آلبرت بغزیان در یادداشتی با تشبیه شرایط تحریمی به دوران جنگ، نوشته است:اگر فردا تحریمها هم برداشته شود، یک سال یا دو سال بعد ممکن است با یک اتفاق دیگر با یک دولت دیگر افراطی در امریکا یک داستان جدید برای ما شروع شود. ما حتی دوران پس از تحریم را هم باید به گونهای زیرچشمی نگاه کنیم که ممکن است تحریمها برگردد. پس باید برنامهریزی ما هم به گونهای باشد که به صورت توأمان گویی تحریم ادامه دارد و هم اینکه تحریم برداشته شده است.
یکی از محاسن تحریمها این بود که ما را در شرایط ریاضتی و بهینه منابع ارزی قرار داد. تحریمها ما را در راستای حمایت از تولید داخلی و مقاومت ملی سوق داد، ما را به خودمان آورد و آگاهترمان کرد؛ مباحثی که مد نظر مقام معظم رهبری هم بود. شاید هرگز به صورت طبیعی نمیتوانستیم این دستاوردها را داشته باشیم. مانند بحث کرونا که اگر ما میخواستیم آموزش مجازی و دولت مجازی و الکترونیک را راه بیندازیم، نمیتوانستیم بدون قرار گرفتن در شرایط واقعی این کار را انجام دهیم و نمیتوانستیم مردم را در شرایط اجبار غیر واقعی قرار دهیم. اما مردم زمانی که در شرایط واقعی قرار گرفتند، پذیرفتند و الان دوست دارند کارها را از خانه انجام دهند. تحریمها هم ما را به خودمان آورد. همان طور که شرایط جنگ ما را به خودمان آورد که آمادگی داشته باشیم تحریم هم به این صورت عمل کرد. اگر فردا تحریمها هم برداشته شود، یک سال یا دو سال بعد ممکن است با یک اتفاق دیگر با یک دولت دیگر افراطی در امریکا یک داستان جدید برای ما شروع شود. ما حتی دوران پس از تحریم را هم باید به گونهای زیرچشمی نگاه کنیم که ممکن است تحریمها برگردد. پس باید برنامهریزی ما هم به گونهای باشد که به صورت توأمان گویی تحریم ادامه دارد و هم اینکه تحریم برداشته شده است. یعنی این دو نگاه باید در کنار هم قرار گیرد. حتی اگر تهدیدی هم نباشد، ممکن است در هر لحظه امریکا تصمیم به تحریم بگیرد. پس باید همیشه مواظب و آماده و محتاط بود علی رغم اینکه تجارت آزاد در برنامه هم باشد. پس ما فرض کنیم بعد از برداشتن تحریمها چیزی که اتفاق میافتاد، چیست. یعنی ایران بعد از تحریم چه وضعیتی خواهد داشت. ایرانی که در حال حاضر میتواند صادرات نفتش را ادامه دهد و پول آن برگردد. اگر تجارت راه بیفتد، یعنی آن چیزهایی که به ما نمیفروختند الان به ما میفروشند و تجارت خواهند کرد. پس مشکل است فرض کنیم تأمین قطعات و لوازم یدکی برطرف میشود. آنچه که باید برای آن برنامهریزی کنیم، ارز حاصل از این قضیه است. این ارز را باید تخصیص بدهیم. یعنی اینکه آیا باید اجازه دهیم هر فردی هر کالایی خواست وارد کند یا اینکه به صادرکننده ارز بدهیم که تولیدکننده ارزش را بگیرد، تولیداتش را انجام دهد و صادرات کننده هم با اختلاف نرخ ارز تصمیم به صادرات بگیرد. این بخش به برنامهریزی احتیاج دارد، با این توضیح که هم برنامهای وجود داشته باشد که تولید داخل را به عنوان اولویت قرار بدهد و یکدفعهای در واردات را باز نکند. حالا میتوانند از طریق تولید مشترک یا مونتاژ یا بعداً ساخت داخلی همکاری ادامه پیدا کند. خودروسازها که نباید به این راحتی بتوانند در کشور ما نمایشگاه بزنند. باید این گونه باشد نخست آن را مونتاژ و بعداً داخلی سازی کنیم و پس از آنکه مصرف داخل تأمین شد، صادرات داشته باشیم. مثلاً صادرات به کشورهای اطراف نباید بدون برنامهریزی باشد. ضروری است در این گونه مباحث وزارت خارجه هم حضور داشته باشد یا مثلاً موضوع «اف ای تی اف» باید از طرف ایران حل شده باشد که ما این پیشفرض را داشته باشیم که ساختها و زیربناهای اقتصادی باید چگونه باشند.
باید حتماً وزن سیاست جایگزینی واردات بیشتر باشد یعنی اینکه جهش تولید وزن بیشتری داشته باشد و واردات را آزاد نکنیم اما به شرط اینکه هم بتواند قیمتها را کاهش دهد و هم تولید مشترک انجام دهیم. همچنین باید در این زمینه به بخش کشاورزی اهمیت داد. نهاده های دامی در حال حاضر بیشترین مشکل را ایجاد کرده است. یعنی بخش کشاورزی باید به خودکفایی برسد، دانشگاهها را تقویت کنیم و بتوانیم از مراکز پژوهشی و تولیدی در داخل شعبه بزنیم. من مطمئنم که ممکن است موضوع تحریمها دوباره برای ایران اتفاق بیفتد و موضع امریکا عوض شود. پس باید آمادگی این را داشته باشیم که اقتصادی تابآور داشته باشیم.
روزنامه ایران