در حالی که اقتصاد ایران با تحریمها و محدودیتهای بینالمللی ایجاد شده در شرایط خاصی قرار دارد، راههای ارتباط با سایر کشورها هنوز باز هستند. به لحاظ موقعیت جغرافیایی کشور ما که از شمال و جنوب به دریا متصل شده است، بنادر میتوانند نقش مهمی در روابط بینالمللی داشته باشند. یکی از مهم ترین این بنادر، منطقه چابهار است که موقعیتی استراتژیک دارد و در سواحل آبهای آزاد واقع شده است. البته مسائل مهمی درباره توسعه چابهار مطرح میشود از جمله این که این منطقه از چه پتانسیلهایی برخوردار است؟ چگونه میتوان از موقعیتهای بالقوه در این منطقه بهره برداری کرد؟ چگونه میتوان از این بندر به عنوان سکوی پرشی برای پیشرفت استان سیستان و بلوچستان و کل کشور استفاده کرد؟ برای پاسخگویی به چنین سؤالاتی، خبرنگار دارایان گفتوگویی با دکتر سید سعید ملکالساداتی، استادیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد داشته که در ادامه میخوانید.
1- نقش اقتصادی چابهار در اقتصاد ایران چیست؟
چابهار از موقعیت استراتژیک متمایزی در منطقه خاورمیانه برخوردار است. اهمیت چابهار به لحاظ نقش کلیدی که در کوتاه کردن مسیرهای حمل و نقل بین المللی دارد تعیین میشود. یکی از مهم ترین عوامل تشکیلدهنده هزینه یا قیمت تمام شده محصولات کشورهای شرق آسیا در بازارهای بزرگی مثل اروپا و شرق روسیه، هزینه حمل و نقل است که به دلیل بعد مسافت و مسیرهای طولانی عدد خیلی بالایی است، یعنی محموله های تجاری شرق آسیا باید چند گذرگاه مهم را پشت سر بگذارند تا بتوانند به عنوان مثال به مسکو و سنت پترزبورگ و دریای مدیترانه برسند. به خاطر چنین اهمیتی است که کشور چین در سالهای اخیر تصمیم به سرمایه گذاری عظیم بر روی پروژهی one belt one road گرفته است.
این پروژه یک مسیر حمل و نقل زمینی از چین، قزاقستان و بخشی از روسیه به اروپا میباشد که به نوعی احیاء جاده ابریشم سابق تلقی میشود. در واقع هدف این است که بتوانند از مسیرهای کوتاهتر زمینی محمولههای شرق آسیا را به اروپا برسانند. این پروژه سرمایه گذاری عظیمی میخواهد که چین آن را شروع کرده و از کشورهای مختلف درخواست مشارکت کرده است. به نظر من مسیر حمل و نقلی که ما به واسطه بندر چابهار میتوانیم توسعه بدهیم میتواند مسیر کوتاهتری نسبت به این گزینه باشد. به این معنا که محمولههای تجاری از مسیر دریایی به بندر چابهار برسند و ما ترانزیت کالاها را در دو محور، یکی جنوب-شمال به سمت شرق دریای خزر و یکی جنوب شرقی-شمال غربی به سمت کشور آذربایجان توسعه بدهیم و نقش مهمی در تقسیم کار جهانی ایفا کنیم. به طور کلی پیوند خوردن با اقتصاد جهانی یکی از نکاتی است که باعث میشود که یک اقتصاد بتواند قدرت چانهزنی بالاتری در مبادلات اقتصادی و حتی سیاسی به دست بیاورد و اگر ایران بخواهد برای خودش یک نقش مشخص در حوزه حمل و نقل و ترانزیت کالا تعریف کند، این امر بدون شک با چابهار معنا پیدا میکند. این اهمیت اول چابهار به لحاظ لجستیک محور شرق و حمل و نقل کالا در ایران است.
نکته دوم امکان توسعه صنایع در چابهار است. منطقه آزاد چابهار میتواند یک منطقه اقتصادی ممتاز از حیث تولید محصولات استراتژیکی باشد که بازارهای بزرگ دارند. تجربه توسعه بندر ماهشهر در دهه 80 نشان میدهد که ما با سرمایهگذاری مناسب و اصولی در پایین دست محصولات پتروشیمی میتوانیم صادرات غیر نفتی خودمان را توسعه بدهیم و حتی نیاز کشور را به واردات فراورده های نهایی پتروشیمی کم کنیم. اگر در این زمینه کوتاهی کنیم نتیجه این خواهد شد که کشورهای چین و هند که درحال توسعه صنایع پایین دست پتروشیمی خود هستند از ما خام خواهند خرید و خودشان این زنجیره ارزش را توسعه میدهند.
