فرارو- «با وجود آنکه با این حرف آخوندی موافقم، اما اینگونه مانند او هم فکر نمیکنم. این حرف خیلی ایده آلیستی است. با این نگاه هیچ کس نمیتواند کار کند. در نگاه عملگرایانه باید جنگید و تلاش کرد. ما در عمل مجبوریم یک جاهایی کوتاه بیاییم تا چرخ مملکت بچرخد. صحبتهای آقای آخوندی ارزشمند است، اما رسیدن به آنها در یک زمان کوتاه ممکن نیست. آخوندی یک مقدار توقعش بالا بود. اگر دوران خاتمی ادامه پیدا میکرد که هیچ. اما احمدی نژاد واقعا کشور را ۲۰ سال عقب انداخت. من به صحبتهای آقای آخوندی نمره خوبی میدهم. او به اجرای این حرفها هم مصمم بود، اما درباره عملکردش با توجه به اینکه او با دو وزارت خانه در هم ادغام شده رو به رو شده بود و مشکلاتش را نمیدانیم فکر میکنم قضاوت کردن درست نباشد. آخوندی با صحبتهایی که در جلسه رای اعتماد مجلس کرد نشان داد نمیخواهد معامله کند. با استعفایش هم رفتار اخلاقی خود را ثابت کرد. اینها میتواند در تاریخ ماندگار باشد.»
استعفای عباس آخوندی از وزارت راه و محمد شریعتمداری از وزارت صنعت، معدن و تجارت پذیرفته شد. بعد از این استعفا همانطور که انتظار میرفت حسن روحانی، شریعتمداری را به عنوان وزیر پیشنهادی کار به مجلس معرفی کرد. اما شاید کمتر انتظار میرفت عباس آخوندی از دولت روحانی خداحافظی کند. او از ابتدای دولت یازدهم روحانی را همراهی کرد. با وجود آنکه نمایندگان مجلس تا انتخابات ۹۶ آخوندی را دو بار تا مرز استیضاح کشاندند، اما در نهایت توانست بار دیگر وزیر بماند. جلسه بررسی استیضاح سوم آخوندی ۲۲ اسفند سال گذشته برگزار شد و او باز هم توانست وزارتش را از دست ندهد.
برخی نمایندگان عزم کرده بودند شانس چهارم استیضاح آخوندی را دو سه ماه بعد از استیضاح وزرای اقتصاد و کار دولت روحانی امتحان کنند. اما این استیضاح با استعفای عباس آخوندی لغو شد. این استعفا در حالی بود که پیش از این شنیدهها درباره استعفای آخوندی با تکذیب وزارت راه رو به رو میشد. با این حال بعد از آنکه عباس آخوندی روز گذشته نامه استعفای خود را بر روی کانال تلگرامیاش قرار داد مشخص شد که نه تنها ماجرای استعفا حقیت دارد بلکه این استعفا بر اثر اختلافات داخل دولت است.
خداحافظ بازار آزاد
آخوندی در نامه اش مینویسد: "به نظر نمیرسد در ارتباط با روش بازآفرینی شهری مورد نظر جنابعالی بتوانم کار موثری انجام دهم. همچنین در ارتباط با سیاست دخالت حداکثری دولت در بازار و روش ساماندهی امور اقتصادیی به لحاظ شرایط موجود کشور نیز امکان هماهنگی ندارم. "
آخوندی ادامه میدهد: "من بر این اعتقاد هستم که سه اصل پایبندی به قانون، احترام به حقوق مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی را در هیچ شرایطی نباید زیر پا گذشت. آنچه که در تدبیر شرایط سخت جدید ناشی از تحریمهای آمریکا شاهدیم دقیقا نقض همین سه اصل است. در هر صورت با این سطح از تفاوت دیدگاه، از حیث اخلاقی ادامه کار من درست نیست. "
این استعفا از طرفی میتواند موید چرخش رویگردانی حسن روحانی از مسعود نیلی، اقتصاددان معتقد به بازار آزاد به سوی محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت باشد. ابتدای سال جاری خبرهای مبنی بر استعفای مسعود نیلی و شرکت نکردن در جلسات هیات دولت منتشر شد. البته برخی کارشناسان میگفتند نیلی پیشتر نیز در دولت اختیار نداشت و همه اختیارات در دست نوبخت، طیبنیا و نهاوندیان بود. نیلی همچنین در جلسه اخیر رئیس جمهور از جمله اقتصاددانانی بود که دعوت شده بود، اما تصمیم گرفته بود در جلسه حضور پیدا نکند.
