دکتر جعفر خیرخواهان
پژوهشگر اقتصادي
سازمان برنامه و بودجه سابق یا مدیریت و برنامهریزی لاحق که قصد بر احیای شأن و منزلتشان است با این هدف تاسیس شدند تا مکانی برای کلاننگری به مسائل متعدد و پیچیده کشور در ابعاد اقتصادی- اجتماعی- سیاسی و غیر آن باشند. به واقع پول هنگفت نفت وارده به خزانه، میطلبید تا هزینهکرد آن با عقلانیت و منطق اقتصادی و نه زورآزمایی سیاسی پیش رود و مشکل همیشگی مدیران این سازمان با نهادهای قدرت و نمایندگان مجلس بوده است.
ساختار اقتصادی ایران با بسیاری از کشورهای جهان متفاوت است و دلیل آن را هم باید در رانت سهلالوصول و پرنوسان نفتی جستوجو کرد؛ زیرا هنگامی که منابع مالی دولت دچار جهش فراوانی میشود و منشا آن هم نه مالیات از مردم بلکه رانت نفتی بیرون از اقتصاد باشد، قدرت صلاحدیدی و روحیه بلندپروازی دولتها افزایش مییابد. در نتیجه یکی از دلایل اولیه شکلگیری سازمان برنامه، اتخاذ تصمیم برای تخصیص پول نفت در پروژههای عمرانی و سرمایهگذاریهای عامالمنفعه بلندمدت نیز بود. قرار بود این سازمان اولویتبندی طرحها و توازن و پیشرفت منطقهای را مدنظر قرار دهد. اما همانطور که ذکرش رفت، فشارهای سیاسی از سوی بالاترین مقامات قوه مجریه و نمایندگان مردم در استانهای مختلف کشور باعث میشد تا بیشتر اوقات نگاه کوتاهمدت بر منافع بلندمدت غلبه کند. ارمغان چنین رویکردی انبوه طرحها و پروژههای ناتمام برزمین مانده و نیز تورمهای دو رقمی بوده است.
در واقع مقدار لزوما و آشکارا محدود وجوه عمومی که برای هزینهکردن در دسترس است، در ذهن وزرا و مسوولان دولتی این ایده عموما مسلط را شکل میدهد که نفع وزارتخانه الف لزوما به معنای زیان وزارتخانه ب است. نتیجه اینکه رقابت و نبود همکاری در بین و درون ارگانهای دولتی تشدید میشود. یکی از کارکردهای اصلی برنامههای عمرانی پنج ساله دقیقا ایجاد چشمانداز رشد از طریق ارائه همزمان دادهها برای چندین سال پیاپی بوده است، به جای اینکه مفهوم یک مبلغ کل ثابت را انتقال دهد که همه ارگانها با هم بر سر تصرف آن میجنگند. پس یکی از کارکردهای این سازمان جدید باید ایجاد و انتقال فنون روابط گروهی و حل منازعات باشد که کاری به مراتب سختتر از انتقال دانش و فنون صنعتی است. این سازمان باید به یک نهاد نرمافزاری تبدیل شود که هنر به توافق رسیدن و جلب همکاری بر سر منافع جمعی کشور را ترویج کند، به گونهای که زمینه برای تکرار تصمیمات شخصی سراسیمه و جنونآمیز گرفتهشده در دولت سابق فراهم نشود.
نقش دیگری که سازمان مدیریت و برنامهریزی در رابطه با درآمد نفت قادر به ایفا است همکاری نزدیک با بخش خصوصی است. در ادبیات جدید توسعه اقتصادی، به جای اتکا به دو دیدگاه پیشین دولتی کردن یا خصوصی کردن مالکیتها، به سمت مشارکت یا شراکت عمومی-خصوصی حرکت کردهاند. در این رویکرد اجرای طرحهای بلندمدت عمرانی با استفاده از تخصصها و تواناییهای منحصربهفرد هر دو بخش عمومی و خصوصی عملی میشود. بخش عمومی به غربالگری و گزینش بهترین و کارآمدترین بنگاههای خصوصی برای اجرای پروژهها همت میگمارد و سپس عملکرد آنها را پایش و ارزیابی میکند. اگر قواعد بازی اجرای طرحهای عمرانی به چنین شیوهای چیده شود، انگیزه بخش خصوصی برای کسب سود و دغدغه بخش عمومی برای حداکثر رساندن رضایت مردم، این اطمینان را ایجاد میکند که پروژههای عمرانی در کمترین زمان ممکن و با حداکثر کارآیی و اثربخشی به بهرهبرداری میرسد. سازمان مدیریت و برنامهریزی بهسان بازوی مشورتی و علمی از جنبههای اقتصادی، مالی، حقوقی و فنی به وزارتخانههای دولتی کمک خواهد کرد تا طرحهای مدنظر آنها با بهترین کیفیت توسط بخش خصوصی که اینک قدرتمند شده است اجرایی شود.