آقاى محترمى به نام قمصرى، اين پيام را براى من فرستاده اند كه ظاهرا درارتباط با سازمان برنامه هستند اين متن را نوشته اند و دوستى براى من ارسال كرده است؛
"دوستان دکتر طبیبیان به ایشون بگید شان شما نبود مهره بازی بشی.
دکترطبیبیان ۲۴ساعت قبل خواهان رفع ابهام مدرک دکتر نوبخت از سوی وزارت علوم میشود.
وقتی وزارت علوم بیانیه میدهدناگهان ایشان آشفته میشود؟
آیاهماهنگیهای ایشان ودوستانشان باوزارت علوم چیزدیگری بوده؟"
اما بعد حتما بازيچه كسى نيستم خلط مبحث نفرماييد، اما آشفته بله، شايد بهتر است بگويم نگران هستم! از شرايطى كه بيشتر نشان از گرفتارى سطح اخلاق است تا چيز ديگر. عزيزى ياد آورى كردند كه در اوائل انقلاب مسئولين دولت جوان و بى تجربه بودند اما بسيارى از آنان از دانشگاه هاى خوب داخلى و خارجى فارغ التصيل شده بودند. چند نفرى هم كه تحصيلات دانشگاهى نداشتند برايشان تلاش در حيطه مسئوليت مهم بود نه پنهان شدن پشت مدرك. تا قبل از اخبار جديد در مورد آقاى نوبخت تصور من اين بود كه ايشان مدركى از دانشگاه آزاد اخذ كرده اند يا جايى مشابه و مشكلى در اين حدود وجود ندارد. با طرح تشكيك در مدرك دكتراى اقتصاد ايشان از دانشگاه غرب اسكاتلند يا پيسلى از طرف يكى از دوستان اقتصاد دان يعنى آقاى دكتر سورى، به دليل پاسخ مبهم و شگفت انگيز روابط عمومى سازمان برنامه من هم كنجكاو شدم. خود از پى در كنار هم قرار دادن اطلاعات مختلف بر آمدم كه ديدم جور در نمى آيد(برخى در همين كانال آمده). چگونه دانشگاهى كه برنامه تحصيلات تكميلى اقتصاد ندارد دكتراى اقتصاد داده است؟(به تصوير زير توجه كنيد). چطور است كه ادعا شده ايشان دكتراى اقتصاد در سال ٢٠٠٥ از دانشگاه غرب اسكاتلند گرفته اند كه اين دانشگاه دو سال بعد يعنى در اوت سال ٢٠٠٧ از ادغام چند موسسه آموزش عالى ايجاد شده؟ چطور است كه ايشان طبق ادعا سال ٢٠٠٥ مدرك گرفته اند. سال ٢٠١٠ (ظاهراً زمان وزارت كامران دانشجو)مدرك ايشان تاييد شده است؟ متنى كه به عنوان پايان نامه در منابع عمومى آمده چرا بر خلاف تمام پايان نامه هاى معتبر امضا كميته دفاع را فاقد است؟ موضوع پايان نامه در مورد قانون كار ايران است، چه سنخيتى با رشته اقتصاد و دانشگاه اسكاتلند دارد؟ طبعا به عنون يك نهاد مسئول، وزارت علوم مى توانست ابهام زدايى كند. اما اعلاميه وزارت علوم به هيچ يك از ابهام ها پاسخ نداد حتى از به كار بردن نام دانشگاه هم پرهيز كرد. آيا اين مدرك توسط سفارت ايران در لندن صادر شده و ساير مدارك پشتيبان را ندارد؟ در زمان هاى قبل وزارت علوم در اين مورد بسيار جدى و سخت گير بود، اصل مدرك خارجى، همراه با يك جلد از پايان نامه كه اصل امضا كميته پايان نامه را در بر داشته باشد و دال بر پذيرش بى قيد و شرط پايان نامه باشد و ريز نمرات دانشجو را طلب مى كرد و بعد از بررسى صحت اين مدارك اقدام به صدور ترجمه و تاييد صحت مدرك مى نمود. آيا وزارت علوم در دولت هاى اخير تغيير رويه داده است؟ خود به خود اعتبار مدرك را تاييد مى كند آن هم از طرف دانشگاهى كه آن رشته تحصيلى را ندارد؟ آيا ديگر وجود پايان نامه با فرمت متعارف و وجود استاد راهنما و امضا تاييد آنان لازم نيست؟ آيا شركت در كلاس در دوره دكترا و وجود كارنامه و ريز نمرات منتفى است؟ ممكن است وزارت محترم توضيح بدهند كه كار به كجا كشيده؟ بر چه مبنايى مدرك براى دكتراى اقتصاد آقاى نوبخت را و از كدام دانشگاه تاييد كرده اند. به نظر مى رسد با اين همه ابهام صرف صدور اعلاميه كفايت نمى كند اكنون هزاران دانشگاهى و غير دانشگاهى كشور منتظر هستند كه در مورد اين مطالب روشنگرى شود. بر نهاد هاى اساسى كشور مانند وزارت علوم و سازمان برنامه چه مى رود؟ آقاى قمصرى با اين وضع نبايد نگران بلكه به قول شما آشفته بود؟
برخى دوستان به من گفته اند كه اين بحث ها راه به جايى نمى برد چون افرادى كه با اين مدارك امتياز شغلى و پست و استادى دانشگاه دست و پا كرده اند زياد شده و كسى نمى خواهد طشت شيوايى اين كار ها از لب بام بيفتد. اما به هر حال سه نكته ديگر كه در همين ارتباط در خور توجه است، را بيان مى كنم.
