آقای همتی دو پروژه خیلی مهم رو شروع کردهاند، یکی «بازار متشکل ارزی» و دیگری «عملیات بازار باز». در این پست مروری بر اهمیت این دو پروژه میکنیم، و در انتها به جدیترین مانع بر سر موفقیت پروژه «عملیات بازار باز» میپردازیم.
بازار متشکل ارزی:
تا حالا، تزریق اسکناس بانک مرکزی در بازار از طریق یک سری صرافیهای خاص انجام میشده. بانک مرکزی اسکناس رو به قیمتهایی پایینتر از قیمتهای بازار به این صرافیها میفروخته و ازشون میخواسته ارز رو به همون قیمت پایین به بازار تزریق کنند. البته میدونیم که هر جا قیمت ابلاغی باشه، رانت هم هست. لذا اگه تصور میکنید واسطههای بانکمرکزی رانتهای میلیاردی گرفتند، درست تصور میکنید. یکیشون آقای مظلومین بود که اعدام شد، خیلیهای دیگه رانتها رو گرفتند و رفتند. یکی از دلایلی که معاون ارزی آقای سیف مدتی بازداشت بود به همین رانتها مربوط میشد.
راهحل این مشکل، تشکیل یک بازار متشکل ارزی برای معاملات اسکناس بود. مکررا و از زبان کارشناسان متعدد، این سیاست به آقای سیف توصیه شد. اما ایشون یا بیاعتنایی میکردند، یا قصور رو به گردن سازمان بورس و بقیه میانداختند. در نهایت همین بیاعتنایی آقای سیف به این توصیه، برای معاون ارزی ایشون دردسر شد.
ایده «بازار متشکل ارزی» برای اسکناس ارز، ایده درستیست و بشدت به اون نیاز داریم. اما ایده درست یک مسئلهست و اجرای درست مسئله دیگه. اگر آقای همتی موفق بشوند که در عمل یک بازار بهینه برای اسکناس ارز شکل بدهند، گام مهمی در کاهش رانتهای توزیع شده توسط بانکمرکزی برداشتهاند.
عملیات بازار باز:
دو هفته پیش تو این پست
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
«حتما بارها چشمتون به «عملیات بازار باز»
و «نظریه پولی مدرن MMT» افتاده.
اینها چی هستند؟ تو این پست، هر دو رو بررسی میکنیم.
مقدمه:
با یه تراکنش، میشه پول رو از بانکی خارج و به بانکی دیگه وارد کرد. هر روز میلیاردها تومن تو نظام بانکی جابجا میشه. هر روز، بعضی بانکها بیش از ورودیشون خروجی دارند. این کسری چه جوری جبران میشه؟
اگه بانک داراییِ نقد کافی داشته باشه، بدهیش به بانکهای دیگه رو تسویه میکنه. اما اگه دارایی نقد کافی نداشت، چی میشه؟
در اون صورت، بانک میره به بازار بین بانکی، و سعی میکنه از بانکی که مازاد داشته، یعنی ورودیش بیش از خروجیش بوده، وام یک شبه بگیره.
بانک مازاددار، برای منابع مازاد دو تا گزینه داره: یا به مشتریهاش وام بده، یا تو بازار بین بانکی، به بانک کسریدار وام یک شبه بده. اگه به مشتریش وام بده، بانک کسریدار مجبور میشه از بانک مرکزی وام بگیره.
اگه بانک مازاددار به مشتریش وام بده، نقدینگی رشد میکنه، اما اگه در بازار بین بانکی وام بده، نقدینگی تغییر نمیکنه. تصمیم بانک، به نرخ بهره در بازار بین بانکی بستگی داره. پس با تعیین نرخ بهره در بازار بین بانکی، بانک مرکزی میتونه تورم رو مدیریت کنه.
عملیات بازار باز:
تا بحال، بانک مرکزی با دستور و ابلاغ، نرخ بهره بازار بین بانکی رو محقق میکرده. عملیات بازار باز، به معنی تعیین یک نرخ هدف، و محقق کردن اون نرخ با خریدن و فروختن اوراق خزانه توسط بانک مرکزیه. یعنی اتکا به عرضه و تقاضا، بجای دستور و ابلاغ.
عملیات بازار باز، سالهاست در کشورهای توسعه یافته استفاده میشه و اثرگذاریش رو نشون داده. استفاده بانک مرکزی از عملیات بازار باز، خبر خوبیه چرا که برای مهار تورم لازمه. تاکید میکنم که «لازمه»، منتها «کافی» نیست. در هفتههای آینده، به سایر شروط هم میپردازیم.
با عملیات بازار باز، تعامل دولت و بانک مرکزی به این صورت میشه:
سالی یکبار، دولت برای دخل و خرجش از مجلس تصویب میگیره. بانک مرکزی، در طول سال متغیرهای اقتصاد کلان موثر بر تورم رو رصد میکنه، و سالی ده بار نرخ بهره «هدف» در بازار بین بانکی رو تعیین میکنه، با این قصد که تورم در محدوده مورد نظرش حفظ بشه. بانک مرکزی، هر روز اوراق بدهی خزانه خرید و فروش میکنه، بنحوی که نرخ بهره در بازار بین بانکی، در سطح نرخ بهره «هدف» قرار بگیره. البته تغییر نرخ بهره، بر خرج دولت اثر داره، اما ناترازی بودجه باید بعدا با تغییر نرخ مالیات جبران بشه.
