پاندمی کرونا و مسئولیت اخلاقی در علم و مناسبات اجتماعی
برخلاف تصوّر رایج اشتغال چهارده کارکرد دارد که با سرنوشت کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت افراد و جامعهها مربوط میشود از این چهارده کارکرد فقط سه کارکرد جنبهی اقتصادی دارد. به عبارت دیگر وجود فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیت ملّی اشتغال از وجه اقتصادیاش به مراتب تعیین کنندهتر و سرنوشت سازتر است.
دکتر فرشاد مومنی هشدار داد: بحران رکود جهانی، خطر جنگ را به ویژه در منطقه خاورمیانه افزایش خواهد داد.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی طی سخنانی در موسسه دین و اقتصاد با موضوع «پاندمی کرونا و مسئولیت اخلاقی در علم و مناسبات اجتماعی» گفت: در میان مسائل نظری و علمی برجسته شده در بحران کرونا وجوه اقتصادی مسئله در ساحت عمل بسیار قابل اعتناءتر هست و نیازمند بسیج ارادهها و به تعبیر داگلاس نورث یکپارچه کردن دانشهای پراکنده و هویت جمعی بخشیدن به آن دانشها است. آن چیزی که تمام سازمانهای بینالمللی بعد از این پاندمی گزارش کردهاند این است که جامعهی بشری در معرض یکی از بیسابقهترین رکودهای تاریخ خودش قرار گرفته است. گزارشی که مرکز پژوهشها میدهد میگوید فقط در اقتصاد ایران و فقط از ناحیهی کرونا پیشبینی میشود در سال 1399 بین 7.5 تا 11 درصد سقوط در تولید ناخالص داخلی داشته باشیم. به طور مثال اگر یک شوک منفی 11 درصدی به اقتصاد آمریکا هم وارد شود GDP ایران را با GDP آنها مقایسه کنید و ببینید آثار این رکود در اقتصاد آمریکا معادل چند برابر کل تولید ناخالص داخلی ایران خواهد شد.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: مسئلهی بسیار مهم دیگر اینکه در ایران و بسیار از کشورهای در حال توسعهی البته متأسفانه در ایران بسیار بدتر و نگران کنندهتر یک درهمتنیدگی و تعامل و سینرژی بین روندهای رکود آفرین و تورم زا وجود دارد و این ماجراها را به بار خواهد آورد که باید در وزن آن به اندازهی اهمیتی که دارد مورد توجه قرار بگیرد. ما به غیر از این مسئله با این واقعیت روبرو هستیم که به قاعده تجربههای تاریخی بشر به تعبیر تئوریکی که اقتصاددانهای نهادگرا مطرح میکنند هر قدر گستره و عمق رکود بیشتر باشد بحران کمیابی در جهان شدت میگیرد. در دامن زدن به مناسبات مبتنی بر ستیز و حذف به جای همکاری بحران کمیابی از منظر اقتصاد سیاسی ملّی و بینالمللی یکی از نیروهای محرکهی بسیار تعیین کننده است. اینکه ما باید در قبال این مسئله چه پیشگیریهایی داشته باشیم بسیار قابل اعتناء است. از همه مهمتر اینکه بویژه در قرن بیستم شاهد بودیم زمانی که رکود در مقیاس جهانی از حدودی فراتر میرود با خطر جنگ در سطوح منطقهای و جهانی روبرو هستیم و باز در این زمینه در تمام مطالعههایی که تا امروز سازمانهای بینالمللی انجام دادند روی یک مسئله اتفاق نظر دارند و آن هم اینکه منطقهی خاورمیانه از این نظر در زمرهی آسیبترین مناطق جهان محسوب میشود. این بدین معنا است که باید مشارکت مردم در سرنوشت خودشان را خیلی جدّیتر بگیریم. یکدلی و همدلی بین مردم و حکومت خیلی حیاتی میشود و مسئلهی سیاست خارجی و هوشمندیها و داناییهایی که به اعتبار این شرایط مورد نیاز خواهد بود اهمیت بسیار بیشتری نسبت به گذشته پدیدار میکند.
