اقتصاددان
از آغاز اجرای طرح اصلاح یارانهها و جراحی بزرگ در اقتصاد کشور نزدیک به 5 سال میگذرد اما آنچه اکنون از اجرای ناقص این قانون عاید کشور شده است چندان معرف اساس قانون هدفمندسازی یارانهها نیست و متأسفانه نتیجه این اجرا اقتصادی زخمی شده است. در ابتدای امر قرار بود با اجرای کامل این طرح یارانهها و کمکهای دولتی به سمت اقشار هدف یعنی دهکهای پایین جامعه که نیازمند کمک هستند و همینطور تولید سوق داده شود، اما از نخستین گام، دولت مسیر حرکت خود را اشتباه انتخاب کرد و هر روز عمق این خطا نیز بیشتر شد. یارانههای پنهان کالاها و خدمات حذف و تبدیل به پول نقدی شد که هنوز هم هر ماه به حساب تمام گروههای مختلف درآمدی جامعه واریز میشود در حالی که تعریف هدفمندی چیز دیگری بود. اکنون یارانه پرداختی دولت به خانوارها به مرز ۱۸۰هزار میلیارد تومان رسیده است بیآنکه به توازن درآمدی خانوارها یا رونق تولید کمکی شود. به جرأت میتوان گفت ضربه هایی که در سالهای اخیر از عدم اجرای صحیح این قانون نصیب اقتصاد شده است بیشتر از منفعت آن است.
دولت در تمام سالهای اجرای ناقص قانون هدفمندی یارانهها پولی را به جامعه تزریق کرد که به ازای آن تولیدی انجام نشد و در کنار جامعه هدف، دهکهای بالای جامعه و ثروتمندان نیز از آن بهرهمند شدند. به این ترتیب بدون انکه در کشور تولیدی رقم بخورد حجم پول در گردش کشور بالا رفت و از بابت این افزایش نقدینگی تورم افسار گسیختهای را تجربه کردیم که هزینههای خانوار نیازمند کمک و همینطور صنایع تولیدی را بیشتر نیز کرد. حتی این رویکرد نادرست دولت ضمن کاهش قدرت خرید خانوارهای کم درآمد و فقیر صنایع تولیدی را نیز به تعطیلی کشاند. در نتیجه پولی که باید در تولید سرمایه گذاری میشد و با رونق تولید درآمد واقعی افراد را بالا میبرد به طور نازا در اختیار ایرانیان و حتی کسانی که از ایران رفته بودند قرار گرفت و به این شکل هر روز تولید و اقتصاد کشور را نحیف تر کرد.
به هر حال شاید مهمترین ضربه هایی که اقتصاد کشور از اجرای نادرست و پر از مکث طرح هدفمندی خورد همین از دست رفتن منابع و فرصتهای سرمایه گذاری در بخش تولید و تشدید فشار اقتصادی خانوارهای زیر خط فقر باشد. موضوعی که در تجربه هدفمندسازی هیچ کشور توسعه یافتهای نمیتوان مشاهده کرد. اکنون اگر کشورهای پیشرفته یارانه و سوبسیدی پرداخت میکنند این یارانه دقیقاً به جامعه هدف یعنی نیازمندان و تولید میرسد. ضمن آنکه این کمک الزاماً از جنس پول نیست. در این کشورها یارانهها طیف گستردهای از کمکهای دولت را شامل میشوند که نتیجه ان رونق تولید، کاهش بیکاری و فقر، تأمین سلامت جامعه، سوادآموزی و... است. این کشورها دریافتهاند که کم اثرترین نوع کمک پرداخت پول نقد است و اگر قرار است خدمتی به مردم بکنند باید آنها را توانمند کنند.
اما متأسفانه باید بگویم در کشور ما مسیری که تا امروز در راستای تحقق قانون هدفمندی طی کرده ایم خلاف تجربه جهانی است. ما درآمد ملی را به شکل پول نقدی به جامعه تزریق کردیم که نه تنها از تولید حمایت نکرد بلکه آن را ضعیف تر نیز کرد، تورم را بالا برد و معیشت دهکهای پایین را سخت تر کرد. از این رو اگر قرار است از این معضل خلاص شویم مهمترین مأموریت ما هدفمند کردن یارانه هایی است که هر ماه بیهدف در کشور توزیع میشود.
منبع: روزنامه ایران