دکتر محسن رنانی در تحلیل آینده بازار، خداحافظی با نفت را محتمل خواند
سال٩٤، پایان حضور دولت در عرصه توسعه
مصاحبه از فرزانه طهرانی - شرق
٤٥هزارمیلیاردتومان یارانه نقدی، ٨٠هزارمیلیاردتومان حقوق و دستمزد کارمندان و ٢٥هزارمیلیاردتومان کمک برای تامین کسری حقوق بازنشستگان در طرف تعهدات دولت و ۷۰هزارمیلیاردتومان درآمد نفتی و ٨٠هزارمیلیاردتومان درآمد مالیاتی در طرف درآمدها نشان میدهد دولت در سال آینده با درآمدهای حاصل از نفت و مالیات تنها میتواند دستمزدها و یارانهها را پرداخت کند و این به مفهوم آن است که دولت از سال٩٤ تبدیل میشود به صندوق پرداخت حقوق و دستمزد یا به بیان سادهتر سال از آینده عصر پایان راهبری توسعه ملی توسط دولت آغاز خواهد شد.» تحلیل محسن رنانی، کارشناس اقتصادی از آینده بازار نفت چندسال پیش یعنی دقیقا سال٨٧ در کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» به نگارش درآمده بود. در سالهایی که افزایش قیمت نفت، طلاییترین دوران درآمدی کشور را رقم میزد، رنانی در کتابش که پنج نسخه از آن را به مسوولان وقت داده بود، هشدار میداد که این خوشحالی چندان پایدار نیست و پس از یکدوره افزایش قیمت نفت به بالای صددلار، افت قیمت شروع خواهد شد. امروز هم او پیشبینی میکند احتمال افزایش قیمت نفت وجود نخواهد داشت و اگر بنابر وقوع شرایطی خاص مانند ایجاد ناامنی در عربستان یا اتفاقاتی از این دست هم قیمت اندکی بالا رود، این افزایش باثبات نخواهد بود. این تحلیلگر اقتصادی معتقد است قیمتها بهتدریج تا سطح بالاترین هزینه تمامشده تولید نفت در دنیا یعنی حدود ٣٥دلار افت خواهد داشت. استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان از سال١٣٩١ با هیچ رسانهای مصاحبه نکرده است. هرچه از او در این سالها میخوانیم، سخنرانیها یا مقالات اوست. در این سالها او جز درباره کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی» مصاحبه نکرده است و اکنون نیز موافقت میکند که به بهانه انتشار «نسخه کامل» همین کتاب، درباره آینده نفت و پیامدهای آن برای توسعه ایران با «شرق» به گفتوگو بنشیند. رنانی در ابتدا احتمال توطئه سیاسیبودن کاهش قیمت نفت را رد میکند. او معتقد است عدم کاهش تولید نفت عربستان یک سیاست بلندمدت و یک اشتباه محاسباتی کوتاهمدت از سوی این کشور است و در ادامه هشدار میدهد که شکست دولت روحانی در ساماندهی اقتصاد کشور میتواند به شکست در حوزههای دیگر نیز بینجامد و اکنون زمان برای آزمون و خطا برای کل نظام تدبیر به پایان رسیده است. در این گفتوگو تحلیلهای تکاندهندهای از او درباره اقتصاد ایران میشنویم که برای جلوگیری از وقوع آن تمام قوای کشور باید بهپا خیزند و دولت را یاری کنند. محسن رنانی همچنین نابودی داعش را هدف غرب نمیداند و در تحلیلش به چرایی نیاز غرب به داعش اشاره میکند که در ادامه میخوانید:
انتشار نسخه کامل کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران» که پیشبینی افت قیمت نفت را در افق بلندمدت مطرح کرده بود، با وجود اتمام تحریر آن در سال٨٧، تا امروز به درازا کشیده است. چه انگیزهای سبب شد که سال گذشته جلد نخست کتاب را منتشر کنید و چرا اکنون درصدد انتشار «نسخه کامل» کتاب برآمدهاید؟
کتاب مناقشه اتمی را در سال٨٤ شروع کردم و در بهار٨٧ تحریر آن به اتمام رسید. در مهر۸۷ پنج نسخه از این کتاب را تکثیر کردم و در اختیار مسوولان قرار دادم. در طول سهسالی که به نگارش کتاب مشغول بودم، آنقدر فضا بسته بود و گفتوگو درباره مناقشه اتمی تابو شده بود که نام کتاب را هم در محیط کارم عنوان نمیکردم و اینطور بیان میکردم که مشغول نگارش کتابی درباره نفت هستم. درعینحال هرچه زمان میگذشت بیشتر نگران پیامدهای ناشی از ادامه مناقشه اتمی ایران بودم. در سال پایانی دولتدهم تقریبا برای همه مشخص شده بود که مسیری را که در مناقشه اتمی میرویم؛ مسیر خطایی است و به نتیجه نخواهد رسید. بحرانهای اقتصادی ناشی از مدیریت نادرست و عواقب تحریمها نیز کمکم در حال آشکارشدن بود. زمان انتخابات ٩٢ را برای انتشار بخشی از کتاب مناسب دیدم. اولا فضا کمی بازتر شده و احتمال اینکه مشکلاتی برای انتشار کتاب به وجود آید؛ کاهش یافته است و دوم اینکه امیدوار بودم در فضای دوره تبلیغات انتخاباتی، ایدهها و هشدارهای این کتاب مطرح شود و خطرات و خسارات ادامه مناقشات اتمی به فضای عمومی کشیده شود تا راه را برای مسوولان و مذاکرهکنندگان در جهت حل مساله هموارتر کند.
