رئیس پیشین موسسه مطالعات بینالمللی انرژی
سقوط قیمت نفت در چند ماه اخیر توجهات را به خود جلب كرده است. پیشبینی قیمت جهانی نفت بهدلیل كثرت عوامل تاثیرگذار برآن بسیار دشوار است اما اگر دقت بیشتری بر عوامل تاثیرگذار و شدت اثر هریك میشد، حداقل تشخیص روند قیمت ناممكن نبود كمااینكه نگارنده برمبنای آنچه در پی خواهد آمد در سال گذشته نیز نسبت به بالا بودن نرخ پیشبینی شده در بودجه 93 تذكر داده بودم. در یک چارچوب سیستماتیک برای تحلیل بازار نفت عوامل تاثیرگذار به چهار دسته قابل تقسیم است: 1-عوامل اساسی یعنی عرضه و تقاضا و همه عوامل موثر بر آنها: این عوامل همانطور که از نامشان پیداست عامل اساسی هستند و اثراتشان بلندمدت و پایهای است و در واقع ساختار بازار را مشخص میکنند.2- عوامل سیاسی- روانی: که اثراتشان میانمدت است و تا وقتیکه یك پدیده سیاسی فعال و موثر وجود دارد میتواند باعث افزایش تقاضا یا باعث کاهش عرضه شود و بازار را تحت تاثیر قرار دهد.3- عوامل تکنیکی یا فنی: که باز اثراتشان کوتاهمدتتر است و میتوانند عرضه و تقاضا را تحت تاثیر قرار دهند. 4- بورس معاملات کاغذی نفت: که اثر سایر بازارها را بازار نفت منتقل میکند. مثلا كسانی كه اصولا كاری به نفت ندارند ممكن است به دلیل خراب بودن وضعیت بازارهای دیگر پولها را به بازار نفت ببرند و در این صورت قیمت در بازار آتیها یا بورس معاملات كاغذی نفت افزایش مییابد و روی قیمتهای روز نفت هم تاثیر میگذارد. در سالهای 2011 تا 2013 قیمت جهانی نفت بالا بود درصورتی كه در تمام این سه سال بازار از نظر عوامل اساسی متزلزل بود از نظر تقاضا دنیا دچار رکود بود و این رکود هم دائما تشدید میشد، بهطوری که غیر از ایالاتمتحده که یک مقدار نرخهای رشدش بهبود پیدا کرد، رکود اندکاندک به مهمترین منطقه رشد تقاضای انرژی یعنی شرق آسیا هم سرایت کرد و نرخهای رشد هند و چین هم در یکی دو سال گذشته کم کم از این رکود جهانی تاثیر پذیرفت و کاهش یافت. اروپا هم هنوز نتوانسته مسائل اقتصادیاش را حل کند و از ركود خارج شود.
از سوی دیگر عرضه در مناطق غیراوپک به شدت افزایش پیدا کرد و خصوصا در ایالاتمتحده در اثر پدیدهای که تحت عنوان انقلاب نفت و گاز شیلی نام گرفته است عرضه نفت و گاز افزایش یافت. تقریبا در تمام این سه سال میزان رشد تولید غیر اوپك از رشد تقاضای جهانی بیشتر بود. پس عوامل اساسی بازار در سه سال گذشته قیمتها را به سمت پایین میکشیده و بازار مرتبا با عرضه اضافه مواجه بوده است. اما از نظر عوامل سیاسی و فنی، بازار تحت تاثیر مسائل سیاسی روانی و یک مقدار هم تحت تاثیر مساله فوکوشیمای ژاپن بود، هر روزه یک پدیده ژئوپلیتیکی اتفاق افتاده است، اثرات آن پدیده باعث شده که کاهش عرضهای اتفاق بیفتد و اثرات روانیاش باعث شده که اضافه تقاضایی ایجاد شود. مشکلات لیبی و بحرانهای داخلی این كشور، باعث افت تولید لیبی شد که از یك میلیون و ششصدهزار بشکه در اواخر دوران قذافی با نوساناتی همراه بوده و گاهی به 200هزار بشکه هم رسید و گاهی کلا متوقف شده است. بحرانهای نیجریه هم باعث كاهش تولید این كشور شده بود و عراق هم بهعنوان کشوری که تولیدش در حال رشد بوده دچار بحران داعش شد. تحریمهای ایران که بخشی از تولید نفت ایران را از بازار نفت خارج كرده است نیز جزو عوامل سیاسی روانی بوده است