جمع و جور کردن مسکن مهر خدمت بزرگ آخوندی بود
احمد شیرزاد، تحلیلگر مسائل سیاسی به فرارو میگوید: آقای آخوندی در دوره پنج ساله وزارت خود منشاء خدمات خوبی بود. یکی از خدمات او جمع و جور کردن مسکن مهر بود که برای کشور بلیه وحشتناکی به حساب میآمد. اگر همین یک قلم کار را حساب کنیم کار بسیار بزرگی انجام داده است. با این حال همیشه ممکن است در دولت اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد و بعضی وزرا نتوانند به کارشان ادامه دهند. نامه آقای آخوندی هم از این حکایت دارد که در مواردی اختلاف سلیقه و روشهایی بین برخی وزرا و رئیس جمهور وجود داشته است و آقای آخوندی ترجیح داده یکی دو مورد از آنها را بر ملا کند. اما ضمن آنکه برخی نمایندگان هم نارضایتیهایی نسبت به عملکرد وزیر داشتند، قرار بود با تغییر برخی وزرا کابینه ترمیم شود.
سیاست نزدیکی و دوری در ابدی نیست
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با معنای استعفای یک وزیر نزدیک به حسن روحانی میگوید: در سیاست هیچ نزدیکی و دوری ابدی نیست. افراد به اقتضای شرایط به هم نزدیک یا از هم دور میشوند. البته ممکن است دوستی یا نزدیکی آنها پرجا بماند که ما در مورد ارتباط آقای آخوندی و روحانی از این موضوع خبری نداریم و موضوع ما هم نیست. در سیاست و در مسائل اجرایی کشور بر حسب شرایط ممکن است کسانی به هم نزدیک شوند. حتی ممکن است گاهی افرادی که دوستان خیلی قدیمی بودند از هم فاصله بگیرند. این اقتضای کار سیاسی است. مثلا در ابتدای انقلاب ملی مذهبیها با جناح چپ اول انقلاب تضاد بسیار شدیدی داشتند. اما بعدها و در دوره اصلاحات رابطه آنها با اصلاحطلبان صمیمی شد و این رابطه صمیمی هنوز ادامه دارد.
فرق نسخه روحانی و آخوندی
شیرزاد ادامه میدهد: من هیچ گاه به صورت مستند نشنیدم که آقای آخوندی به آقای روحانی نزدیک بوده باشد. آقای آخوندی از نظر سیاسی سابقه اصولگرایی دارد، اما از نظر مشی اقتصادی ایشان به بازار آزاد اعتقاد داشتند و به بازار کاملا رقابتی و آزاد معتقد بود. اما در این زمینه همین الان هم بین متحدان آقای روحانی نظرات یکپارچهای وجود ندارد. اقتصاددانهای نهادگرا از جمله ۵۰ اقتصاددانی که به رئیس جمهور نامه نوشتند معتقدند دولت با دخالت در بازار ارز باید قیمت ارز و نرخ تورم را پایین آورد. اگر میخواستیم نسخه آقای آخوندی را در این شرایط دنبال کنیم، طبیعتا باید از هرگونه دخالت دولت پرهیز شود و به این ترتیب با رو به رو شدن با دلار ۵۰ هزار تومانی هم میگوییم خاصیت بازار است.
در دوره جنگ ناچار به توزیع کوپن و بعد از آن ناگزیر به اقتصاد آزاد بودیم
این تحلیلگر سیاسی میگوید: حرفهای آقای آخوندی در جای خود و در زمان خود مفید و شنیدنی است. او قطعا استدلالهای محکمی برای سخن خود دارد. اما شرایط حاضر که ما در یک جنگ اقتصادی هستیم بیشتر ما را ناگزیر به کنترل دولت میکند. ما در دولت مهندس موسوی به خاطر جنگ با عراق ناچار به توزیع کوپن بودیم. به همین دلیل اسم مهندس موسوی با کوپن و توزیع کالا گره خورد. در حالی که مهندس موسوی به فراخور زمانی که مسئولیت را برعهده داشت ناچار به این سیاست بود. مرحوم آقای هاشمی هم در دورهای بر سر کار آمدند که جنگ تمام شده بود و کشور نیاز به رقابت بخش خصوصی داشت. به این ترتیب نام آقای هاشمی با بحث اقتصاد آزاد و اقتصاد بازار گره خورد. شاید این باورها جزء شخصیت این افراد نباشد بلکه بیشتر خصلتهای زمانی است که درگیر مسئولیت شده اند.