يكم، اين كه چند سال قبل مورد كم و بيش مشابهى در مورد مرحوم كردان مطرح شد. من شخصاً او را نمى شناختم، اما اكنون به نظر مى رسد به او ظلم شد چون اورا از طرف روزنامه ها، نهاد هاى مختلف از جمله مجلس به زير پرسش بردند و تحت فشار شديد و او آنقدر صداقت داشت كه اصل ماجرا را بيان كند و نقش چند دلال مدرك را توضيح دهد و عذر بخواهد. اما شايد به دليلى كه بى ارتباط با همين فشار ها نبود سكته كرد و مرحوم شد. من بسيارى از كار كنان اداراتى كه او در آن ها مسئوليت داشت را ديده بودم كه از جديت كارى و حسن برخورد او به خصوص با همكاران رده پايين ستايش مى كردند.
دوم، زمانى طى شده و روش ها ظاهرا تغيير كرده به جاى توضيح مكفى و منتفى كردن مطلب، سازمان برنامه اعلاميه اى داد مبهم و خود پرسش بر انگيز، روابط عمومى دانشكاه شريف در مورد استاد گرانقدرى كه مطلب را مطرح كرده بودند -دكتر سورى- بيانيه داد كه ايشان هيات علمى ما نيست و اين اقدام با اقدام متقابل دانشجويان و اساتيد خنثى شد. چند نفرى هم براى من پيام هاى خارج از شان فرستادند. اين مورد بالا هم آقاى قمصرى كه توصيه كرده اند من مهره بازى نشوم! يعنى به جاى توضيح سعى هم شد كه دهان پرسش كنندگان بسته شود. بعداً هم اين اعلاميه تاييديه وزارت علوم منتشر شد كه خود ماخذ بسيارى ابهام ها است.
سوم، اگر فرضاً رزومه آقاى نوبخت به اين خلاصه مى شد كه من از فلان دانشگاه به صورت دانشجوى تمام وقت ليسانس گرفتم، قبل يا اوايل انقلاب دبير بودم، بعد در فلان دوره قانون گذارى نماينده مجلس شدم. آيا اين يك رزومه صادقانه و قابل احترام نمى بود؟ حتماً مى بود. چه لزومى مى داشت از اين نوع مدارك پيرايه ببندند؟ در مورد مشاغل هم كه بسيارى موارد بر اساس رابطه توزيع مى شود و ربطى به صلاحيت هاى علمى ندارد، اين داستان شناخته شده اى است همه به آن عادت كرده ايم. تغييرى در شغل ايشان ايجاد نمى شد. گرچه با وجود همين مدارك زير سئوال يا هر مدرك ديگرى هم كار آيي ايشان يا هر مديرى جداگانه توسط تاريخ و افكار عمومى ارزيابى خواهد شد. آقاى قمصرى عزيز يك مقدارى نگرانى و آشفتگى از اين محل است كه خداى نكرده چنين نشود كه آن ضرب المثل قديمى مصداق بيابد 'واى به وقتى كه بگندد نمك'.
منبع: کانال تلگرامی دکتر طبیبیان