نظریه پولی مدرن:
از دی ماه ۹۷، با اکثریت یافتن دموکراتها در کنگره آمریکا، این نظریه داغ شد. این نظریه بین اقتصاددانهای منتصب به برخی دموکراتها چون برنی سندرز طرفدار داره، اما به شدت مورد انتقاد برخی اقتصاددانهای دیگه چون لری سامرز و پال کروگمن هست.
دموکراتها پیشنهاداتی برای بیمه سلامت همگانی، آموزش رایگان و غیره دارند که موجب افزایش بدهی دولت خواهد شد. برای اینکه بدونیم این سیاستها شدنیه یا نه، باید ببینیم چقدر جا داره دولت بدهکارتر بشه. نظریه پولی مدرن میگه به بدهی دولت و کسری بودجه اعتنا نکنید؛ فقط به تورم دقت کنید. همین ویژگی، جذابش کرده.
تحت نظریه پولی مدرن، رابطه دولت و بانک مرکزی به این صورته:
بانک مرکزی نرخ بهره بهینه «هدف» رو تعیین میکنه. دولت، اوراق بدهی منتشر میکنه و خرج میکنه. بانک مرکزی موظفه این اوراق رو اینقدر بخره تا نرخ سودشون از نرخ بهره بهینه بیشتر نشه. دولت، در طول سال متغیرهای اقتصاد کلان موثر بر تورم رو رصد میکنه. هر وقت تورم زیاد شد، انتشار اوراق بدهی رو کم میکنه، و هر وقت تورم کم شد، انتشار رو زیاد میکنه.
منتقدان میگن این نظریه به ابرتورم منجر میشه، چرا که اولا مسوولیت تورم رو به دولت (و مجلس) منتقل میکنه، ثانیا کم و زیاد کردن مخارج بودجه، به سرعت و میزان لازم برای مهار تورم، عملی نیست، ثالثا این نظریه ملاکی برای تعیین نرخ بهره بهینه ارائه نمیده.
مخالفان وطنی این نظریه، نگران جذابیت «بیاهمیتی بدهی و کسری بودجه» برای سیاستمداران کشور، و سوء استفادههای احتمالی هستند. این نظریه جواز افزایش پایه پولی برای پرداختن خرج دولت رو میده. در نظامی با چنین حکمرانی اقتصادی بینظمی، چنین جوازی قطعا به ابرتورم منجر میشه.
جمع بندی:
- نرخ بهره بازار بین بانکی، مولفهای موثر بر رشد نقدینگی و تورمه.
- عملیات بازار باز، یعنی اثر گذاری بر اون نرخ با عرضه و تقاضا، بجای ابلاغ و دستور.
- نظریه پولی مدرن میگه مادامی که تورم کمه، بدهی دولت هر چقدر هم زیاد باشه، مهم نیست. منتقدین آمریکایی میگن احتمالا ابرتورم ایجاد میکنه. در حکمرانی اقتصادی بینظم ما، قطعا ابرتورم ایجاد میکنه.»
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
توضیح دادم چرا بانکها به هم وام یک شبه میدهند. نرخ بهره وامهای بین بانکی، بر رشد نقدینگی موثره. لذا بانکهای مرکزی از طریق تعیین این نرخ، سیاستگذاری پولی میکنند و تورم رو مدیریت میکنند. به همین دلیل هم به نرخ بهره بازار بین بانکی، نرخ بهره سیاستی میگن.
تا حالا بانک مرکزی ایران سعی میکرده با دستور و ابلاغ، نرخ بهره سیاستی رو در سطح مورد نظرش قرار بده. اما میدونیم قیمتهای دستوری در بهترین حالت بیاثرند و در بدترین حالت به رانت منجر میشن.
در بقیه دنیا، بانک مرکزی از طریق معامله اوراق خزانه دولتی با بانکها در ازای پول نقد، عرضه پول نقد در بازار بین بانکی رو کم و زیاد میکنه. کم و زیاد شدن عرضه پول، بر نرخ بهره اثر میگذاره. به این ترتیب بجای دستور و ابلاغ، از طریق عرضه و تقاضا نرخ سیاستی محقق میشه. به این میگیم «عملیات بازار باز».
علیرغم سالها اصرار کارشناسان به آقای سیف، ایشون ابدا زیر بار اجرای «عملیات بازار باز» نمیرفت و ترجیح میداد با دستور و ابلاغ مدیریت کنه. اقدام آقای همتی در اجرایی کردن «عملیات بازار باز» تحولی عظیم و ستودنیست.
اما عملیات بازار باز در شرایطی که نظام بانکی مبتلا به «توطئه پانزی» شده باشه، یعنی ترازنامهاش ناتراز باشه، اصلا کارایی در مدیریت نقدینگی و تورم نداره. امروز، ناترازی ترازنامه نظام بانکی جدیترین مانع بر سر موفقیت پروژه عملیات بازار بازه.
البته آقای همتی در انتهای پست ۷ اردیبهشتشون، اونجا که نوشتند «شرط موفقیت این سیاستهای اصلاحی انضباط مالی دولت، و اصلاح ناترازی ترازنامه بانکهاست»، به همین مانع جدی اشاره کردند.
پس از اونجا که کارایی «عملیات بازار باز» فقط بعد از رفع این ناترازیها بروز میکنه، اصلاح نظام بانکی کشور باید در اولویت باشه. در آینده، بیشتر در این مورد بحث خواهیم کرد.
کانال تلگرام پویا ناظران