این صاحب نظر اقتصاد ایران گفت: عنصر بسیار مهم دیگری که در این زمینه در ساحت عمل مطرح هست اینکه در تمام مطالعههایی که ظرف نزدیک به هشت ماه اخیر دربارهی پاندمی کرونا شده یک اتفاق نظر حیرت انگیز مشاهده میشود در همهی سازمانهای بین المللی که به داشتن تفاوت دیدگاههای بنیادی مشهور هستند و همین گونه متفکران بزرگی که کاملاً با همدیگر تفاوت دیدگاه دارند؛ این نقطه اشتراک به چشم می خورد. همه متفق هستند که در اثر این پاندمی جامعهی بشری با بیسابقهترین ابعاد فقر و نابرابری روبرو خواهد شد و از این زاویه هم آسیبپذیریهای بسیار شدیدی در زمینهی ناآرامیهای اجتماعی موضوعیت پیدا خواهد کرد. مسئلهی شفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع، مشارکت دادن مردم در سرنوشت خودشان و رویکرد اعتماد بخشی به روابط میان مردم و حکومت مسئلهای هست که حکومتها، مردم و نهادهای مدنی باید بسیار فراتر از آنچه تاکنون دربارهاش فکر میکردند در زمینه فکر کنند. شاید برای دوستان جالب باشد حتی در دادههای کمّی سازمان بین المللی کار یا UNDP یا بانک جهانی و یا دیگران در این زمینه دادند که انعکاس گستردهای پیدا کرده دیده می شود که رئیس فدراسیون جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر جهانی یک تعبیر بسیار تکان دهندهای به کار برده بود. تعبیر این بود که کرونا ویروس به مثابه یک بمب اجتماعی است برای کسانی که هیچ راهی برای درآمدزایی ندارند و هر لحظه ممکن است این بمب منفجر شود.
دکتر مومنی ادامه داد: این تعبیر به شکلهای گوناگون در مورد تمام مطالعههایی که تا امروز توسط سازمانهای بینالمللی انتشار پیدا کرده قابل ردگیری است. چه در مقام آسیب شناسی در ساحت عمل و چه در ساحت ارائهی راه حل؛ مسأله این است که در این شرایط با مسائل پیچیده چگونه میتوان برخورد کرد یکی از مسائلی که خیلی جدّی مورد توجه قرار گرفته آثار این پاندمی بر روی مسئلهی اشتغال است. درسها و عبرتهای بسیار قابل اعتنائی در این زمینه وجود دارد که باید امیدوار باشیم چشمهایی که باید ببینند و مغزهایی که باید بفهمند در ایران به این جنبه توجه داشته باشند. کمترین آسیبها در زمینهی اشتغال به رشتههایی وارد شد که به تولید صنعتی توسعه گرا مربوط میشد. بیشترین آسیبها به مشاغل خدماتی مربوط میشد.
وی افزود: شاید برای دوستان این نکته جالب باشد که باز در مطالعههایی که مرکز پژوهشهای مجلس اخیراً منتشر کرد بررسیها نشان می دهد فقط از ناحیهی کرونا پیشبینی میشود در سال 1399 در ایران بین دو میلیون و 870 هزار تا شش میلیون و 431 هزار شغل از دست برود. این نشان میدهد ما چوبهای بزرگی که میخوریم بابت سهل انگاریهایی هست که در ساختار نهادی به رانت و ربا و دلالی و واردات بیشتر از تولید صنعتی مدرن بهاء داده شده و ما اینجا هم تاوان آن خسارتها را میدهیم.
دکتر مومنی گفت: کسانی که دربارهی اشتغال بحث کردند به مطالعهی بسیار ممتاز آمارتیاسن استناد میکنند که در سال 1997 انجام داد. در آنجا نشان داد برخلاف تصوّر رایج اشتغال چهارده کارکرد دارد که با سرنوشت کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت افراد و جامعهها مربوط میشود از این چهارده کارکرد فقط سه کارکرد جنبهی اقتصادی دارد. به عبارت دیگر وجود فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیت ملّی اشتغال از وجه اقتصادیاش به مراتب تعیین کنندهتر و سرنوشت سازتر است. بنابراین بازنگری بنیادی در سیاستها یک رکن یا معیار اصلی نحوهی مواجهه با مشاغل است. با کمال تأسف شاهد هستیم در برنامههایی که در وزارت صنعت برای سال 99 ارائه شده و چه در برنامههایی که در وزارت کار ارائه شده کمترین اعتناء و اهتمام به کیفیت اشتغال مشاهده میشود. این در حالی هست که در ماجرا کرونا معلوم شد کیفیت اشتغال چقدر نقش تعیین کنندهای در مهار ناپایداریها و ناآرامیها و آسیب پذیریهای اقتصادی- اجتماعی دارد.
