میگویند نوسان جزو ذات هر بازاری است. در مورد بازارهای ایران این نوسان معمولا متوالی و در بسیاری موارد پردامنه بوده است. به عبارت دیگر در ایران بازارها و قیمتها برای نوسان دلایل فراوانی دارند، از متغیر بودن قوانین و بهروز شدن متوالی آنها تا فرکانسهای متفاوت از دنیای سیاست. البته بيراه نیست اگر بگوییم همین بازار دستکم برای امیدوار شدن این روزها به دلایل محکمتری نیاز دارد و با هر خبر و اتفاقی هم بر سر ذوق نمیآید. در همین روزهای بعد از بیانیه لوزان بازار ارز و سهام نشان دادند که بیشتر واقعیتها را در نظر میگیرند تا اظهارنظرها را. در بازار ارز مردم و متقاضیان خرید یا آنها که ارز ذخیره کردهاند هم در میان موج خبرها چندان گرفتار نشدند یعنی نه خبری از صف فروش بود نه صف خرید. این بدان معناست که همه فعلا منتظرند و حاضر نیستند با یک خبر و اتفاق برای معاملات جدید آستینها را بالا بزنند. کارشناسان اقتصادی میگویند بازار بهتر از هر کارشناسی آینده را پیشبینی میکند و براساس همین تحلیلها گام برمیدارد و هیجانزدگی هم موجی گذراست که به تدریج روزهای غلبهاش بر بازار کم و کمتر میشود.
بازار هوشمند است
«دکتر محمدقلی یوسفی»، اقتصاددان و استاد دانشگاه هم در این خصوص بر این باور است که بازار و فعالان اقتصادی به صورت ذاتی هوشمند هستند و صاحبان سرمایه تصمیمات اقتصادی خود را نه براساس اظهارات مسئولان بلکه بر مبنای واقعیتها و پیشبینیها از آینده اقتصادی کشور اتخاذ میکنند.او به «شهروند» گفت: فعالان اقتصادی پتانسیلهای اقتصادی کشور را به خوبی میشناسند و بر همین اساس وضع بازار را میسنجند و تصمیمهای جدید میگیرند. در مذاکرات اخیر هم آنها به دنبال رفع قطعی بحران بودند اما واقعیت این است که بیانیه لوزان تنها یک تفاهم کلی غیرالزامآور است، بنابراین واکنش فعلی بازار تا اطلاع ثانوی صبر و انتظار تا حصول به یک نتیجه نهایی است. یوسفی ادامه داد: در حال حاضر فعالان اقتصاد ایران گرفتار برزخ هستند، یعنی در شرایطی که افق پیش رو کاملا واضح و روشن نیست، آنها تنها میتوانند منتظر اتفاقات بعدی بمانند، در این بلاتکلیفی البته مسئولان هم شریک هستند.
توقع ارزان شدن ارز را نداشته باشید
این استاد دانشگاه با اشاره به وضع و حال و روز بازار و قیمتها هم تأکید کرد: به طور طبیعی انتظاری برای کاهش قیمتها نه در بازار ارز و نه در بازار طلا و سکه وجود ندارد، برای این پیشبینیها هم دلیل واضحی وجود دارد. اقتصاد ایران به شدت نیازمند واردات است، چون نیاز کشور به مراتب بیشتر از تولید داخلی است و همین امر فشار مضاعفی را به ارز خارجی وارد میآورد. او با تأکید بر اینکه قیمتها در آینده بیشتر از این مقدار هم افزایش خواهد یافت، گفت: از یک سو درآمدهای نفتی و به تبع آن ارزی محدود و کم است و از سوی دیگر تمام فعالیتهای اقتصادی در داخل کشور به ریال صورت میگیرد.