و مسائل سوریه و بحران اوکراین که نسبت به رسیدن گاز کافی از طریق روسیه به اروپا نااطمینانی ایجاد كرد هم وجود داشته است. در بخش عوامل فنی سونامیای که در سال 2011 در فوکوشیمای ژاپن اتفاق افتاد، فعالیت نیروگاه «دای ای چی» را متوقف کرد، فشار افکار عمومی باعث شد که ژاپنیها مجبور شوند کل نیروگاههای اتمیشان را از مدار خارج کنند و برق ژاپن از طریق نیروگاه حرارتی که از سوختهای فسیلی استفاده میکنند تامین شود ولذا تقاضای ژاپن برای سوختهای فسیلی افزایش پیدا کرد که این پدیده هم تا بخشی از سال 2013 روی بازار موثر بود. پس در مقابل عوامل اساسی بازار، عوامل سیاسی روانی و فنی بودند که قیمت را بالا میکشیدند. طبیعتا قابل پیشبینی بود که با آرام شدن این عوامل، قیمت نفت نزولی خواهد بود و هوشمندی این بود که برنامهریزیها بر مبنای عوامل اساسی باشد چون برنامه و بودجه را نمیتوان بر مبنای عوامل کوتاهمدت و میانمدت ساماندهی کرد. بالاخره در سال 2014 عوامل سیاسی و فنی فروكش كردند و میزان افزایش تولید غیراوپك از عوامل كاهنده نیز سبقت گرفت و روند قیمت نزولی شد. از سوی دیگر اگر کسی با ساختار منحنی تقاضای نفت آشنا باشد وبداند که نفت یک کالای ضروری است از شدت سقوط قیمت نیز متعجب نمیشود.
به لحاظ تئوریک میدانیم که کالاهای ضروری منحنی تقاضایشان حالت عمودی دارد و مطالعات اقتصادسنجی زیادی که در این زمینه انجام شده است نیزاین را تائید میكند که کشش منحنی تقاضا پایین است. معنایش این است که یک اضافه عرضه کم میتواند باعث كاهش خیلی زیاد قیمت نفت شود. در مورد سال 94 كه با سال 2015 مواجه میشود نیز برآورد اغلب مراجع معتبر پیشبینی كننده عرضه و تقاضا، این است كه با توجه به مشكلات اقتصاد جهانی، تقاضا كماكان ضعیف خواهد بود و عرضه غیراوپك نیز درحال افزایش خواهد بود و نهایتا تقاضا برای نفت اوپك بازهم كمتر خواهد شد، درحالی كه ذخیرهسازیهای نفتی هم در سطح بالایی قرار دارند بنابراین تزلزل بازار احتمالا ادامه خواهد یافت و در غیاب یك بحران شدید سیاسی یا فنی كه قابل پیشبینی نیستند، قیمتها ضعیف خواهند بود. البته در هرحال قیمتهای پایینتر نفت مقداری تقاضا را بالا میبرد و مقداری هم از عرضه خواهد كاست اما شاید نه به میزانی كه تعادل بازار را در قیمتهای گذشته برقرار كند. بنابراین چنانچه اعضای اوپك یا سایر تولیدكنندگان عمده نفت نسبت به كاهش تولید به میزان كافی اقدام نكنند تزلزل قیمتها ادامه خواهد یافت و درحال حاضر چنین عزمی در اعضای تاثیرگذار اوپك و تولیدكنندگان عمدهای مانند روسیه دیده نمیشود. با توجه به مواردی كه ذكر شد به نظر میرسد قیمت حدود 72 دلار پیشبینی شده برای بودجه سال 94 بالا و غیر محتاطانه بهنظر میرسد، خصوصا اینكه در صورت حلوفصل پرونده هستهای ایران و كاهش تحریمها تزلزل قیمت جهانی نفت بیشتر هم خواهد شد. از آنجا كه سیاست خودكفایی انرژی در آمریكا برای این كشور استراتژیك بوده و مورد توافق دو حزب جمهوریخواه و دموكرات است، بعضی بر این باورند كه ممكن است قیمت نفت تنها تا حدی پایین بیاید كه این تولید از شیلهای نفتی كم نشود و این برنامه دچار مشكل نشود. در اینصورت باید دید كه حاشیه هزینه تولید نفت از این شیلها چقدر است. مراجع مختلف برآوردهای مختلفی از 40 تا 70 دلار در این مورد ارائه میكنند.
منبع:آرمان