کوپن برای عدهای ایدئولوژی شد
این تحلیلگر سیاسی ادامه میدهد: آقای روحانی هم به اقتصاددانهای نهادگرا و چپ متمایل نیست. او بیشتر طرفدار بازار آزاد است. او از آنچه آقای آخوندی در استعفای خود گفته دور نیست، اما شرایط موجود و وضع فشارهای سیاسی که به کشور وارد میشود دولت را ناگزیر به دخالت بیشتری کرده است. ما نباید اسیر روشها شویم و آنها برای ما قداست پیدا کنند. توزیع کوپنی کالا اقتضای دوران جنگ بود، اما بعد از مدتی کوپن به ایدئولوژی عدهای تبدیل شد و نتوانستند از آن دست بکشند. الان هم باید مراقب بود که حضور دولت تبدیل به یک ایدئولوژی و باور همیشگی نشود و دولت بتواند به موقع پای خود را از بازار بیرون بکشد و اجازه دهد فعالان اقتصادی با رقابت سازنده کار خود را انجام دهند.
مسیر دولت برعکس شده است
جعفر خیرخواهان، اقتصاددان نیز به فرارو میگوید: ظاهرا آقای آخوندی از مدتی قبل عزم جدایی از دولت داشت. احساس میکرد دولت به اصولی که باید در شرایط تصمیم گیری به آنها پایبند بود عمل نمیکند. آخوندی در دوران احمدی نژاد اصول و اهدافی را تبلیغ میکرد. احمدی نژاد اقتصاد کشور را به سمتی برده بود که رو به سقوط و برخلاف علم اقتصاد بود. تصور میرفت با وزارت آخوندی به سمت این اصول و اهداف حرکت شود. او در پنج سال گذشته فکر میکرد به سوی این اهداف و اصول در حرکت هستیم. او با هدف تقویت بخش خصوصی، ایجاد رقابت، آمده بود. اما حالا که دیده اینها محقق نمیشود و مسیر دولت برعکس شده بهتر است استعفا دهد. به نظر میرسد آقای روحانی تصمیم گیریها را به افرادی که صلاحیت تصمیم گیری دارند واگذار نمیکند. او درست برخلاف آنچه میگفت که من طرفدار دموکراسی ام و فقط یک رای در هیات دولت دارم عمل میکند. آنگونه که پیداست آقای آخوندی به مواردی بسیار تاکید داشته، اما آقای روحانی با روحیه شخصیگرایی خواسته نظر خود را تحمیل کند و این دو در نهایت با هم کنار نیامدند.
این کارشناس اقتصادی ادامه میدهد: آقای روحانی در انتخابات میگفت: مسیر دارد اصلاح میشود. آقای جهانگیری هم میگفت: ماشین اقتصاد از دره خارج شده است و آن را به مسیر برمیگردانیم. اما متاسفانه تمایل پیدا کرد کارهایی که دولت احمدی نژاد انجام داده بود را تکرار کند. کارهای آقای روحانی مثل انتخاب وزرا، برخورد با مجلس، اصلاحات اقتصادی، تعیین و تکلیف یارانه انرژی، سیاست ارزی کپی سیاستهای احمدی نژاد است. نمیدانم نامش را تنبلی بگذاریم یا فشار سیاسی. این دولت نشان داد که در عمل قابلیت و توانایی حرکت در مسیر درست که زحمت، دردسر و جنگیدن دارد را ندارد.
خیرخواهان در ارتباط با این این جمله عباس آخوندی که سه اصل پایبندی به قانون، احترام به مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی را در هیچ شرایطی نباید کنار گذاشت میگوید: با وجود آنکه با این حرف آخوندی موافقم، اما اینگونه مانند او هم فکر نمیکنم. این حرف خیلی ایده آلیستی است. با این نگاه هیچ کس نمیتواند کار کند. در نگاه عملگرایانه باید جنگید و تلاش کرد. ما در عمل مجبوریم یک جاهایی کوتاه بیاییم تا چرخ مملکت بچرخد. صحبتهای آقای آخوندی ارزشمند است، اما رسیدن به آنها در یک زمان کوتاه ممکن نیست. آخوندی یک مقدار توقعش بالا بود. اگر دوران خاتمی ادامه پیدا میکرد که هیچ. اما احمدی نژاد واقعا کشور را ۲۰ سال عقب انداخت. من به صحبتهای آقای آخوندی نمره خوبی میدهم. او به اجرای این حرفها هم مصمم بود، اما درباره عملکردش با توجه به اینکه او با دو وزارت خانه در هم ادغام شده رو به رو شده بود و مشکلاتش را نمیدانیم فکر میکنم قضاوت کردن درست نباشد. آخوندی با صحبتهایی که در جلسه رای اعتماد مجلس کرد نشان داد نمیخواهد معامله کند. با استعفایش هم رفتار اخلاقی خود را ثابت کرد. اینها میتواند در تاریخ ماندگار باشد.