چندي قبل معاون اشتغال وزير كار اعلام كرد كه در صورت توافق با 1+5 و حل مشكلات امسال ميتوانيم 500هزار شغل ايجاد كنيم. در گفتوگوي كوتاهي با دكتر مرتضي افقه (اقتصاددان) به سياستهاي وزارت كار براي اجراي اين مهم پرداختيم كه در پي ميآيد.
رابطه رشد اقتصادي و اشتغال را چگونه ميبينيد؟
يكي از مسائلی كه دامنگير برنامهريزان و تصميمگيران اقتصادي شده است نگرش كهنه به رابطه بين رشد اقتصادي و اشتغال است. همين مساله درباره رابطه بين رشد اقتصادي و توزيع درآمد و نيز بين رشد اقتصادي و كاهش فقر وجود دارد. در دورههايي كه تكنيكهاي توليد، ساده و ابتدايي بود و هنوز تكنولوژيها چندان پيشرفته و اتومات نشده بودند، هر افزايش توليدي منجر به افزايش اشتغال ميشد. از آنجا كه افزايش اشتغال به معني برخورداري بخش وسيعتري از افراد از درآمد ملي بود، افزايش توليد به بهبود توزيع درآمد نيز منجر ميشد. همين وضعيت درباره رابطه رشد اقتصادي و كاهش فقر نيز ساري و جاري بود؛ يعني رشد اقتصادي منجر به كاهش فقر نيز ميشد. ماهيت توليد و وجود رابطه تنگاتنگ بين رشد اقتصادي و كاهش بيكاري، نابرابري و فقر، در گذشته به ارائه تئوريهاي رشد و توسعه مشهور و تاثيرگذاري شد. به طور مشخص ميتوان به تئوريهاي رشد آرتور لوئيس و كوزنتس به ترتيب درباره دوگانگي و تحولات ساختاري لازم براي رشد و رابطه بين رشد اقتصادي و توزيع درآمد اشاره كرد. اينگونه تئوريها كه در واقع حاصل مطالعه روند رشد كشورهاي عمدتا توسعهيافته امروزي در مراحل اوليه رشد خود بود متناسب با دوره خاص خود تدوين شد و البته همچون همه تئوريهاي ديگر در حد ظرفيت خود مورد نقد و اصلاحات بعدي قرار گرفتند. با اين وصف، هيچ تضميني وجود نداشت كه چنين تئوريهايي در كشورهاي ديگر نيز كارآيي داشته باشند. معني اين ادعا آن نيست كه تئوريها ناكارآ بودهاند بلكه با فروض لحاظ شده در مكان و زمان مورد مطالعه مصداق داشتهاند. به همين دليل اگر اين تئوريها در جوامعي مورد بهرهبرداري قرار گيرند كه فروض اوليه چه به لحاظ مكان متفاوت يا گذشت زمان و تغيير شرايط، ديگر وجود نداشته باشند الزاماً نتايج مطابق پيشبيني تئوريهاي به كار گرفته شده نخواهد بود.