2- نقش چابهار در دیپلماسی اقتصادی کشور را چگونه تحلیل میکنید؟
نقش چابهار به لحاظ دیپلماسی اقتصادی به همان موقعیت ویژه ژئوپولتیک این منطقه پیوند میخورد. از این منظر چابهار دست کم چند ویژگی ممتاز دارد:
اول: چابهار میتواند کانال ارتباطی باشد برای کشور هندوستان به منظور دستیابی به بازارهای مصرفی.هندوستان یک اقتصاد رو به رشد است که طبق پیش بینی ها تا سال 2050 دومین اقتصاد بزرگ جهان بعد از چین میشود. این کشور با اتکا به جمعیت بالا و ظرفیت های بلااستفاده یک کشور بزرگ صنعتی خواهد شد و در این مسیر هم آمریکا از هندوستان به شدت حمایت میکند به این دلیل که هندوستان را به عنوان رقیبی برای چین میداند، در نتیجه از توسعه صنعتی کشور هندوستان حمایت میکند. هندوستان باید برای تولیدات انبوه خودش بازارهای مصرفی مناسبی پیدا کند و یکی از بزرگترین بازارهای مصرفی، بازار آسیای میانه(5 کشور قزقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان) و افغانستان است. و جالب اینجاست که این 5 کشور همگی کشورهای لندلاک(به آبهای آزاد دسترسی ندارند) هستند و حتی کشور ازبکستان دابل لندلاک است یعنی نه تنها خودش به آبهای آزاد دسترسی ندارد بلکه کشورهای اطرافش هم به آبهای آزاد دسترسی ندارند. بنابراین رسیدن به این بازارها نیازمند کشورهای واسطه ای است که راه زمینی فراهم کنند و هندوستان به لحاط جغرافیایی اگرچه خیلی نزدیک است اما مسیر زمینی به این کشورها ندارد مگر از طریق پاکستان یا ایران. نکته دوم در تکمیل نکته اول این است که هندوستان و پاکستان مشاجرههای سیاسی بزرگی دارند. پس هندوستان چارهای ندارد که برای رسیدن به آن بازارها از مسیر ایران عبور کند و اولین بندر برای ورود به ایران و آسیای مرکزی از هندوستان، بندر چابهار است.
وجه دوم اهمیت چابهار اهمیت خاص این بندر برای کشورهای آسیای مرکزی برای دسترسی به آبهای آزاد است. بین کشورهای آسیا مرکزی حجم GDP قزاقستان 200 میلیارد دلار است. قزاقستان بعد از روسیه بزرگترین اقتصاد بعد از فروپاشی شوروی است و چون درحال صنعتی شدن است درآینده حرفهای زیادی برای گفتن دارد. قزاقستان برای فروش محصولاتش به کشورهای حاشیه خلیج فارس به دنبال یک هاب توزیع است و چون ایران رابطه خوبی با کشورهای حاشیه خلیج فارس ندارد به سراغ عمان رفته است. درعین حال قزاقستان باز هم برای رسیدن به عمان نیازمند چابهار است. درنتیجه مشروط بر رفع مشکلات سیاسی با کشورهای خلیج، چابهار میتواند چنین نقشی را ایفا کند.
3- نیازهای توسعه چابهار را در چه میبینید؟
چابهار برای توسعه به مجموعهای از پیش نیازهای سخت افزاری و نرم افزاری نیاز دارد. پیش نیاز فیزیکی و سخت افزاری، سرمایهگذاریهای زیربنایی و توسعه حمل و نقل است.
به لحاظ سخت افزاری و زیربنایی توسعه چابهار مستلزم توسعه محور شرق ایران است. به این معنا که ما مسیر ترانزیت کالا در محور شرق را از چابهار تا گمرک لطف آباد توسعه بدهیم. در مسیر چابهار تا گمرک لطف آباد 4 گمرک دیگر وجئد دارد: گمرک میلک که مارا به پاکستان مرتبط میکند، گمرک میل 78 که ما را از خراسان جنوبی به افغانستان متصل میکند، گمرک دوغارون و سرخس که ما را از خراسان رضوی به هرات وصل میکند و گمرک لطف آباد که از درگز ما را به ترکمنستان متصل میکند. باید محمولههای تجاری بتوانند از چابهار این لاین را طی کنند و در مسیر خود به هریک از این گمرکها دسترسی داشته باشند. توسعهی این محور نیازمند توسعهی حمل و نقل ریلی و زمینی و گزینههای پشتیبان مثل تیرپارک، بندر خشک، هتل، رستوران و.. است. اما طبیعی است که این سرمایه گذاری به تنهایی کافی نیست و نیازمند یکسری پیش نیازهای سیاسی هم هست. پیش نیازهای سیاسی توسعه بندر چابهار هم لزوما ملی نیست که همین ماجرا را پیچیده میکند. تا زمانی که مناقشات بینالمللی ایران با کشورهای همسایه مثل ترکمنستان داشته باشیم turn over بار ما از لطف آباد کم میشود. وقتی افغانستان ناامن است حجم مبادلات این چنینی کم میشود.
