استراتژي نفتي اين سازمان دارد. از طرف ديگر استراتژي نفتيOECD بر اساس سه انگيزه اقتصادي، امنيتي (امنيت انرژي) و بعضا زيست محيطي شکل گرفته است. برآيند اين استراتژي ها منجر به حاکميت راه حل(قيمت) تعادلي و با ثباتي در بازار جهاني نفت گرديده که بواسطه آن بخش اعظم منافع از طريق وضع ماليات و تعرفه نصيب دولت هاي OECD مي گردد. آزمون نظريه ارائه شده در اين مقاله عمدتا از طريق تحليل سريهاي زماني و بررسي روابط بلندمدت بين متغيرها صورت گرفته و نتايج بدست آمده تا حد زيادي تئوري را تاييد مي نمايند.
كليد واژه: بازار جهاني نفت، اوپك، OECD، تئوري بازيها، چانه زن ضعيف، راه حل تعادلي و با ثبات، امنيت انرژي،يارانه هاي انرژي
منبع: sid.ir