آيا اين به لحاظ ضعف در اجراي تئوري نيست؟
ناكامي در بهكارگيري تئوريهاي رشد كشورهاي پيشرفته در كشورهاي درحال توسعهاي كه فروض اوليهشان تفاوت قابلملاحظهاي با ساختار كشورهاي درحال توسعه نداشته و بنابراين نهتنها به بهبود شرايط آنها كمك نكرده بلكه مشكلات جديدي نيز ايجاد كرده است باعث نشده كه اغلب مديران و تصميمگيران فعلي الگوبرداري غيركارشناسي از تئوريهاي موفق در شرايط زماني و مكاني متفاوت دست بردارند. نمونههاي زيادي ميتوان ارائه كرد كه به كارگيري تئوريهاي تاريخگذشته آسيبهايي به فرآيند رشد و توسعه وارد كرده است؛ ازجمله رايجترين رفتارهای سرمايهگذاري توليدي در مناطق مختلف با ويژگيهاي متفاوت به قصد كاهش بيكاري، فقر و نابرابري است. مثلاً با اصرار يك نماينده، پروژهاي بزرگ با طبيعتي سرمايهبر و كاراندوز در شهري كوچك يا متوسط به قصد ايجاد اشتغال صورت گرفته است. مرور ساختار نيروي انساني و متقاضيان شغل در منطقه اما هيچ سازگاري با نيروهاي مورد نياز اينگونه سرمايهگذاريها ندارد؛ يعني درحالي كه پروژه مربوطه بسيار پيشرفته است نيروهاي متخصص و ماهر نياز دارد (مثل راهاندازي پتروشيمي، صنايع فولاد با دستگاهها و تكنيكهاي مدرن و اتومات) ممکن است اغلب متقاضيان شغل در منطقه تحصيلاتي زير ديپلم داشته و فاقد مهارتهاي تكنيكي اوليه باشند. نتيجه آنكه نهتنها مشكل بيكاري منطقه حل نشده بلكه مهاجرتهاي ناخواستهاي را دامن زده كه خود منشأ مشكلات اجتماعي جديد شده است و باعث شده كه با وجود برخورداري از منابع فراوان ناشي از فروش نفت، درگير مشکل بیکاری باشیم. براي حل اين مشكل كه موجب هدر رفتن نيروهاي آماده به كار شده و تبعاتی همچون سرخوردگي يا مهاجرت جوانان بهخصوص نيروهاي تحصيلكرده داشته است، لازم است كه همه ملاحظات مرتبط با مباحث اشتغال و نيروي انساني در نظر گرفته شود. براي كاهش بيكاري يا افزايش اشتغال، در وهله اول بايد پذيرفت كه برخورد با امر اشتغال بسييار پيچيده و تخصصي است و بنابراين باید از دخالت افراد ناآشنا در برنامهريزي مرتبط با اشتغال جلوگيري نمود و در عوض از متخصصين ذيربط در اين رابطه كمك گرفت. چگونه است كه يك مدير يا نماينده مجلس كه خود پزشك نيست براي حل مشكلي پزشكي بهداشتي در منطقه خود از يك متخصص مشورت ميگيرد اما براي حل مشكلي پيچيده همچون بيكاري و فقر و نابرابري، خود نسخه تجويز ميكند و بعضاً با اتلاف منابع فراوان به دنبال اجراي آن خواهد رفت. بخش قابلتوجهي از مسالهاي به نام طرحها يا پروژههاي ناتمام ناشي از وجود چنين وضعيتي در كشور است.
به نظر شما آيا وزارت كار مسئول ايجاد شغل است؟
خير، وزارت كار مسئول ايجاد اشتغال نيست اما حال كه لايههاي اين وزارتخانه از نيروهاي تحصيلكرده با تخصص مربوطه اداره ميشود خوب است سياستگذاريهاي مرتبط با اشتغال با در نظر گرفتن همه ملاحظات و مطالعات جديد كه به كاهش بيكاري منجر ميشود تدوين و به دستگاهها و وزارتخانههايي كه مسئوليتشان علاوه بر توليد به افزايش اشتغال نيز منجر ميشود ابلاغ و با دقت پيگيري شود، اگر بيكاري را مشكلي جدي و تاثيرگذار تلقي ميكنيم. ملاحظات عمدهاي كه اين وزارتخانه بايد در نظر بگيرد عبارتند از ساختارهاي سني، جنسي و بهخصوص تحصيلي و مهارتي نيروهاي متقاضي شغل است از يك طرف و تكنيكهاي توليد از طرف ديگر است. بهجاست وزارت كار اين سياستها را بهگونهاي تدوين كند كه سرمايهگذاران دولتي و خصوصي در بخشهاي توليد و خدمات بهگونهاي هدايت شوند كه نيروهاي موجود قادر به مشاركت باشند يا در صورت فقدان مهارت، سيستم آموزشي به اندازهاي پويا باشد كه بتواند خلأ آموزشي و مهارتي را در مدت زمان لازم پر كند. در غياب چنين برنامههاي مدوني، بعيد است كه مشكل بيكاري در آيندهاي نزديك حل شود. كمتوجهي به مشكل بيكاري عواقبي همچون مهاجرتهاي داخلي و خارجي، گسترش بزهكاري خواهد شد كه زيان آن كمتر از زيان اقتصادي نيست.
منبع: آرمان