پیشنیازهای نرمافزاری نیازمند تقویت دیپلماسی اقتصادی و سیاسی ایران و کشورهای منطقه در جهت تنشزدایی است. یعنی بهبود روابط با کشور افغانستان و بهبود مناقشاتی که ایران با ترکمنستان و کشورهای خلیج فارس دارد. تازمانی که این مناقشات وجود داشته باشد بهترین مسیر ترانزیتی ما هم ممکن است مورد اقبال عموم قرا نگیرد. ما باید بپذیریم که امنیت در یک کشور از مسیر اقتصاد فراهم میشود. اگر با این نگاه به توسعه اقتصادی توجه کنیم بندر چابهار دارای ظرفیت های بالایی است که میتواند به توسعه اقتصادی کشور هم کمک کند. میتوانیم سرمایههای زیادی را جذب کنیم و در واقع سکوی پرشی برای کشور بوجود آوریم. در غیر این صورت هرنوع سرمایه گداری در محور لجستیک شرق یا هرنوع فعالیت اقتصادی دیگری بی نتیجه خواهد بود و محکوم به شکست است.
4- روشهای جذب سرمایهگذاری در منطقه چیست؟
گزینه اول استفاده از سرمایه خارجی است اما با توجه به تحریمها جذب سرمایه گذار در منطقه چابهار به آسانی قبل نیست. اگرچه معافیتهایی در این منطقه برای سرمایه گذاری داده شده است. اگر بتوانیم برای پروژههای مشخص در این منطقه از ظرفیتهای اوراق مشارکت یا ظرفیتهای جذب سرمایههای خرد مردمی استفاه کنیم، سرمایههای سرگردانی که در کشور جذب موسسات مالی مختلف یا پروژههای بی هویتی که در سالهای گذشته تعریف شدهاند را در جهت توسعه اقتصادی کشور تجهیز کنیم و معمولا در این پروژهها هم بازدهیهای خوبی وجود دارد برای افراد حتی با سرمایههای کمتر.
5- چگونه میتوان از فرصتهای اقتصادی چابهار بیشتر و بهتر استفاده کرد؟
صرف نظر از ملاحظات اقتصاد بینالملل و دیپلماسی بینالملل که میتواند پیشنیاز توسعه چابهار باشد و صرف نظر از توسعه زیرساختها و سرمایهگذاری در آنها به نظر میرسد که نیروی انسانی در چابهار یک عامل مهم و کلیدی است. چابهار در عین اینکه نقش مهم و استراتژیکی در کشور دارد حجم بالایی از فقر و محرومیت را تجربه میکند. جمعیت بالای کپرنشینان و محرومیت از حداقلهای دسترسی به آب بهداشتی سالم و مسکن به چشم میخورند. قاعدتا هر نوع توسعهای که در این منطقه بخواهد اتفاق بیفتد مستلزم عامل مهم نیروی انسانی ماهر و توسعه یافته است. توسعه در یک منطقه نمیتواند برونزا باشد یعنی منفک و مستقل از ظرفیتهای بومی آن منطقه اتفاق نمیافتد. بسیاری از فعالیتهای اقتصادی که در چابهار قابلیت توسعه دارند کاربر هستند مثل گردشگری. اگر صنعت گردشگری را در سواحل مکران بتوانیم توسعه بدهیم به دلیل ماهیت کاربری آنها اساسا میشود برای نیروی کار چابهار یا حتی در بخشهای دیگر استان سیستان و بلوچستان فرصت شغلی ایجاد کرد. لازمهی این موضوع این است که بتوانیم مناطق محروم را توانمندسازی کنیم. طرحی که در دست بررسی دولت است مبنی بر "توسعه دادن منطقه آزاد چابهار به کل چابهار" به نظر میرسد اقدام مناسبی باشد. اگر این اتفاق بیفتد مناطق محروم و کم برخوردار چابهار هم جزئی از این منطقه خواهند شد و شاید در آینده اقدامات جدیتری در جهت فقرزدایی و افزایش سطح مهارت و توانمندی مردم آن منطقه صورت بگیرد.
6- آینده چابهار را چگونه میبینید؟
با توجه به روندی که در سالهای اخیر در مورد توسعه بندر چابهار در پیش گرفته شده به نظر میرسد چابهار توانسته خودش را در سیاستگذاری دولت در اولویتهای بالاتری قرار بدهد. چابهار برای دولت اهمیت ویژهای پیدا کرده است. دولت یازدهم استراتژی توسعه خودش در صنعت پتروشیمی را در چابهار دنبال میکند. من فکر میکنم بخشی از این نتیجه تغییر نگاه دولت به این بندر استراتژیک است. اما به نظر میرسد برای توسعه چابهار باید قدمهای خیلی جدیتری هم برداشته بشود.