این صاحب نظر اقتصاد ایران با تأکید بر این که ضرورت بازنگری در سیاستهای کشور گفت: آن چیزی که از منظر اشتغال به نظرم برای ایران بسیار حیاتی هست این است که آسیبهای نظام حمایتهای اجتماعی ایران هم به شکل کاملاً عریانی به نمایش درآمد. زمانی که عدد و رقمهایی که صرف امور حمایتی در ایران میشود را با هم جمع میزنید میبینید به طور نسبی بالاترین سطوح پرداختها را تحت این عنوان انجام میدهیم. این در حالی است که ناکارآمدترین نظامهای حمایت اجتماعی را تجربه میکنیم. در گزارش مرکز پژوهشها میگوید فقط در دهک اول درآمدی ایران 87 درصد شاغلان در بخش غیر رسمی مشغول هستند. هیچ نوع اقدامات و پشتیبانی حمایتی متعارف که در قانون کار پیشبینی شده به اینها اصابت نمیکند. در این گزارش تصریح شده حدود 60 درصد شاغلان ایران اساساً بیمه نیستند. با وجود همهی شعارها و ادعاها و جابجاییهایی که در منابع داشتیم ببینید این دادهها چقدر تکان دهنده هستند. غرض اینکه در ساحت عمل ملاحظه میفرمایید با چه مسائل جدّی و حیاتی روبرو هستیم.
وی افزود: همهی اینها نشان دهندهی همان تذکری است از توماس کوهن که معتقد است مسائل بنیادی در شرایط بحران باید به مراتب جدّیتر گرفته شوند ولی چیزی که اکنون مشاهده میکنیم اینکه جهتگیریها عموماً به گونهای هستند که امروز را به فردا برسانیم. یک سطح بیسابقه و نگران کنندهای از کوته نگری و اکنون زدگی در فرآیندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع مشاهده میشود که در جلسات بعدی از این زاویه دربارهی اقدامات جدیدی که به اسم گشایش اقتصادی در ایران جریان دارد بحث خواهیم کرد و آسیبها و آثار قوی و میان مدت و بلند مدت سمتگیریهای ناسنجیده و کوته نگرانه را برجسته خواهیم کرد به امید اینکه خیری برای جامعه داشته باشد.
وی گفت: سایتی به منعکس کردن کتاب ها و مقالههای ژورنالهای معتبر علمی دربارهی پاندمی کرونا می پردازد که توسط یکی از پژوهشگران گرامی مؤسسهی ما ردگیری می شود. یکی از یافتهها این بود که به ازای هر یک دقیقه بین سه تا پنج اثر جدید بصورت مقاله یا کتاب در این زمینه انتشار پیدا میکند. طبیعتاً مسئلهی توسعه و حیات مادی و رفاه آن ها و عدالت اجتماعی در شرایط کرونا هم میتواند موضوعیت پیدا کند و در ابعاد بسیار قابل اعتنائی موضوعیت کرده که در ادامه یک گزارش مختصری در این زمینه خواهم داد.
وی گفت: برخلاف رویهی مألوف در مؤسسهی ما که حتی المقدور هر بحثی که صورت میگیرد دلالتهای آن را برای ایران هم جستجو میکنیم طبیعتاً در این جلسه مگر به اشاره نکتههایی در مورد خاص ایران بگوییم ولی مطالبی که در ساحت نظر و عمل مطرح میشود زمانی که دربارهی کل جهان جاری و ساری است در مورد ایران هم به طریق اولی میتواند موضوعیت داشته باشد. تا جایی که به مسائل توسعه نیافتگی مربوط میشود مجموعه بحثهایی که در این زمینه مطرح شده و توفیق این را داشتم که در جریان آنها قرار بگیرم در دو حیطهی نظری و عملی از هم تفکیک می شود.
