خسرو نورمحمدی
دبیر کانون دانشآموختگان اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
در ایران افزایش یا کاهش قیمت نفت تاثیر مثبت چندانی بر اقتصاد کشور ندارد، به طوری که بارها شاهد بودهایم که در شرایط وفور درآمدهای نفتی، اقتصاد در تورم رکودی رفته و زندگی مردم بهتر نشده است ولی عمدتا هنگام کاهش درآمدهای نفتی، حداقل تورم محدودتری وجود داشته و زندگی عامه مردم کمتر مشکل شده است.
حداقل براساس تجربه همه ما عملکرد دولت در اداره درآمدهای نفتی شرط اساسی تاثیر مثبت افزایش درآمدهای نفتی بوده است. پس مساله کارآیی سیاستهای دولت عامل مهمتری از میزان درآمد ارزی و متعاقبا سرمایه در کشور است. از سوی دیگر کارآیی دولت نیز به عوامل مختلفی وابسته است که در شرایط کنونی اقتصاد ایران مهیا نیست.
اولا باید بدانیم که هدف جامعه ما و دولت باید دستیابی به توسعه باشد. برای دستیابی به توسعه نیز الزاما باید بودجه کشور شامل حداقل دو نوع بودجه جاری و بودجه توسعهای باشد که در حال حاضر نیست. همچنین باید سازمان برنامه معاونتی به نام توسعه داشته باشد تا بتواند این بودجه را صرف توسعه کشور کند. یعنی باید توجه کرد که از همان ابتدا یعنی سال 1327 که برنامهریزی در ایران شروع شد، هدف هدایت 100درصد نفت به عمران و توسعه کشور بود.
متاسفانه به علت عدم شناخت و پیگیری توسعه کمکم پول نفت به سمت امور و بودجه جاری حرکت کرد که اوج آن در برنامه پنجم قبل از انقلاب از سال 1351 بود که بودجه جاری از وزارت اقتصاد به سازمان برنامه منتقل شد. از آن پس سازمان برنامه مجبور شد کاهش بودجه جاری را از محل درآمدهای نفتی تامین کند. رفتهرفته نیز مفهوم توسعه فراموش شد و افزایش سرمایهگذاریهای فیزیکی جای آن را گرفت.
اینک نیز هرگاه افزایش درآمدهای نفتی اتفاق میافتد، باز این درآمدها به سمت بودجه جاری یا حداکثر سرمایهگذاریهای فیزیکی هدایت میشود. درحالیکه توسعه الزاما به معنای افزایش سرمایهگذاری نیست. در بهترین حالت نیز در کوتاهمدت وضع ممکن است کمی بهتر شود، ولی مجددا مشکلات در دوره بعدی فرامیرسد و باعث کاهش درآمدهای واقعی مردم و شکاف درآمدی میشود.