سعید اسلامی بیدگلی
رشد لجامگسیخته نقدینگی و رکود نسبی در بازار سایر داراییهای قابل سرمایهگذاری موجب شد که نقدینگی بسیاری وارد بازار سرمایه شود. این ورود نقدینگی که همراه با ورود تعداد زیادی سرمایهگذار تازهوارد به بورس بود در کنار ساختارهای اقتصاد کلان و بازار سرمایه منجر به افزایش ارزش سهام شرکتها و شاخص بورس شد. جذب نقدینگی و توجه سرمایهگذاران و سیاستمداران و رشد ارزش بازار با بیم و امیدهای بسیاری همراه بود. در همین راستا گروهی از فعالان بازار به فکر کسب بازدهی و منفعت بیشتر بودند و گروهی هم در اندیشه استفاده از این فرصت برای توسعه و ارتقای جایگاه بازار سرمایه (و البته بسیاری نیز هر دو هدف را دنبال میکردند.)
عدهای که بهدنبال افزایش ظرفیتهای بازار سرمایه بودند پیشنهادات و نظراتی در سطوح مختلف (اقتصاد کلان، دولت، حاکمیت، سازمان بورس، بورسها و دیگر ارکان) ارائه کردند که از آن جمله میتوان به لزوم افزایش عرضه شرکتها، تسهیل در فرایند پذیرش و افزایش سرمایه، افزایش سهام شناور آزاد شرکتهای بورسی و تغییر در برخی قوانین و مقررات اشاره کرد. البته اقداماتی انجام شد اما این اقدامات بهاندازهای نبود که اثر ورود نقدینگی زیاد به بازار را خنثی کند و جلوی رشد هیجانی در برخی از نمادها را بگیرد. هرچه شاخص بالاتر میرفت بیم و امیدها هم افزایش مییافت و از این رو ابزار سیاستگذاری در ریزساختارهای بازار هم به کار گرفته شد که از جمله میتوان به تغییر در حد اعتباری معاملات، تغییرات حجم مبنا و ... اشاره کرد
سازمان بورس دیروز با هدف کنترل هیجانات تصمیمات جدیدی درباره کاهش حدود نوسان قیمتها در معاملات اخذ و به بازار ابلاغ کرد. از همان دیروز موجی از موافقتها و مخالفتها با این تصمیم به راه افتاده و هم در فضای مجازی و رسانههای رسمی و هم در جامعه کارشناسی درباره آن صحبت میشود. جالب اینجاست که هم در استدلالهای موافق و هم در ادله مخالف این مصوبه، نظرات کارشناسانه و توسعهگرایانه و نظرات غیرکارشناسانه و سودجویانه دیده میشود.
خوب است که دیدگاههای تخصصی پیرامون این موضوع (له یا علیه) شنیده شود و مجموع این نظرات به اطلاع سازمان و سایر ارکان بازار برسد و مناسب است که صاحبنظران در ارائه مطالب خود شرایط فعلی اقتصاد ایران و بازار را هم در نظر داشته باشند و سیاستهای همزمان و راه کارهای جایگزین را هم مطرح نمایند.
منبع: https://t.me/nymkat