دکتر مومنی ادامه داد: شاید یکی از جذابترین و خارق العادهترین پیامدهای نظری پس از کرونا برجسته شدن ضرورت و اهمیت فهم عالمانه و عمیق نقص اطلاعات انسانها است. تعبیری که هابر ماس مطرح کرد و از جهاتی بخش بزرگی از اندیشه ورزان جهان را تحت تأثیر قرار داد که گفت کرونا نادانستههای ما را بیرحمانه به صورت ما کوبید و نشان داد غروری که در اثر سرعت و شتاب دستاوردهای علمی و فنی پدیدار شده بود، در مواجهه با چنین مسئلهای چقدر رنگ میبازد. برای کسانی که در زمینهی اقتصاد به طور کلی و اقتصاد توسعه کار میکنند این مسئله هم دلالتها و پیامدهای بسیار مهمی خواهد داشت.
وی افزود: نقطه عزیمت بخش بزرگی از تصوّراتی که به نام علم اقتصاد در دنیا جریان دارد و در چهارچوب منافع خاصی باز تولید میشود؛ فرض اطلاعات کامل انسانها است. پاندمی کرونا به وضوح و در ابعاد بسیار قابل توجهای این چالش بزرگ را ایجاد کرده است. اگر ما میگفتیم اخلاق در انتخابهای اقتصادی موضوعیت پیدا نمیکند به اعتبار فرض اطلاعات کامل بود و به دلیل اینکه بر اساس آن فرض فرصت طلبی امکان پذیر نبود میگفتند نیازی به وارد کردن بحث در حیطهی اخلاق نیست در حالی که اکنون ابعاد نادانستههای بزرگ برای انسان آشکار شده است.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در بنیادگرایی بازار با فرض اطلاعات کامل میگفتند بین بازیگرها اساساً اختلافی پدید نمیآید تا نیاز به نهاد طرف سومی به نام دولت باشد که به اختلافات و درگیریها رسیدگی کند. زمانی که فرض اطلاعات کامل در این ابعاد رنگ میبازد طبیعتاً جایگاه و نقش دولت در سرنوشت کلی و حیات جمعی انسانها و از جمله در زندگی اقتصادی آنها موضوعیت پیدا میکند و مواردی از این قبیل که شرح و بسط آن میتواند بسیار ارزشمند باشد.
وی گفت: مسئلهی بسیار مهم دیگری که در ساحت نظری در دانش اقتصاد بسیار مورد توجه قرار گرفت مسئلهی تبدیل شدن آن به پاندمی بود بدین معنا که با یک عنصر فراگیر به تعبیری که در دانش توسعه مطرح هست مواجه می شویم چیزی که یک مسئلهی به معنای دقیق کلمه جهانی است. بنا به تعریف مسئلهی جهانی راه حلهای جهانی میخواهد هیچ کشوری به تنهایی نمیتواند از عهدهی یک مسئلهی جهانی بربیاید. در اینجا از جنبهی اندیشهای در برابر آموزهی بازارگرایی افراطی که یک تمرکز افراطی روی رقابت میکرد و مسئلهی همکاری را به حاشیه میراند، بحثهای بزرگی مطرح میشود.
این صاحب نظر اقتصاد توسعه گفت: اکنون بازخوانیهای قابل اعتناء از سوی متفکرین و بنیان گذاران علم اقتصاد مدرن صورت گرفته است. در بازخوانی آراء اسمیت متوجه شدند ارائهی اندیشههای اسمیت به عنوان متفکری که مزیتهای رقابتی را عمده میکرد یک ارائهی ناقص و دستکاری شده بود. در آنجا نشان داده شده تمرکز و تأکید اسمیت بر روی همکاری به مراتب وسیعتر و قدرتمندتر از مسئلهی رقابت بوده است. بنابراین اینجا بحث از ترکیب خردمندانهی رقابت و همکاری پیش میآید و اینکه تمدن سازی رابطهی وسیعی با این ترکیب دارد.
