ارزیابی سیاست دولت در خصوص مواجهه با کرونا با توجه به نتایج حاصله کار دشواری نیست. این دولت از ابتدا دولت مقتدری نبود و متاسفانه همه تخم مرغهایش را در سبد برجام گذاشت که آن نیز بر باد رفت و پس از آن دچار سرگردانی و بلا تکلیفی شد که هنوز ادامه دارد. از زمان آغاز کرونا، دولت اقدامات پراکندهای انجام داد که دارای انسجام و قدرت کافی نبودند. با اینکه تعطیلات نوروز و تداوم آن فرصت بزرگی بود اما از آن استفاده مطلوب بهعمل نیامد.
در مورد پرداختهای مالی در دوره کرونا چند اقدام خوب انجام شد، لیکن بهدلیل محدودیتهای مالی دولت توان ادامه آن را نداشت. بنابراین به علت فشارهای اقتصادی، مجبور به بازگشایی شد که به جهش دوباره کرونا انجامید. اکنون در مورد کرونا، کشور و دولت با معضل بزرگی مواجهند که متاسفانه راه فراری وجود ندارد. درخصوص بحث انتخاب بین اقتصاد و سلامت، دولت با پشتوانه مالی ضعیف و گستردگی فساد، راه دشواری در انتخاب مسیر مطلوب بین اقتصاد و سلامت دارد. از یکسو تحریمها و عدم تصویب لوایح FATF راههای ارتباطات مالی و بانکی بینالمللی را بسته و از سوی دیگر فساد و رکود اقتصادی، وصول مالیات را کاهش داده است. متاسفانه سوءاستفاده کشورهای بدهکار از موقعیت ما در عرصه بینالملل مزید بر علت شده و انتخاب راه درست را که نیازمند منابع مالی زیاد است، دشوارتر ساخته است. در حقیقت امروزه همه انتخابهای دولت از سر ناچاری و اجبار است و بدیهی است چنین انتخابهایی در این وضعیت، نمیتوانند انتخاب مطلوبی باشند. در کل نمیتوان وضعیت را مناسب ارزیابی کرد و دولت ناچار است بین بدتر شدن وضعیت اقتصادی و سلامت جامعه، یک گزینه را انتخاب کند؛ زیرا در خانه نشاندن مردم نیازمند تامین حداقل زندگی برای گروههای کثیری از مردم است که این دولت فاقد چنین توان عملیاتی و مالی است.
شاید معجزهای نظیر کشف واکسن یا داروی داخلی کرونا بتواند در این بنبست راهی نشان دهد که امید چندانی به آن نیست. وجود دولت پنهان و تصمیمگیریهای آشکار و بدون مسوولیت آن، غیرقابل انکار است. این دولت دارای اختیار و توان لازم برای چنین تصمیمگیری بزرگی نیست و این موضوع باید در سطح حاکمیت حل شود. به علاوه این دولت مشتاق و منتظر پایان دوره است و از آن نمیتوان انتظار زیادی داشت.
دنیای اقتصاد