این روزها خبرهای زیادی میشنویم که دوست نداریم بشنویم. اما فهرست خبرهایی که دوست داریم بشنویم و نمیشنویم کم نیستند.
دوست روزنامه نگاری پرسید؛ فرض کنید حاکمیت در حال جمع آوری فهرست آرزوهای کارآفرینان و اقتصاددانان است؛ شما چه آرزوهایی دارید؟
برایش نوشتم:
نمیدانم از کجا بگویم. چه خوب کردید که فهرست آرزوها را محدود به اقتصاد کردید اگر نه احتمالاً هیچ قسمتش قابل چاپ نبود.
اگر یک سال پیش میخواستید فهرست آرزوهایم را بگویم، حتماً موارد دیگری مطرح میکردم اما با توجه به مسائل دردناک اخیر امروز فهرستم تغییر کرده و نظر دیگری دارم.
آرزوی اولم این است که سیاستمداران دیر متوجه نشوند که خیلی دیر شده است.
وقتی یک قطعه فلزی به صورت ناگهانی و بدون نشانه قبلی میشکند، مهندسان متالورژی میگویند «خستگی فلزات» اتفاق افتاده است. دلیل اصلی خطرناک بودن شکست ناشی از خستگی فلزات این است که بدون آگاهی قبلی و به صورت ناگهانی اتفاق میافتد. آرزو دارم پدیدهای شبیه «خستگی فلزات» دامن جامعه و ساختار سیاسی ما را نگیرد.
دو آرزوی بزرگ هم دارم که امیدوارم هر دو آرزو بهطور همزمان محقق شود. اول اینکه ساختار سیاسی ما راضی به اصلاحات سیاسی و اقتصادی شود تا امید به جامعه بازگردد و دوم اینکه آرزو دارم مردم، ناامید نشده و صبوری را کنار نگذارند. باید بدانیم «تغییر» بسیار کند است و سریع اتفاق نمیافتد.
متأسفانه اتفاقاتی در کشور رخ داده که به گمانم زمینه ظهور مجدد سیاستمداران پوپولیست را فراهم کرده با این تفاوت که اینبار ممکن است پوپولیسمی که با شعار عدالت اجتماعی پیروز عرصه سیاست شد، اینبار در قامت «سوسیالیسم-پوپولیسم» یا شاید «سوسیالیسم-ناسیونالیسم» ظهور کند.
سالهای طولانی است که سیاستمداران از صبوری مردم سوءاستفاده کردهاند و در حال حاضر آرزو دارم ساختار سیاسی به این بازی دوسرباخت پایان دهد.
همینطور امیدوارم هر چه زودتر بساط تیولداری سیاسی و اقتصادی برچیده شود. اقتصاد در حال حاضر پاشنهآشیل کشور است و آرزو دارم سیاستمداران همانطور که برای مداوا به پزشک حاذق مراجعه میکنند یا حتی حاضر به سفر خارج از کشور میشوند، درباره مشکلات اقتصادی هم به اقتصاددانان اصیل مراجعه و به توصیههای آنان گوش کنند.
آرزو دارم سیاستمداران با مردم صادق باشند و اصلاحات اقتصادی را به تعویق نیندازند.
منبع: https://t.me/mohsenjalalpour