وی افزود: از منظر اقتصاد توسعه، نیز قابلیتها و توانایی تقسیم کار و تخصصی شدن امور و دانستن چگونگی برانگیختن انگیزههای همکاری اهمیت دارد. اقتصادشناس بزرگ و فقید داگلاس نورث در کل آثار خود یکی از ارکان مباحثش در این زمینه به تعبیر خودش روی معضل تعاون برمیگردد و صورت بندی نظری بسیار قابل اعتنائی که در این زمینه داده است. ما هم طبیعتاً باید خودمان را بازنگری کنیم. ما با اقتصادی روبرو هستیم که به اعتبار شرایط خاص تاریخی و نهادی شرایطی را تجربه میکنیم که بالغ بر 90 درصد کل بنگاههای اقتصادی یک نفره هستند. گویی نظم اقتصادی میخواهد با یاد نگرفتن همکاری خودش را جلو ببرد و ما هنوز به نحو بایستهای نمیدانیم این طرز نگاه و قاعدهگذاریهایی که افراد را به سمت انزوا و خود محوری و عدم اعتماد به دیگران میکشاند چگونه ما را از معجزهی همکاری محروم کرده و به تعبیر جدیدتریها ما را از معجزههای بهره مندی از صرفهی مقیاس محروم کرده است.
دکتر فرشاد مومنی ادامه داد: عنصر بسیار مهم دیگری که بعد از ماجرای کرونا در علم اقتصاد به طور کلی و در دانش توسعه به طور خاص مورد توجه قرار گرفته جایگاه رفیع اقدام جمعی است. همگان حتی در ایران مشاهده کردند همهی نگاههای بازارگراهای افراطی معطوف به دولت شد و این چیزی بود که در سراسر جهان اتفاق افتاد و کارنامههای تلفات انسانی و موفقیتها در مهار کرونا یک ارتباط تنگاتنگ با قابلیتها و صلاحیتهای دولت در مواجهه با مسئله اقدام جمعی داشت. از سوی دیگر مسئلهی دولت به اعتبار اینکه در شرایط بحرانی انگیزههای سودجویانه و سوداگرانه به شدت تحرک میشود موضوعیت پیدا کرد و اینکه اگر دولتی نباشد به تعبیر داگلاس نورث چگونه به سمت مناسبات قانون جنگل کشیده میشویم. بحثهای جالب و خارق العادهای که در این زمینه شد. شما دیدید در همان ماههای اول کرونا به واسطهی فقدان آمادگیهای نهادمند در ایران قیمت برخی از نیازهایی که مستقیماً به جان انسانها مربوط میشد در فاصله کوتاهی بین 20 تا 50 برابر افزایش پیدا کرد.
دستیار مرحوم عالی نسب در دولت مهندس موسوی گفت: این دست از اتفاقات به نحوی انسان را به یاد خردورزیها و دوراندیشیها و بصیرتهای استاد فقید مرحوم آقای عالی نسب میانداخت که چگونه به محض شروع جنگ تحمیلی و پیشبینی مناسبات به اعتبار تجربههای تاریخی ایران، اقدام های هوشمندانهای برای جلوگیری از افزایش قیمت و کمبود و قحطی کرد. شاید کمتر ایرانی بداند یکی از بزرگترین افتخارات تاریخ ایران این است که بخاطر آن درایتها در کل دورهی جنگ حتی یک مورد ثبت شده از مرگ و میرهای ناشی از قحطی و اپیدمی نداشتیم در حالی که در تجربههای قبلی فاجعههای خیلی بزرگ اتفاق افتاده بود؛ چه در جنگ جهانی اول که قحطیها و اپیدمیها چیزی بالغ 40 درصد کل جمعیت ایران را از بین برد و چه در جنگ جهانی دوم که آقای دکتر ناصر پاکدامن قبل از انقلاب در یک گزارش بسیار قابل اعتنا که در مؤسسهی تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران فراهم کرده بود؛ نشان میدهد در جنگ دوم که فقط بادی از جنگ به صورت اقتصاد ایران خورد چگونه قحطیها و اپیدمیها ایرانیها گرفتار کرد. در هر حال مسئلهی دولت و قابلیت و ظرفیت دولت و نقش آن در نحوهی سرانجام یابی مواجههی با چنین پاندمیهایی دوباره برجسته شد.