کنترل قیمت ارز توسط دولت قابل انکار نیست
یوسفی درخصوص شایعه عدم تمایل دولت به کاهش قیمت ارز و جای پای آن در بازار تصریح کرد: در اقتصادی نظیر ایران بهطور قطع دولت تعیینکننده قیمت ارز است و در این خصوص کوچکترین تردیدی وجود ندارد. این بدان معناست که هجوم مردم برای خرید و فروش را میتوان ناشی از جو روانی توصیف کرد اما این خود دولت است که تعیینکننده قیمتها به شمار میآید چون دولت بزرگترین عرضهکننده و البته بزرگترین متقاضی و مصرفکننده ارز است.او با اشاره به مشکلاتی که دولت برای فرار از کسری بودجه دارد، تأکید کرد: دولت برای درآمدزایی روشهای محدودی در پیش دارد ازجمله افزایش مالیات یا بالابردن قیمت خدمات عمومی که هر دو این روشها با توجه به تبعات و اعتراضهای اجتماعی راهحلهای پرهزینهای به شمار میروند. در چنین شرایطی سادهترین روش درآمدزایی از محل افزایش قیمت ارز است؛ روشی بیسروصدا که میتوان به پای مشکلات ناشی از تحریم هم نوشت.
جبران کسری بودجه با گرانی ارز
یوسفی ادامه داد: منابع درآمدی دولت محدود است و توان کاهش هزینهها را هم ندارد و این به معنی کسری بودجه است، برای پوشش این کسری هم درآمدزایی از محل قیمتگذاری دلار یکی از راهحلهاست. این استاد دانشگاه درخصوص تأثیرگذاری بیانیه لوزان بر قیمتها و بازارها تأکید کرد: واقعیت این است که اتفاق قابل توجهی نیفتاده است، تنها بیانیهای منتشر شده که الزامآور هم نیست، بنابراین نمیتوان انتظار موج بيثباتی مانند چند سال پیش و افزایش و کاهش ناگهانی قیمتها را داشت.به گفته او، بازار در حال حاضر بلاتکلیف اما نسبتا باثبات است، ولی انتظار میرود روند آینده بازار درنهایت
باز هم به افزایش قیمتها منجر شود، خواه این مذاکرات به نتیجه برسد یا نه. چون واقعیت این است که حتی اگر در تیرماه هم نتیجهای رسمی از رایزنیها حاصل شود، یک تا دو سال زمان لازم خواهد بود تا ایران دوباره به جامعه جهانی بازگردد و رد تحریمها از اقتصاد ایران پاک شود.
توقعات مردم افزایش مییابد
یوسفی تصریح کرد: اگر همین فردا هم به توافق دست یابیم، این واقعیت که نیاز اقتصادی ایران به شدت بالاست، به قوت خود باقی میماند. این در حالی است که به دنبال توافق با ١+٥، توقعات عمومی هم به سرعت افزایش خواهد یافت. آنها متوقع خواهند شد که در کوتاهترین بازه زمانی و حتی بلافاصله پس از تفاهم، همه مشکلات اقتصادی حل شود. در سوی دیگر، بنگاههای اقتصادی هم به تکاپو خواهند افتاد که نیازهای خود را از بازارهای جهانی تأمین کنند و این موضوع نتیجهای نخواهد داشت جز افزایش تقاضا برای واردات. او معتقد است: افزایش تقاضا برای واردات یعنی افزایش تقاضا برای ارز خارجی که درنهایت به افزایش قیمت ارز منجر خواهد شد. نکته دیگر اینکه با افزایش تزریق ارز، دولت هم اقدام به انتشار ریال بیشتری خواهد کرد. این موضوع هم رشد نقدینگی و افزایش قیمتها و درنهایت رشد تورم را به همراه خواهد داشت. این اقتصاددان در پایان گفت: با توجه به همه آنچه گفته شد، حتی اگر تحریمها از دوش اقتصاد ایران برداشته شود، باز هم روند حرکت قیمتها در بازار ارز و به تبع آن دیگر بازارها صعودی و رو به رشد خواهد بود.
منبع: شهروند