آقای دکتر، شما در این کتاب پیشبینیهایی درخصوص افت قیمت نفت پس از یک دوره افزایش دارید که امروز تحقق آن را میبینیم و این را مطرح میکنید که غرب میخواهد سلطه بلامنازع خود را بر نظام جهانی با پروژه عبور تمدنها از طریق عدم اتکا به انرژی فسیلی محقق کند. بر این اساس افزایش قیمت نفت را به مدت هفت تا ١٠سال موثرترین ابزار برای تحقق هدف غرب میدانید که در نهایت به بازندهشدن کشورهای نفتی میانجامد. برپایه این پیشبینی، اتفاقات امروز بازار نفت را تا چه حد سناریویی از پیش تعریفشده غرب میدانید؟
واقعهای که در حال رخدادن است یعنی افت قیمت نفت، را در راستای تحلیل این کتاب میبینم. بهجز اینکه من پیشبینی کرده بودم که این کاهش در فاصله سالهای ۲۰۱۸ تا ٢٠٢٠ شروع خواهد شد حال آنکه این کاهش چندسال زودتر شروع شده است. دلایل ولی همانی است که من در کتاب عنوان کرده بودم. علت این تعجیل افت قیمت نیز آن است که ما در عصر تکینگی فناوری هستیم و دیگر فناوری قابل پیشبینی نیست. اگر ١٠سال پیش میتوانستیم پیشبینی کنیم که دوسال آینده چه فناوریهایی ظهور پیدا میکند، امروز برای ششماه آینده نیز نمیتوانیم پیشبینی داشته باشیم. بنابراین بهخاطر پدیدارشدن فرآیند تکینگی در فناوری و سرعتگرفتن تحولات، برخی تحولات امروز در فناوری استخراج در ٩سال پیش که نگارش کتاب را شروع کردم قابل پیشبینی نبود. مثلا من در کتاب آوردهام که بعد از اینکه قیمت نفت افزایش پیدا کند، تولید نفتهای نامتعارف، اقتصادی میشود. منظور از نفتهای نامتعارف نفتهایی است که در بستر اقیانوسهاست و استخراج آنها پرهزینه است و قیمت نفت باید بسیار افزایش یابد تا استحصال آنها مقرونبهصرفه باشد. اما آن زمان پیشبینی نمیکردم که نفت ماسهای (نفت شیل) پیدا شود و این حجم عظیمی از نفت را به بازار عرضه کند. آن زمان به دلیل پیچیدگی مساله هیچ فناوری جدی پیدا نشده بود که نفت شیل را استخراج کند. امروز فناوری تا حدی پیشرفت کرده که نفت شیل را نیز استحصال میکند. در کتاب ولی من صحبت از نفتهای نامتعارف در بستر اقیانوسها کردهام. اما در عمل هم به علت پیشرفت فناوری و هم به علت افزایش قیمت نفت، استخراج نفت شیل نیز مقرونبهصرفه شد. بنابراین یکباره با ورود نفت شیل به بازار، با سرعتی عجیب و باورنکردنی تولید نفت آمریکا بالا رفت. بنابراین افزایش تولید نفت آمریکا و کاهش واردات نفتی این کشور در عمل ناشی از افزایش قیمت نفت بوده است یعنی همان دلیلی که من پیشبینی میکردم اما سرعت این تحول به علت ورود سریع نفت شیل به بازار بوده است. در کنار ورود نفت شیل، سایر نفتهای نامتعارف نیز در حال ورود به بازار است و همچنین انرژیهای نو نیز در حال پیشرفت است و اثر خود را با کاهش تقاضا برای نفت در بازار خواهد گذاشت.