دکتر مومنی در ادامه با انتقاد از خرافه پروریهای حاکم بر برخی از اقشار جامعه گفت: در ساحت نظر یکی از مسائل بسیار حیاتی دیگری که موضوعیت پیدا کرد و خیلی جا دارد به اندازهی اهمیتی که دارد دربارهاش وارد بحث شویم نیاز اکید به علم محوری و مرزبندی جدّی با خرافه پروری و نسبت دادن هر چیزی به هر چیزی که مطلوب اندیشهها و باورها یا منافع گروههای خاصی باشد است. در این زمینه مانند تمام پاندمیهایی که قبلاً در دنیا تجربه شده به وضوح معلوم شد صرف باور به اینکه ما از این قضیه تلقیهای ماورائی داشته باشیم همان گونه که در قرون وسطی برای طاعون و مهار آن کافی نبود و همان گونه که در ماجرای تجربهی آنفولانزای اسپانیایی هم تجربه شد در ماجرای پاندمی کرونا هم دوباره خودش را به رخ کشید. آن چیزی که مثل طنز تلخ هست جنبهای است که به ایران مربوط میشود یک وجه آن این بود کسانی با افتخار تظاهر به جهل میکردند و لجاجتهایی داشتند که با بدیهیترین آموزههای اسلامی مغایرت پیدا میکرد. به نظرم از جنبهی حکومتداری هم به یک بازنگری بسیار جدّی روبرو هستیم. به محض اینکه این پاندمی بحران اقتصادی پدید آورد اولین جاهایی که با تنگنای بودجهای روبرو شدند مؤسسههای پژوهشی و اندیشه ورزی بودند. در واقع این طنز تلخ رقم خورد که گویی زمانی که با بحران روبرو میشویم دیگر نیازی به فکر کردن و اندیشه ورزی نداریم. اینها چیزهایی هستند که به نظرم شایستهی تأمل هست و باید بیشتر دربارهی آنها صحبت کرد.
وی افزود: عنصر پنجم در این زمینه مسئلهی استمرار پدیدههایی همچون کرونا است. تقریباً تمام ارزیابیهای آینده شناختی که تاکنون ارائه شده حکایت از این دارد پدیدههایی که در گذشته سابقهای از آنها وجود نداشته به صورتهای گوناگون و البته فزاینده در آینده هم جامعهها را در بر خواهند گرفت. در دانش توسعه بحث از شوکهای برون زا و نسبت آن با عدم اطمینانها و قابلیتهایی که ذیل مفهوم resilience صورت بندی مفهومی شده اند ذخیرهی دانایی بزرگی را برای ما پدیدار کرده است. بسیار غم انگیز بود در ایران زمانی که نشان دادیم قدرت انعطاف بایسته برای مواجهه با این مسئله نداشتهایم از زاویهی resilience در این زمینه کمتر بحث شد در حالی که ذخیرهی دانایی بزرگ برای جهانیان در این عرصه فراهم است. اگر ایرانیان گرامی بجای اینکه صرفا قرارگاه مقاومتی بزنند بنیانهای اندیشهای این مسئله را جدّی گرفته بود یا از این به بعد جدّی بگیرند ملاحظه خواهید فرمود چقدر تواناییهای ما برای مواجهه با مسائلی که در آینده دائماً رو به افزایش خواهد گذاشت بیشتر خواهد شد.
وی گفت: اکنون همگان در مقیاس جهانی میگویند ما باید قدرت انعطافمان را برای مواجهه با پدیدههایی که مثل یک شوک برون زای ناگهانی ظاهر میشوند افزایش دهیم و رمزگشایی از اینکه این قابلیت در اثر چه ملاحظههایی پدیدار میشود بحثهای بسیار ارزنده و فوق العادهای را فرا روی بشر قرار داده است. در ساحت عمل هم مسائل بسیار حیاتی و مهمی مطرح شده که همهی آنها برای ایران هم میتوان حاوی درسها و یادگیری و عبرتهای بسیار ارزشمند باشد. قاعده ای کلی که در طول تاریخ بشر بصورت ذره ذره انباشته شده و امروز به عنوان یک امر بدیهی عقلانی اولیه درآمده این است که پیشگیری بر درمان تقدم دارد با تمام پوست و گوشت و استخوانمان در ایران این مسئله را متوجه شدیم. امروز باید آثار این یادگیری در جهتگیریهای سیاسی منعکس شود که اگر به پیشگیری اولویت بیشتری میدادیم آن گونه که در ده سالهی اول بعد انقلاب داده شد و دستاوردهای بسیار قابل اعتنائی را به همراه داشت نظام سلامت ما میتوانست بسیار کارآمدتر و کم هزینهتر و پر دستاوردتر با این مسئله روبرو شود.
جماران