دکتر محمدقلی یوسفی
ایران کشوری وابسته به درآمدهای نفتی است و در اینکه باید از وابستگی به درآمدهای نفتی خارج شود، شکی نیست و بنابراین تلاشهایی که در این زمینه انجام میشود، ستودنی است. اما برای اینکه کشوری بتواند وارد بازار جهانی شود، مستلزم این است که وارد زنجیرهتولید جهانی شود. اگر در گذشته عوامل بومی تعیینکننده صادرات بودند، هماکنون اینها کافی نیستند. حتی اگر ما دارای کالاهای مطلوب با هزینه پایین و کیفیت بالا باشیم اما باز هم امکان صادراتی آن برای کشورمان وجود ندارد. مگر اینکه وارد زنجیره تولید جهانی شویم و بحثهایی که به صورت سنتی مطرح میشد، امروزه دیگر اهمیت خود را از دست دادهاند. ضمن بررسی عوامل داخلی، لازمه صادرات تولیدات داخلی است. بنابراین اگر کشوری قرار باشد صادرات داشته باشد باید تولید هم داشته باشد و برای ایجاد تولید، باید موانع تولید برداشته شود. بدین منظور باید زیرساختها، فضای مساعد کسب و کار و مشارکت تولید بینالمللی فراهم شود. یعنی کشورمان بتواند به این اطمینان برسد که میتواند کالا به خارج صادر کند.
در واقع همه کشورها به صادرات صنعتی نیاز دارند و صادرات نباید تنها شامل صادرات میوه، خشکبار و کالاهای سنتی باشد. اگر هدف ما افزایش صادرات غیرنفتی است برای اینکه از تکیه بر درآمدهای نفتی رها شویم و در داخل بتوانیم درآمد و اشتغال ایجاد کنیم، لازمه آن تولید محصولات با کیفیت بالا و قیمت پایین است. در این صورت کشورهایی که بتوانند کالای با کیفیت عرضه کنند؛ قطعا محصولشان در بازار جهانی مورد استقبال قرار خواهد گرفت؛ در آن صورت نرخ ارز متغیر مهمی است. لذا مشکل کشور ما تنها قیمت نیست، بلکه تکنولوژی لازم، تولید باکیفیت و توان رقابتی در بازار جهانی است، که آن را نداریم. بنابراین دستکاری نرخ ارز تاثیری بر صادرات غیرنفتی ندارد. مگر اینکه تنها صادرات کالاهای سنتی را در نظر بگیریم. اما این نوع صادراتی نیست که کشور برای توسعه و پیشرفت خود بر آن بسنده کند. بنابراین باید گفت مسلما کنترل قیمتها در بازار داخلی، کاهش هزینههای تولید و بهتبع آن کاهش قیمتها جزو متغیرهای تعیین کننده برای صادرات کالاهاست. البته با توجه به اینکه کشورهای اروپایی در رکود هستند، در آنجا عرضه فراوان و تقاضا پایین است و چون رکود دارند قیمتها به شدت کاهش یافته است. بنابراین برای حضور در بازاری که رقابتی است و هم کیفیت بالا و قیمت پایین تعیینکننده است، امکان رقابت ما با کشورهای پیشرفته وجود ندارد. در واقع ما در وضعیتی به سر میبریم که تاکنون وارد بازار جهانی و زنجیره تولید جهانی نشدیم. کشورهای توسعهنیافته نیز از تکنولوژی بالا و پیشرفتهای برخوردار نیستند و در این حالت مکمل همدیگر نیستیم؛ یعنی از نظر اقتصادی نمیتوانیم نیازهای اقتصادی همدیگر را رفع کنیم. مسلما در چنین وضعیتی هدف واردشدن به بازارهای آمریکا و اروپاست. اگر قرار باشد این اتفاق رخ دهد باید وارد زنجیرهتولید کالا شویم. زنجیره تولید میتواند به کشورها کمک کند تا صادراتشان را به تولید پیوند بزنند. بنابراین ما باید وارد زنجیره جهانی تولید شویم که هم بتوانیم صادرات خود را افزایش دهیم و هم به بازار جهانی راه پیدا کنیم. لازمهآن ایجاد فضای مناسب کسب وکار، حذف بوروکراسیهای اداری، کنترل فساد و همسویی با تحولات بینالمللی است.
منبع: آرمان