در سالی که با وجود تداوم بحران در اقتصاد اروپا هنوز نیاز به نفت در بازارهای جهانی کاهش قابلتوجه نداشته است، برخی از کارشناسان کاهش قیمت را یک پدیده اقتصادی و نتیجه افزایش عرضه نفت ناشی از ورود نفت شیل به بازار یعنی انرژی فسیلی غیرمتعارف میدانند و برخی آن را پدیدهای سیاسی و نتیجه رویارویی یا تبانی عربستان و آمریکا عنوان میکنند. حتی رییسجمهور در سخنانی این اتفاق را فراتر از مسایل اقتصادی و توطئه دانسته بود یا برخی به تنشهای خاورمیانه و اوکراین و روسیه و همچنین افزایش تولید لیبی بهعنوان یک عامل موثر نگاه میکنند. ارزیابی شما از این پدیدهها چیست؟
کاهش قیمت نفت را نه توطئه میدانم و نه خارج از تحلیل کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی». اما قطعا افزایش تولید نفت عربستان و لیبی در این افت قیمت تاثیرگذار است. اینکه درگیری روسیه و اوکراین توانسته بر بازار نفت اثر بگذارد، البته اثر میگذارد، اما اثرش بهصورت افزایش قیمت ظاهر میشود نه کاهش. چون روسیه با تولید بیش از ١٠میلیون بشکه نفت در روز، بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است و هر تنشی که روسیه در آن درگیر باشد باعث افزایش قیمت نفت میشود. بنابراین ممکن است این کاهش قیمت سریع ناشی از همزمان شدن افزایش تولید لیبی و عربستان با ورود حجم عظیم نفت شیل به بازار باشد. اما روند کاهش قیمت طبیعی بوده و تقریبا پیش از تصمیم عربستان آغاز شده بود. این اتفاقات فقط آن را تسریع کرد.
آیا عربستان برای ضربهزدن به روسیه و ایران زیر بار کاهش تولید نرفت؟
من مخالف این هستم که عربستان بهخاطر ضربهزدن به روسیه، سوریه و ایران حاضر نشد برای جلوگیری از سقوط قیمت، تولید خود را کاهش دهد. عربستان یک تحلیل بلندمدت ۴۰ساله دارد که قیمت نفت نباید افزایش یابد. برای اینکه من عربستان اصلیترین درآمدم از نفت است و باید تا ٤٠سال دیگر نفت بفروشم و اگر قیمت نفت بالا رود تولید انرژیهای نو و جایگزین، تسریع شده و نفت از گردونه مصرف جهانی خارج یا حداقل سهم آن کم میشود و من دیگر نمیتوانم نفت بفروشم. بنابراین باید قیمت نفت را در یک حد متعادل نگه دارم تا بتوانم در ٤٠،٣٠سال آینده این کالا را صادر کنم. این تحلیل کلی عربستان در چهار دهه اخیر است. پس عربستان برای تامین منافع بلندمدت خود، بهدنبال کاهش تولید و افزایش قیمت نفت نیست. بنابراین عربستان این کاهش قیمت را در کوتاهمدت تسریع کرده ولی اگر عربستان نیز بر این اتفاق دامن نمیزد روند طبیعی کاهش قیمت با سرعتی آهسته ادامه مییافت. عربستان معتقد است به جای اینکه قیمت تا سه، چهارسال دیگر بهدلیل جایگزینی انرژیهای نو مثلا به ٣٥دلار یا کمتر سقوط کند؛ الان روی ٥٠دلار بماند بهتر است، تا نفت شیل از چرخه تولید خارج شود یا دستکم سرعت تولید آن کاهش یابد و عربستان بتواند تا ١٠سال دیگر نفت صادر کند. ولی من بر این باورم که این پیشبینی عربستان هم خطا از آب درخواهد آمد. قیمت نفت کاهش پیدا میکند ولی نه اینکه عربستان بتواند تا ١٠سال دیگر بازار را در اختیار داشته باشد. البته عربستان تا ١٠سال دیگر نفت خواهد فروخت ولی نه ١٠میلیون بشکه در روز، این مقدار آرامآرام کاهش پیدا خواهد کرد. عربستان میخواهد این کاهش اتفاق نیفتد یا دیرتر و کندتر اتفاق ...