اقتصادی پویا و فعال میشود که با جامعه بینالملل ارتباط داشته باشد؛ قطعاً با انزوا هیچ کشوری موفق نخواهد بود.
برای آنکه یک کشور از جهات مختلف چون مباحث سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در مسیر توسعه قرار گیرد توجه به یک نکته اهمیت بسزایی دارد و آن هماهنگی سیاستهای خارجی با سیاستهای اقتصادی است. اگر به هر کدام بیش از دیگری توجه شود یا مسیر آنها متفاوت باشد به طور قطع نمیتوان به نتیجه درستی دست یافت و در نهایت آن اقتصاد کشور است که تضعیف و معیشت مردم با چالش جدی مواجه میشود.
زمانی که سیاست خارجی به گونهای باشد که در پی آن تعامل با کشورهای مختلف نداشته باشیم یا سیاستهای خارجی سبب ادامه دار شدن تحریمها شود، نمیتوان به فضای اقتصادی آرام دست یافت یا شاهد اقتصادی سالم، درست و پویا بود.
سیاستهای خارجی و سیاستهای اقتصادی باید در یک چارچوب باشند تا نتیجه مثبت آن عاید کشور و تک تک مردم شود در غیر این صورت هر تلاشی که صورت گیرد نمیتواند منجر به بهبود وضعیت شود.
کشورهایی که در لیست توسعه یافتهها قرار گرفتند یقیناً به این نتیجه رسیدند که سیاستهای خارجیشان باید با سیاستهای اقتصادی همخوانی داشته باشد. این امر حتی در کشورهای کمونیستی، مارکسیستی و سوسیالیستی پیادهسازی شده و اکنون میبینیم که نتیجه بسیار خوبی هم داشته است. این کشورها در تفکر گذشته خود نماندند و روز به روز پیشرفت کردند و حتی اکنون صحبت از ابرقدرت شدن آنها مطرح است.
کشورهای روسیه، چین و حتی ترکیه بر اساس منافع اقتصادی کشورشان، سیاست خارجی خود را تنظیم میکنند و اگر نمای کلی اقتصاد این کشورها مورد بررسی قرار گیرد، متوجه خواهید شد که آنها بههیچ عنوان پافشاری بر ایدئولوژی خود ندارند و سعی میکنند سیاست خارجیشان را بر اساس منافع اقتصادی و رفاه حال مردم کشور خود دنبال کنند.
حرکت بر اساس ایدئولوژی نمیتواند اقتصاد کشور را بهبود ببخشد یا باعث رونق شود. اقتصادی که در شرایط تحریم به سر میبرد باید فضای کلی سیاست خارجی خود را تغییر دهد و به تمام کشورها اعلام کند که میخواهد با توجه به منافع اقتصادی مردم اش تصمیمگیری کند. تعصب و یکدندگی در برخی از موارد و اصرار به انجام و تحقق برخی از سیاستهای خارجی باعث بنبست در گفتمان و فضای اقتصادی میشود. لذا توصیه میکنم برای رهایی از وضعیت موجود و رسیدن به اقتصادی در شأن جمهوری اسلامی ایران از برخی از سیاست ها فاصله بگیریم و با توجه به اهداف ملی، منافع اقتصادی، رفاه مردم و بهبود سطح معیشت مردم تصمیمگیری کنیم.
اگر مبنا در گفتوگوها و مذاکرات تنها سیاست باشد بخصوص سیاستی که با جامعه بینالملل و رفاه مردم همخوانی نداشته باشد، نمیتوان وعدههایی را که داده میشود محقق کرد؛ چرا که وعدهها در دسترس نیست و در نهایت میبینیم که اقتصاد کشور به روزهای بدی دچار میشود و توان خرید مردم روز به روز کاهش پیدا میکند.بر این اساس توصیه جدی بنده به سیاستگذاران این است که سیاستهای خارجی را با توجه به منافع اقتصادی تنظیم کنند و اطمینان داشته باشند که این مسیر درستتر است. تمام کشورها و حکومتها برای رفاه حال مردم خود تلاش و شرایطی را ایجاد میکنند که وضعیت اقتصادی تک تک شهروندانشان بهبود پیدا کند لذا ضرورت دارد جمهوری اسلامی ایران هم مانند سایر کشورها تصمیمگیری کند و اجازه ندهد به جهت مسائل سیاسی، معیشت مردم به خطر بیفتد.
تکیه بر مسائل اقتصادی و باور این موضوع که از اقتصاد میتوان به پیشرفت رسید، اهمیت بسزایی دارد؛ هر چند که برخیها تمایل دارند این موضوع را برعکس به نمایش بگذارند.
اقتصادی پویا و فعال میشود که با جامعه بینالملل ارتباط داشته باشد؛ قطعاً با انزوا هیچ کشوری موفق نخواهد بود. همه باید بدانیم که تنها هدف در تمام سیاستگذاریها حفظ منافع ملی است و بر اساس آن حرکت و تصمیمگیری کنیم. اگر این امر نادیده گرفته شود و بگویم نیازی به ارتباط با جهان خارجی نداریم به مرور زمان کشور از نظر اقتصادی ضعیفتر میشود و این موضوع زیبنده جمهوری اسلامی ایران نیست.
اتاق ایران