دوشنبه, 24 شهریور 1399 09:42

علی شمس اردکانی: آیا اوپک در شصت‌ سالگی افول می‌کند؟

نوشته شده توسط

 

بسیاری از پدیده‌ها و موجودات زنده در شصت سالگی دوران پیری و افول را آغاز می‌کنند. سازمان کشورهای صادرکنندگان نفت هم امروز شصت ساله می‌شود. این سازمان در سپتامبر 1960 میلادی، پس از چند سال مذاکره بین ایران، ونزوئلا و عراق و عضویت شش کشور در عرصه جهانی به‌ وجود آمد و در طول حیات خود به‌عنوان موفق‌ترین سازمان جهان سومی‌ها معروف شد و در غرب با خوراک فکری صهیونیستی آن را «کارتل نفتی و انرژی» و با مفهوم منفی معرفی می‌کردند. 10 سال طول کشید تا جهان کم‌کم این سازمان نوپا را جدی بگیرد و اعضای آن به سیزده کشور برسد. در این فاصله اوپک صدرنشین اخبار جهانی شد و در دهه 1970 به هژمونی مطلق و هفتادساله امریکایی- انگلیسی برجهان انرژی تا حدی پایان داد.

دوران شکوفایی اوپک مرده ریگ عصر تکنولوژی در پدیده موتورهای درون سوز بود که با سوخت فرآورده‌های نفتی، که از سال 1857 تولید آنها تجاری شده بود رونق یافت. تولید انبوه اتومبیل بنزین‌سوز از آغاز قرن بیستم جای پایدار برای سوخت‌های نفتی در دادوستدهای جهانی ایجاد کرد که خود به ایجاد کارتل‌های نفتی در امریکا و سپس دو کارتل دیگر نفتی در اروپا انجامید. با تولید انبوه اتومبیل برای یک قرن رشد سالانه تقاضا برای فرآورده‌های نفتی تضمین شد و بزرگ‌ترین انباشت‌های سرمایه در تاریخ اقتصاد جهان درصنایع انرژی را رقم زد. جایگزینی تدریجی سوخت‌های نفتی در نیروگاه‌های برق حرارتی و کشتی‌ها و خطوط راه‌آهن رشد تقاضا برای فرآورده‌های نفتی را در این یکصدساله دائماً می‌افزود.

با آغاز قرن بیستم ماشین‌های بخار زغال سنگ سوز بتدریج جای خود را به موتورهای درون‌سوز دادند که این رویکرد در میدان‌های نبرد نخستین جنگ جهانی رخنمون شد، چندان که رئیس‌جمهوری نامدار فرانسه مسیو کلمانسو، معروف به شیر اروپا در روزهای پایانی این جنگ به رئیس‌جمهوری امریکا، نوشت: «آقای رئیس‌جمهوری به ما نفت برسانید، امروز یک قطره نفت، درمیدان‌های نبرد سرنوشت ساز، با یک قطره خون برابر است.»

در دهه هفتاد قرن بیستم، اوپک ارزش جایگزینی سوخت‌ها در افزایش قیمت نفت را نشان داد. تا آن‌ زمان هژمونی نفتی امریکایی قیمت بنزین را فقط مرتبط با هزینه‌های تولید آن می‌دانست و محاسبه می‌کرد. در این روش قیمت‌یابی هزینه تولید نفت را فقط در عملیات اکتشاف، استخراج، تصفیه و توزیع آن می‌دیدند و بدیهی است که هزینه و ارزش جایگزینی ذخیره‌های طبیعی نفت را منظور نمی‌کردند و آلودگی ناشی از افزایش گازهای گلخانه و تهدید حیات روی زمین و هوا را هم به حساب نمی‌آوردند.

در این دوران هژمونی امریکا به‌دنبال بازسازی و رشد سریع اقتصادی در کشورهای صنعتی و نیمه صنعتی با تأمین سوخت نفتی ارزان و فراوان بود. امریکا با کنترل بیشتر کشورهای نفت خیز که صنعتی نبودند و مصرف زیادی برای نفت خود نداشتند از صادرات عمده آنها یاری می‌گرفت تا نفت را به کشورهایی مثل ژاپن و اروپایی‌ها بفروشند و بهای آن را در کنترل دلار بگذارند.

تشنگی نفتی دنیای صنعتی پس از دومین جنگ جهانی رشد پرشتابی داشت. عدم انطباق جغرافیایی ذخایر نفتی صادرکنندگان؛ دنیای صنعتی، مصرف کننده به انتقال سرمایه و تکنولوژی به‌کشورهای نفت خیز برای تولید هرچه بیشتر نفت انجامید. به‌این شکل انتقال‌ها تا نیمه قرن بیستم در ازای بخشی از بهای واقعی نفت تا نیمه دوم قرن بیستم ادامه یافت.

