دکتر جمشید پژویان
لایحه برونرفت از رکود تورمی دولت بین اساتید اقتصاد کشور مطرح و به بحث گذاشته شد و قرار بر این شد کسانی که نقطه نظراتی دارند در جلسات شورای مجمع تشخیص مصلحت نظام نظرات خود را مطرح کنند. در جلسات این شورا افراد مختلف از طیفهای گوناگون شامل اقتصاددانها که هیچ گرایش خاصی ندارند، اعضایی از اقتصاددان مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعضای از دولت کنونی حضور دارند. به اعتقاد من لایحه برونرفت از رکود تورمی دولت همانطور که بارها نیز اشاره کردم، یک برنامه است که در آن به هیچوجه ساختارهایی که کارآیی را به اقتصاد برگرداند، دیده نشده است. لایحه خروج از رکود تورمی فاقد ساختارهای مناسب برای کارآیی اقتصادی است. این لایحه بر اساس دیدگاه کلان است و سیاستهای کلان برای شرایط فعلی کشور مناسب نیست و متناسب با اقتصادهای روان است. لذا نیازمند یک بسته مجموعه سیاستهای ساختاری در رفع مشکلات موجود است.
این بسته بهعنوان با نقشه راه برای حل مشکلات اقتصاد ایران تفاوت دارد. چراکه مساله تورم و رکود مساله جدیدی در اقتصاد ایران نیست و طی چندین دولت گذشته همواره مساله تورم و رکود مطرح شده و هیچکدام از این راهحلها هیچیک از این دو مشکل را رفع نکردند. هیچگاه ما در اقتصاد رشد پایداری را تجربه نکردیم. اگرچه ممکن است طی یکی دو سال رشدحدود 5 درصدی را تجربه کرده باشیم، اما نتوانستیم مثل بسیاری از اقتصادهایی که طی چند دهه گذشته توانستند خودشان را به سمت کشورهای توسعهیافته و با رشد پایدار ارتقا دهند، موفق عمل کنیم. مشکل بیکاری در اقتصاد ما به ساختار اقتصادی کشور طی چند دهه گذشته برمیگردد. چراکه هیچوقت بخش خصوصی باتوجه به توانایی تولید و رشد اقتصادی که در کشور وجود داشته است، قادر به پاسخگویی و جذب نیروی کار نبوده است.
طی چند دهه گذشته چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب این دولت بوده که با اتکا به درآمد نفتی در بازار کار بهعنوان متولی، نیروی کار را جذب کرده است. زمانی که هم دولت خیلی بزرگ شد، اوایل دهه 70 تصمیم گرفت روش استخدام انبوه را متوقف کند که شاهد رشد بیکاری در کشور شدیم. بهطوری که نرخ 10 تا 12 درصدی بیکاری مطرح شد که مصادف با کاهش تقاضای دولت در بازار کار بود. دلیل این اتفاق هم بسیار روشن است مادامی که ما صاحب نفت شدیم، کسانی بودند که نفت را استخراج میکردند و آن طرف مرزها با سبدهای کالایی مبادله میکردند. بهجای اینکه همین کالاها در داخل تولید و منجر به ایجاد اشتغال شود. در چنین حالتی بیکاری روزبهروز افزایش یافت. مشکل بیکاری با رشد اقتصادی و جذب سرمایهگذاری حل میشود. چراکه تمامی دولتها از طرحهای گوناگونی مثل خوداشتغالی، ایجاد بنگاههای زودبازده، طرح ضربتی اشتغال استفاده کردند که تنها به هدررفتن میلیاردها تومان سرمایه ختم شد و مشکل بیکاری حل نشد. تا مادامی که ساختار اقتصاد اصلاح نشود، تحقق هیچیک از موضوعات فوق امکانپذیر نیست.در شرایط امروز به سرداران اقتصادی خرد نیاز داریم که ساختار اقتصادی را بشناسند که در کشور چنین افرادی را نداریم و این یک مشکل جدی است. در اقتصاد ایران علائم غلط هستند و موجب هدایت نادرست افراد و سرمایهها میشود.
منبع: آرمان