مهدي پازوكي
امروز براي كشور ايران، مساله تنظيم يك برنامه جامع، تبديل به يك تجربه شده است و براساس اين تجارب ميتوان به پيشبيني برنامههاي آتي پرداخت. به هر روي تا چند ماه ديگر برنامه ششم توسعه تنظيم خواهد شد و با توجه به سياستهاي كلي كه توسط رهبر انقلاب ابلاغ شده سهويههاي كلي اين برنامه مشخص شده است. با توجه به شرايط خاصي كه امروز در ايران وجود دارد، ميتوان حدس زد كه برنامه ششم تفاوت ماهوي با برنامههاي چهارم و پنجم نداشته باشد، مگر اينكه نظام تصميمگيري تغييرات كيفي داشته باشد. برنامههاي جامع سالهاست كه در ايران و كشورهاي مختلف تنظيم ميشود اما امروز ديگر از اين برنامهها استفاده نميشود زيرا دوره اين برنامهها به اتمام رسيده و مشخص شده كه نميتوان يك برنامه كلي براي تمام بخشهاي اقتصادي و حوزههاي جغرافيايي نوشت و توقع معجزه داشت.
براي بررسي برنامه ششم در شرايط كنوني چارهاي نيست جز آنكه سياستهاي كلي را در مقابل خود قرار دهيم. سياستهاي كلي كه هفته گذشته توسط رهبر انقلاب ارايه شد، از مسائل درستي صحبت ميكند كه در صورت اجرايي شدن ميتواند كشور را رو به جلو ببرد اما بايد توان كشور براي اجراي كل سياستهاي ابلاغ شده را افزايش داد. متاسفانه در برنامههاي چهارم و پنجم از تمام شرفيت كشور براي تحقق اهداف پيشبينيشده استفاده نشد و تصميمگيران به احكام برنامه توجه چنداني نكردند. به طور مثال در مجمع تشخيص مصلحت نظام تصويب شده كه رشد سالانه اقتصادي كشور بايد در طول اجراي برنامه ششم به هشت درصد برسد. مشابه همين را هم در زمان اجراي برنامه پنجم گفتند اما در عمل ميانگين رشد اقتصادي كشور در طول اجراي برنامه پنجم، منفي يك درصد بود در نتيجه نميتوان به اين مطالبات با اميدواري نگاه كرد يا به طور مثال در بند اول سياستهاي كلي از «رشد اقتصادي شتابان و پايدار و اشتغالزا» صحبت شده است. در حالي كه با توجه به وضعيت كشور، رشد شتابان در صنايعي امكانپذير است كه تكنولوژي و صنايعبر هستند و ذاتا در اين حوزهها اشتغال چشمگيري رخ نميدهد. از طرف ديگر اگر قرار باشد كه صنايع اشتغالزا را ارتقا دهيم، طبيعتا نميتوانيم توقع رشد شتابان و پايدار اقتصادي را داشته باشيم. از اين گذشته، در سياستهاي كلي به مطالب متعددي با جزييات اشاره شده اما حرفي از بحران محيط زيستي زده نشده است. به همين خاطر بايد گفت سياستهاي اعلام شده بسيار خوب هستند اما در برخي موارد توان و مكانيزم اجرايي كردن آنها وجود ندارد. از سوي ديگر بهترين برنامههاي اجرا شده اقتصادي كشور، برنامه چهارم پيش از انقلاب و برنامه سوم پس از انقلاب بوده كه ٧٠ درصد اين دو برنامه اجرايي شد اما اگر اين دو را فاكتور بگيريم، ميبينيم كه اين اتفاق هرگز نيفتاد. مثلا برنامه چهارم بعد از انقلاب، يكي از بهترين برنامههايي بود كه ميتوانست جمع شود اما اين تنها روي كاغذ بود و در اجرا اين برنامه يك شكست مفتضحانه بود.
برنامه جامع به طور كلي امروز ديگر محلي از اعراب ندارد. اما اگر قرار باشد به دولت پيشنهادي داده شود اين است كه دولت بايد در چند مساله مهم مانند خشكسالي، بيآبي، اصلاح نظام مالياتي، خصوصيسازي و... با برنامه عمل و در حوزههاي ديگر سعي كند از طريق هماهنگي بين سياستهاي پولي و مالي كشور را به سمت توسعه سوق دهد. اما اگر هم قرار است برنامهاي را اجرا كند بايد به طور كلي دو كار را انجام دهد تا كشور به سمت توسعه برود؛ اول آنكه يك سيستم مالياتي كارا تنظيم شود تا از تمام صاحبان درآمد، اعم از قدرتمندان، ثروتمندان و نهادهاي قدرتمند و ثروتمند، ماليات كافي را بگيرد. در گام دوم هم طراحي يك نظام تامين اجتماعي كارآمد كه از محل درآمدهاي مالياتي، به فقرا و اقشار ضعيف جامعه ياري برساند و شكاف بزرگ طبقاتي در كشور را كاهش دهد.
منبع: اعتماد