برنامهی عصر جدید، به پایان رسید. از میان تعداد زیادی افراد علاقهمند به ارائه هنر خود، در حوزههای مختلف، چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی، سرانجام پنج نفر به مرحلهی فینال راه یافتند و نمايشهایی زیبا و هیجانانگیز ارائه کردند.
این برنامه در مقایسه با برنامههای مسابقهای خارجی، از جمله ترکیهای، سازماندهی ابتدایی و ضعیفی داشت همچون موارد دیگر از جمله مسابقات ورزشی بخصوص فوتبال؛ با وجود این، به اندازهی کافی، واقعیتهای مهمی را آشکار کرد:
۱. استعدادهای زیادی در گوشه و کنار مملکت، در سنین مختلف و جنسیتهای زن و مرد وجود دارد که در جامعه رها هستند. اگر بدون حداقل امکانات، اینچنین با امکانات فردی و گاهی دستساز، میدرخشند، پس در صورت وجود زیرساختهای توسعهای مناسب پرورش استعداد، بسیار بیش از این میتوانند بدرخشند؛
۲. محدودیتهای ناشی از قواعد رسمی، انرژیهای مرتبط به هم فردی و اجتماعی را به بند کشیده است. اگر برداشته شوند، موج انرژیهای آزاد شده، جامعه ایران را از زوایای مختلف دگرگون میکند. از جامعهای افسرده و ناشاد به جامعهای شاد تبدیل میکند. انرژی زنان را به انرژی مردان اضافه و پتانسیلهای اجتماعی را در چارچوب اصل انرژی همافزا چند برابر میکند و اقتصاد و اجتماع را از چالشهای جاری رهایی میدهد.
۳. میان جامعهی شاد و اقتصاد ( با عملکرد قوی در شاخصهای کلان مهمی چون بیکاری و تورم و نواوری فناورانه)، رابطهی بسیار قوی وجود دارد. اقتصاد زمانی به طور اساسی در موقعیت مناسبی قرار میگیرد ( تورم و بیکاری کم همراه با تولید و صادرات دانش بنیان) که محدودیتهای مختلف ، به ویژه موارد مرتبط با زنان، رفع و انرژیها آزاد بشود و بهزبان اقتصاد، منحنی امکانات تولید بالقوهی بسیار بالاتر و درعینحال در دسترس، در حداقل زمان، فعلیت پیدا کند.
۴. اصل بحث بر سر حکمرانی و قواعد آن است. حکمرانی که با وضع قواعد نادرست ( از جمله در مورد هنرهای نماشی چون شعبدهبازی و اواز زنان و پخش تلویزیونی سازهای موسیقی) مانع از شکوفایی استعدادها بشود، نمیتواند جامعه و اقتصاد را خوب مدیریت و سازماندهی کند. منایع به جای زیرساختسازی برای پرورش استعدادهای دختران و پسران خلاق آیندهساز، صرف اموری با بازدهی اجتماعی منفی میشود. مغزها و استعدادها را فراری و به جای شادی، ناشادی را اشاعه میدهد؛ ناهنجاریهای اجتماعی از جملف اعتیاد و سرقت و پرخاشگری را جایگزین هنرنماییهای اینچنینی میکند.
۵. میان نگاه کارکردی و ابزاری به هنر و ورزش و مهارتهای دیگر و نگاه ذاتی به انها، تفاوت مهمی وجود دارد. در اولی، به هنر و ورزش توجه میشود به این دلیل که میتوانند اثار مثبتی را از منظر جامعهپذیری داشته باشند؛ میتوانند گشایشهایی را موجب بشوند و آارامشی ایجاد کنند. در دومی به آنها توجه میشود چون به عنوان اموری متعالی درنظر گرفته میشوند. نگاه اول، به جای پیشقراول بودن، تابع تحولات و فشارهای اجتماعی است. نگاه دوم، با تاکید بر شان والای هنر و ورزش، با فراهم کردن زیرساختها، زمینهساز رویش و رشد استعدادها میشود. در نگاه اول، هنر و ورزش فرع بر مساله و در نگاه دوم اصل مساله است. تخصیص منابع بودجهای میان هنر و ورزش در سویی و امور دیگر در سوی دیگر، بسته به اینکه کدام یک از این نگاهها تعیینکنندهی قواعد بازی است، تفاوت مهمی با هم دارند. در نگاه اول، اگر چیزی بماند صرف امور هنری و ورزشی میشود با قیدهایی محدودکننده. در نگاه دوم، هنر و ورزش در میان اولویتهای مهم قرار میگیرد بدون قیدهای محدودکننده.
۶. کلام آخر. کلیپ زیر هنرنمایی برخی از دختران و پسران هنرمند و با استعداد را به تصویر کشیده که این روزها در نقد محدودیتهای جنسیتی و غیرجنسیتی، دست به دست میچرخد. به امید روزی که استعدادها در ورای چنین محدودیتهایی رشد کنند و در اسمان هنر ایرانزمین چون ستارههای فروزان بدرخشند.
علی دینیترکمانی
۲۹ مرداد ۱۳۹۸
کانال تلگرامی دکتر دینی ترکمانی