در روزهای گذشته، انتشار کلیپی از تجمع تعدادی نوجوان شیرازی با ظواهری متفاوت، موجب شد تا تحلیل ها و مطالب گوناگونی پیرامون شکاف نسلی در ایران ارائه شود. و با اینکه برخی کارشناسان، ایجاد این وضعیت را زنگ خطری برای جامعه تلقی می کنند، یک جامعه شناس شناخته شده در گفت وگو با جماران نظر دیگری دارد.
تقی آزادارمکی معتقد است آنچه در حال رخ دادن است نمایانگر شکاف یا انقطاع نسلی نیست بلکه نشانه ای بارز از شکاف اجتماعی است.
وی در توضیح بیشتر این موضوع گفت: شواهد به هیچ عنوان نشان نمی دهد که متولدین دهه های ۸۰ و ۹۰ در ایران با نسل های گذشته خود متفاوت باشند.
ارمکی ادامه داد: پژوهش هایی که من در زمینه مطالعات نسلی در ایران انجام داده ام، نشان می دهد یک نوع همگرایی بین نسل ها از طریق ارزش های مدرن، ارزش های اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی، نهاد خانواده و جامعه مدنی به وجود آمده است. یعنی در واقع نسل جدید آنچیزی را انجام می دهد که نسل قدیم درخواستش را دارد و به نوعی در امتداد آن است.
نسل میانی در جامعه ایرانی کارگزار اصلی تحولات اجتماعی است
او افزود: اگر نسل دهه ۵۰ و ۶۰ از یک نوع یکسان سازی و جامعه وحدت گرا به لحاظ سیاسی تبعیت می کرد، ولی میل به جامعه متکثر داشت، نسل جدید نیز تحقق بخش همان تمایل است. یا اگر نسل قدیم علیرغم میل باطنی خود موسیقی «لس آنجلسی» را پس می زد، نسل امروز لزومی به این کار نمی بیند.
این استاد دانشگاه گفت: پژوهش های من نشان می دهد که نسل میانی در جامعه ایرانی کارگزار اصلی تحولات اجتماعی بوده و نسل جوان در اختیار او برای بازیگری قرار دارد. نسل مسن و کهنسال نیز از «بازی سازی» نسل میانی حمایت می کند. شواهد نشان می دهد که در عرصه های گوناگونی نظیر موسیقی، مصرف، علم، مشارکت، مهاجرت و حوزه های عمومی این مسأله وجود دارد.
او با بیان اینکه مهاجرت در ایران پدیده نسل جوان نیست، بلکه به نسل میانی هم مربوط می شود، گفت: کسانی که خود در جوانی اقدامی برای مهاجرت نکردند، حالا هم خود و هم نسل جوان را ترغیب به مهاجرت می کنند. در مورد تحصیل، ازدواج و عدم فرزندآوری و روابط جنسی و...نیز همین طور است.
اتفاق مهم جامعه ایران«شکاف اجتماعی» است نه شکاف نسلی
این جامعه شناس با اشاره به تجمع اخیر گروهی از جوانان و نوجوانان شیرازی اظهار کرد: اتفاق مهمی در جامعه ایران افتاده است که می توان نام آن را «شکاف اجتماعی» نهاد. در توضیح بیشتر این مسأله می توان گفت که ما چندین جامعه درون ایران داریم. جامعه ما از بالا تا پایین شکاف های متعددی خورده است و همین شکاف ها هستند که می توانند تحولات اجتماعی را توضیح دهند.
وی با اشاره به ایام انتخابات و تقسیم بندی های صورت گرفته در بحبوحه آن، گفت: معمولا مشارکت کنندگان در انتخابات به سه دسته اصولگرایان، اصلاح طلبان و جمعیت خاکستری تقسیم می شوند. بنابراین، سه جامعه در این مواقع کنار هم زیست می کنند و سه نوع کنش سیاسی انجام می دهند. علاوه بر شکاف های سیاسی این چنینی، شکاف های دیگری هم در جامعه به وجود آمده که ممکن است آنها را تحت عنوان «خودی» و «غیرخودی» نامگذاری یا در تقسیماتی چون مذهبی و غیرمذهبی، غربزده و سنتی تقسیم بندی کنند.
وی ادامه داد: افراد حاضر در تجمع شیراز را باید نماینده بخش مهمی از جامعه دانست که در نقطه مقابل جمعیتی قرار دارند که سرود «سلام فرمانده» را می خوانند. پس حداقل می توان گفت آنچه در جامعه ایران به لحاظ عمل فرهنگی وجود دارد، دوگانه است.
با جامعه ای چند صدپاره مواجه ایم
تقی آزاد ارمکی گفت: آنچه در شیراز مشاهده کردیم محدود به نوجوانان یا جوانان نیست، بلکه مسن ترها نیز اگر شرایط برایشان مهیا باشد در این نوع تجمع ها شرکت می کنند. چنانچه برای مراسم «سلام فرمانده» که در استادیوم برگزار شد، فقط جوانان نبودند و کودکان و مسن ترها نیز حضور داشتند.
وی بیان کرد: جامعه ایران شکاف های متعددی از حیث سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خورده است و با جامعه ای چند صدپاره مواجه ایم. بنابراین می بینیم که در هر دوره اتفاقات مختلفی برای بخشی از جامعه ظهور می کند.
تقی آزاد ارمکی به نقش دستگاه های رسمی و حاکمیت نیز در این خصوص اشاره کرد و گفت: اتفاقی که رخ داده، نادیده گرفتن شکاف های اجتماعی است. متأسفانه آقایان این موضوع را به مسأله اخلاق و فرهنگ تقلیل داده و یا مدعی می شوند که نهادهایی در کشور کار خود را به درستی انجام نداده اند و زمانی که تقصیر را به گردن غرب زدگی می اندازند، می گویند غرب زده ها انسان های بی دینی هستند. در نتیجه موضوع به امری غیراخلاقی تقلیل می دهند.
دایره غیرخودی ها در جامعه به سرعت در حال افزایش است
ارمکی در ادامه گفت وگوی خود با خبرنگار جماران به اتفاق مهم دیگری هم اشاره کرد که در حال رخ دادن است.
وی اظهار داشت: حجم و یا دایره غیرخودی ها در جامعه به سرعت در حال افزایش و بدنه اجتماعی همسو با سیاست های حاکمیت در حال تضعیف شدن است. رشد تعداد منتقدان و معترضان باعث شده تا سیاست های کنترلی و نظارتی آن گونه که باید کارایی نداشته باشند. نه تنها کنترل اقشار و اصناف مختلف در کشور ممکن نیست، بلکه آنها قواعد و هنجارهای خود را نیز به بخش رسمی تحمیل می کنند. بنابراین، اتفاق دیگری در جامعه در حال رخ دادن است ولی یک عده تلاش می کنند با غربزده خواندن بخشی از جامعه از واقعیت فرار کنند.
او با اشاره به وضعیت خانوادگی «مسئولین مدعی ارزش مداری» گفت: فرزندان این ها به همان سبکی از زندگی روی آورده اند که مورد نکوهش خودشان است. لذا بدون پذیرش وضعیت فعلی نظام اجتماعی نمی توان قدمی پیش برد. نباید چنین برداشت کرد که گروهی وارد جامعه شده اند تا جامعه را به انحراف بکشانند این ها مردم همین کشورند و مسأله اصلی تن ندادن بخشی از جامعه به قواعد موجود است.
باید عقلا به میدان بیایند نه ایدئولوگ ها
این جامعه شناس با اشاره به برخی تجمعات در حمایت از سیاست های رسمی گفت: بسیاری از اجتماعاتی که برگزار می شود، برای بقای نیروهای خودی هستند و با هدف پیوستن نیروهای دیگر به آنها شکل نمی گیرد. در واقع این نوع تجمعات نمایشی هستند که صرفا برای حفظ نیروهای خودی شکل می گیرند.
او گفت: نظام تصمیم گیری، نخبگان، سیاستمداران، استراتژیستهای این کشور باید وضعیت فعلی نظام اجتماعی را بپذیرند و کنش فرهنگی، سیاسی و مدیریتی را متناسب با آن ایجاد و طراحی کنند. نباید این طور باشد که کلیشه ها را تکرار کنیم و بر طبل چندگانه نظام اجتماعی بکوبیم. وقتی در تجمعات صرفا از یک نوع تیپ اجتماعی دعوت می شود، ممکن است گروه های دیگر به شکل متفاوت تری حضور خود را بروز می دهند.
او اظهار کرد: باید شیوه های ارتباط با جمعیت را متناسب با موقعیت طراحی کرد. اینجاست که باید عقلا به میدان بیایند نه ایدئولوگ هایی که جز روش سرکوب و تهدید راهکاری بلد نیستند.
آینده ایران در بزرگ شدن جامعه غیرخودی ها و نحیف شدن جامعه خودی ها خلاصه می شود
تقی آزادارمکی گفت: آینده ای که می توان برای جامعه ترسیم کرد، در بزرگ شدن جامعه غیرخودی ها و نحیف شدن جامعه خودی ها خلاصه می شود و این بسیار خطرناک است. نباید فراموش کنیم که انتظارات، ایده ها، ساختار، مناسبات و ترکیب نیروهای اجتماعی تغییر کرده است.
وی در پایان برخی راهکارهای خود را برای بهبود شرایط ارائه کرد و گفت: نخست، باید وضعیت و شرایط جامعه خود را بپذیریم. دوم، باید ضعف های خود را قبول کنیم. سوم باید به ارزیابی و آسیب شناسی اوضاع روی بیاوریم. چهارم، باید شیوه ها و روش های جدیدی برای مدیریت و کنترل و نظارت و ارتباط با جامعه برقرار کنیم. پنجم، اینکه باید جابه جایی نیروهای اجتماعی اتفاق بیفتد.