چاپ کردن این صفحه
جمعه, 19 مهر 1398 08:58

مقاله «چرا بنگاه‌های فعال در بازارهای رقابتی ممکن است کالای سرمایه کم‌دوام انتخاب کنند؟» + PDF


حامد قدوسی: این عنوان مقاله جدید ما، مشترک با همکارم Thomas Dangl است.  ما مساله انتخاب «عمر کالای سرمایه‌ای» توسط بنگاه‌ها را بررسی می‌کنیم: بنگاه‌ها می‌توانند کالای سرمایه‌ای بادوام (که خیلی عمر می‌کند) و کم‌دوام (که سریع فرسوده می‌شود) را انتخاب کنند. مثلا یک شرکت حمل و نقل می‌تواند کامیون‌های قوی که ۲۰ سال عمر می‌کنند را استفاده کنند یا از کامیون ارزان‌قیمتی که ظرف ۳-۴ سال فرسوده می‌شود استفاده کند. مدل ما نشان می‌دهد که اگر صنعت در معرض تکانه‌های تصادفی تقاضا باشد، کالای سرمایه‌ای کم‌دوام ممکن است انتخاب برتر باشد. از آن مهم‌تر نشان می‌دهیم که اگر بنگاه‌های صنعت از یک نوع فناوری تولید استفاده کنند، تمایل به پرداخت بنگاه‌ها برای کالای کم عمر حتی ممکن است از کالای سرمایه‌ای بادوام «بیش‌تر» باشد! یعنی با وجود کیفیت پایین‌تر یک کالای سرمایه‌ای (استهلاک سریع‌تر)، قیمت آن در بازار ممکن است «بیش‌تر» از کالای با کیفیت بالا باشد!  

شهود مدل از این قرار است: وقتی صنعت با تکانه منفی تقاضا رو به رو شود (مثلا وارد یک دوره چند ساله رکود شود)، قیمت‌های فروش به شدت افت می‌کنند. چون در یک صنعت رقابتی امکان ائتلاف و تبانی بین بنگاه‌ها برای کاهش تولید کل وجود ندارد، همه تکانه تقاضا باید توسط افت شدید قیمت محصول خروجی جذب شود و در نتیجه سود صنعت در دوره رکود به شدت کم می‌شود. حال اگر صنعت کالای سرمایه‌ای استفاده کند که زود فرسوده می‌شود، ظرف چند دوره به طور خودکار از ظرفیت تولیدی کل صنعت کم شده و قیمت تعادلی آرام آرام به‌بود پیدا می‌‌کند. مثلا فکر کنید که صنعت هتل‌داری در یک منطقه با رکود تقاضا مواجه می‌شود و رقابت شدیدی برای پر کردن اتاق‌ها حتی به قیمت فروش آن‌ها با نرخ خیلی پایین در می‌گیرد. اگر کیفیت ساخت هتل‌ها خیلی خوب نباشد، چون نگهداری و سرمایه‌گذاری در دوره رکود متوقف می‌شود، برخی اتاق‌ها از رده خارج می‌شوند و ظرفیت کل هتل در منطقه کم‌کم «کاهش» پیدا می‌کند که نتیجه‌اش افزایش قیمت تعادلی است.

پس استهلاک سرمایه دو اثر متضاد روی بنگاه دارد: از یک طرف ظرفیت تولید خودش را کم می‌کند و از طرف دیگر ظرفیت تولید رقبا را هم کاهش می‌دهد. اگر کشش قیمتی تقاضا به اندازه کافی پایین باشد (یعنی قیمت به مقدار حساس باشد)، اثر دوم غلبه می‌کند و بنگاه‌های صنعت نهایتا از استهلاک و فرسایش کالای سرمایه‌ای «سود» می‌برند.

کار دیگری هم که در مقاله می‌کنیم درونی‌سازی قیمت خروجی در یک مدل با انتظارات عقلانی و استخراج تابع توزیع احتمال قیمت‌های خروجی صنعت و ارتباط دادن آن با پارامترهایی مثل نرخ استهلاک و شیب تابع عرضه کالای سرمایه‌ای است. در صنایعی که استهلاک پایین و ظرفیت تولید کالای سرمایه‌ای بالا است، یک حد بالا برای قیمت محصول استخراج می‌شود. در حالی که اگر استهلاک سریع و ظرفیت تولید کالای سرمایه‌ای پایین باشد، تابع توزیع قیمت خروجی ممکن است کران بالا نداشته باشد (و توزیع احتمال قیمت حتی مومنت‌های محدود نداشته باشد.)

یک پیش‌بینی مقاله ما این است که جریان نقدی صنایعی که فناوری تولیدشان خیلی بادوام است، خیلی بیش‌تر در معرض تکانه‌های چرخه‌های تجاری است و در نتیجه ریسک سیستماتیک چنین صنایعی بالاتر است.

نسخه کامل مقاله را می‌توانید این‌جا بخوانید

موارد مرتبط

1 نظر