در همین زمان اوپک به‌وجود آمد و در نقش ثبات آفرینی در میزان عرضه و قیمت نفت تاحدی توانست روند انباشت سرمایه بین‌المللی را معکوس کند ولی امریکا با فشار بر طرفین معاملات نفتی که فقط با دلار نفت را بخرند و بفروشند هژمونی دلاری در داد و ستدهای جهان به ارقام بی‌سابقه‌ای رساند.

متأسفانه با ذهنیت نوکیسه های حاکم بر کشورهای صادرکننده نفت و بویژه در خلیج فارس، که غربی‌ها آنها را نو-ووریش می‌خوانند، صاحب پترو دلارها می‌شدند که به اندازه کافی از آن برای توسعه صنعتی نمی‌توانستند استفاده کنند و در کشورهای صادرکننده نفت خام پترو دلارها به تولید و ایجاد اشتغال کافی تبدیل نشد. هرچند پترو دلارها اوج هژمونی غربی‌ها را در بازارهای جهانی می‌شکست ولی با ایجاد حاشیه نشینی برای مردم و توسعه فساد در حکومت‌ها در کشورهای صادرکننده نفت نیز به جنبش‌های توسعه خواهانه منجر می‌شد. جنبش‌های ملی شدن نفت در مکزیک (دهه 1930)، در ونزوئلا (دهه 1940) و در ایران (دهه 1950) به همگرایی کشورهای عمده صادرکننده نفت و ایجاد اوپک انجامید.

از آنجا که اوپک زاییده یک فرآیند 50، 60 ساله در اقتصاد جهانی بوده است نزول و افول آن نیز وابسته به ظهور و رشد تکنولوژی‌های جدید بویژه در تولید برق، حمل‌ونقل و فرآیندهای صنعتی است که خود نیز به یک دوره زمانی مشابه نیاز دارد.

سعدی نشسته بر دل مهری به روزگار

بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران

با آغاز قرن بیست‌ویکم و افزایش آگاهی و اجماع جهانی در ارزیابی آثار منفی محیط‌ زیستی مصرف سوخت‌های فسیلی و نهضت‌های کاهش پراکنش گازهای گلخانه‌ای و خطرات آن بر حیات بویژه بر ریه‌های انسان و سایر جانداران و بر آب، زمین و جنگل به تکنولوژی‌های کاهنده مصرف سوخت‌های غیرفسیلی روی آورده‌اند؛ که با نزول سرمایه‌گذاری در موتورهای درون سوز رخ نمون شده است.

در نتیجه برای نخستین بار، پس‌از 140 سال رشد مداوم سالانه مصرف سوخت‌های نفتی، افزایش تقاضا در سال 2018 متوقف شد. ولی همزمان غیراوپکی‌ها توانستند تولید خود را از اوپکی‌ها بیشتر کنند؛ اما این دولت مستعجل بود چون با فرارسیدن پاندمی کرونا در نیمه دوم سال 2019 شاهد کاهش مصرف سوخت در سال 2020 هستیم که فشار آن را اوپکی‌ها و غیراوپکی‌ها همزمان تجربه می‌کنند، چندان که تولید نفت‌ غیرمتعارف در امریکا کاهش یافته است. این کاهش شدت تقاضا برای فرآورده‌های نفتی به تثبیت نسبی قیمت‌های نفت و فرآورده در سطحی پایین‌تر از متوسط قیمت‌ها در سال‌های پیش از 2015 شده است.

از سوی دیگر، با کاهش درآمدهای پترو دلار، ولخرجی نوکیسه‌ها ته‌ کشیده است، ولی مثل اینکه اوپکی‌ها دیر پی‌می‌برند که بر سر مرغی که تخم طلا می‌گذارد، نباید منازعه کرد؛ چندان که نباید نگهداری از تخم‌ طلا را فراموش کرد. وعده خداوند در قرآن کریم حق است که می‌فرماید منازعه نکنید که شکست می‌خورید و ناتوان می‌شوید «و لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکمْ».

و چنین است که این بازی منطقه‌ای کودکان خرسک باز، با رهبری معاویه‌ بن سلمان و عمروعاص بن زاید، چوب آغاز افول اوپک را در شصت سالگی آن بر طبل و سرای جهان می‌کوبند. به‌ گفته قرآن که گویا وهابی‌ها نمی‌خواهند آن را بفهمند: «تلک الایام نداولها بین الناس»

 

روزنامه ایران

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: