دكتر فرهاد غفاري
عضو هيات علمي اقتصاد دانشگاه علوم و تحقيقات
چند سالي است كه هنگام عبور از خيابانهاي مركزي شهر و به خصوص كتابفروشيهاي مقابل دانشگاه تهران به آگهيهاي تبليغاتي عجيبي مبني بر انجام پروژههاي دانشجويي كارشناسي ارشد و دكترا و چاپ مقالات تخصصي در مجلات ISI در اسرع وقت و تضميني ! بر ميخورم.
در رابطه با چرايي اين موضوع با خود فكر ميكردم كه چگونه و چرا ما به اين مسير كشيده شديم و سرانجام اين راه به كجا ختم خواهد شد.
در طرف مقابل نيز در هر دوره شاهد افزايش بسيارچشمگير پذيرش دانشجو در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا هستيم، مشاهده چنين پديدههايي بياختيار در ذهنم تداعي بازاري را جلوهگر ميكند كه مثل تمام بازارها مكانيسم عرضه، تقاضا و مبادله را دربردارد؛ بنابراين ديگر وجود چنين موسساتي نميتوانست عجيب جلوه كند و تشكيل چنين بازارهايي نيز دور از ذهن نبود.
اما نكته مهم در اين شرايط نقش و جايگاه جامعه دانشگاهي كشور و وظيفه خطيري است كه در اين شرايط به عهده دارند.
به اين مفهوم كه با تمهيداتي كه به مرحله اجرا ميگذارد، حتي الامكان ضايعات وجود چنين بازارهايي را به حداقل برساند و از طرفي عوامل تشديد كننده در طرف تقاضاي اين بازار را كاهش دهد. در اين راستا به نظر من الزامي كردن چاپ مقاله فقط ISI به عنوان شرط فارغالتحصيلي بدون نظارت كامل بر كيفيت و كميت اين ژورنالها به هر شكلي و بدون داشتن ايمپكت مناسب براي فارغالتحصيل شدن از دوره دكترا، ممكن است كه شرط مناسبي نباشد، بلكه الزام در چاپ مقاله در ژورنالهاي علمي پژوهشي داخل كشور يا چاپ در ژورنالهاي با ايمپكتهاي بالا بهصورت انتخابي ميتواند راهكار مناسبتري در اين شرايط باشد.
از طرفي فرهنگسازي اين مطلب كه چاپ مقاله علمي فقط يكي از رويكردهاي موجود است و نه تمام آن و راهكارهاي مفيد ديگري از جمله ثبت اختراع، نگارش متون و كتب علمي و تخصصي و... نيز میباشد كه به سهم خود ميتواند بسيار موثر واقع شود.
البته با توجه به روشنگريهايي كه در اين مدت توسط استادان مجرب دانشگاهها انجام پذيرفته به مقدار بسيار بالايي عطش كاذب چاپ مقالات غير اصولي كاهش يافته و با تمهيداتي كه استادان دلسوز در مصاحبههاي پذيرش دوره دكترا و البته ارتقای مرتبه علمي اعمال کردهاند شاهد حركت مناسبي به سوي شرايط بهتر هستيم.