چند موضوع باعث میگردد تا نرخ تورم محصولات خوراکی در روستاها بیشتر باشد:
- اصلی ترین کالای وارداتی برای یک روستا مواد خوراکی است. امروزه مانند گذشته روستاها از نظر تامین مواد غذایی خودکفا نیستند و تقریباً همه اقلام خوراکی روستا از بیرون روستا تهیه و تأمین میگردد. در روستاها ماست پاستوریزه، پنیر پاستوریزه، نان تولیدی نانوایی، گوشت تولید شده کشتارگاهی، مرغ کشتارگاهی و... مصرف میگردد و روستاها خودکفا نیستند. از سوی دیگر بازارهایی کوچک به نام بازار روستایی شکل میگیرد که از مراکز پخش اصلی این محصولات دور است. هزینه حمل و نقل و هزینه های بارگیری و باراندازی قاعدتا حداقل هزینه هایی هستند که به این محصولات هنگام انتقال از مراکز پخش به بازارهای روستایی اضافه خواهند شد. همچنین سود توزیع کننده جزء که باید تامین گردد.
- نکته بعدی این است که افزایش هزینه های تعمیر و نگهداری و هزینه ثابت خرید کامیون و وانت و افزایش هزینه دستمزد و... هزینه های حمل و نقل را خیلی بالا برده است. این هزینه ها برای فاصله های حدود 30 کیلومتر از شهرها به بیش از دو برابر و برای جاده های خاکی به علت گرانی بیش از حد لاستیک اتومبیل به بیش از دو برابر افزایش یافته است، لذا انتظار افزایش سهم هزینه های حمل و نقل از مراکز پخش به روستا و مخصوصا روستاهای دور با جاده های نامناسب معقول به نظر میرسد.
- از سوی دیگر بازارهای روستایی هم کوچک و هم غیر کارا هستند. محصولات تامین شده توسط یک توزیع کننده روستایی هم دیرتر فروش میروند و هم به علت تاخیر زمانی، فساد در کالا بیشتر مشهود است. لذا بهره وری هر واحد سرمایه در روستا کمتر است و همین هزینه موثر هر واحد کالا را بالاتر میبرد که میشود قیمت فروش به مصرف کننده بیشتر.
- در روستا مهارت توزیع کنندگان نسبت به مهارت توزیع کنندگان داخل شهرها کمتر است و همین بهره وری هر واحد سرمایه در این حوزه را کاهش میدهد و لذا هزینه مؤثر کالا بیشتر خواهد بود.
- در روستا به علت فقر بیشتر امکان خرید کالاهای لوکس و تا حدودی لوکس برای روستائیان یا وجود ندارد و یا کمتر وجود دارد. لذا نه تنها سهم هزینه های خوراکی در سبد مصرفی خانوار روستا بیشتر خواهد بود، بلکه شدت مصرف این محصولات نیز در روستاها بیشتر است.
- امکان نظارت و بازرسی دستگاههای نظارتی برای کنترل انگیزه های سوداگرانه توزیع کنندگان روستاها کمتر است.
http://t.me/drdelangizan