مکرر پیش آمده که اتفاقاتی در کشور رخ میدهد و دشمنان و کینهتوزان نسبت به اسلام و ایران بهشدت از آنها سوءاستفاده میکنند و خود را به بهانه تازهای مجهز میسازند تا در لباس دلسوزی برای آزادی مردم و منافع آنها به نظام جمهوری اسلامی حمله کنند و متاسفانه تاثیرگذار هم هست.
دختر جوانی در صفحه اینستاگرام خود فیلمهایی کوتاه از رقصیدن خود منتشر میکند. متاسفانه تعداد کثیری از کاربران شبکههای اجتماعی رفتارهای غیراخلاقی و ادبیات ولنگارانه و حتی مستهجن را رواج میدهند. بدیهی است که این کارها برای خود آنها و اجتماع زیانبار است و نیازمند پیشگیری و اصلاح و اعمال مجازات در موارد لازم. این برخورد مختص یک نظام دینی نیست، بلکه امری عقلایی است بهطوریکه حتی در کشورهای غربی شکستن برخی از حدود در این عرصه، ممنوع و مستوجب تنبیه و مجازات است. درباره این پدیده، طرز برخورد با آن، شیوه انعکاس ماجرا و زمان حدوث آن، توجه به چند نکته مبتنی یا منبعث از تفکر دینی و عقلانی، ضروری است:
1- پیروی از ارزشهای دینی و رواج رفتار اخلاقی همچنین عزیز شدن دین در نزد مردم و برقراری عدالت، به ادای حقوق متقابل حاکمیت و مردم نسبت به یکدیگر بستگی دارد:
«فاذا ادت الرعیه الی الوالی حقه و ادی الوالی الیها حقها عز الحق بینهم و قامت مناهج الدین و اعتدلت معالم العدل و جرت علی اذلالها السنن. فصلح بذلک الزمان و طمع فی بقاء الدوله و یئست مطامع الاعداء»
«پس چون مردمان حقّ زمامدار را بگزارند و زمامدار حقّ مردمان را به جای آرد، حق میان آنان گرانقدر شود و راههای دین پدیدار و نشانه های عدالت بر جا و سنّت چنانکه باید اجرا گردد. پس کارِ زمانه آراسته گردد و چشم امید به پایداری دولت میتوان داشت و طمع دشمنان به براندازی حکومت، به یاس خواهد گرایید.»(نهجالبلاغه- خطبه 207)
حکومت وظایف بسیاری نسبت به مردم دارد:
- محبت، لطف و رحمت نسبت به همه مردم، چه همکیشان چه کسانی که وجه اشتراکشان با حاکم، تنها بشر بودن است:«و اشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و اللطف بهم ... فانهم صنفان: اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق»
«دل خویش را سرشار از مهربانی به مردم و دوستی آنها و لطف در حقشان بساز... . آنان دو گروهاند یا همکیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش.»
- چشمپوشی از رفتار و کردار ناشایست عمدی یا اشتباهی مردم [تا جایی که حقوق دیگران تباه نشود]:«یفرط منهم الزلل وتعرض لهم العلل ویوتی علی ایدیهم فی العمد والخطا فاعطهم من عفوک وصفحکف مثل الذی تحب ان یعطیک الله من عفوه وصفحه»
«از آنها تخلفاتی سر خواهد زد و عیوب و ناهنجاریهایی عارضشان خواهد شد و بهعمد یا خطا، دست به کارهای ناشایست خواهند زد؛ پس، از عفو و بخشش خویش بهرهمندشان ساز، همانگونه که دوست داری که خداوند نیز از عفو و بخشایش خود تو را بهرهمند سازد.»
- بیطرفی حاکمیت در ادای حقوق مردم:
«فلیکن امر الناس عندک فی الحق سواء فانه لیس فی الجور عوض من العدل»
«پس باید کار مردم در آنچه حق است، نزد تو یکسان باشد، که ستم را با عدل عوض ندهند.»
- شاید صدها وظیفه دیگر را بتوان شمرد، مانند اینکه
در برابر امتیازطلبی مسئولان، خویشان آنها و مردم مورد علاقه-شان، جانب خدا و مردم را بگیرد؛ در برابر برتریجویی و زیادهخواهی خواص، منافع عموم مردم را ترجیح دهد؛ منابع تولید را از دستاندازی نزدیکان مسئولان نگاهدارد؛ از مستضعفان و مظلومان حمایت کند؛ به گرسنگی تهیدستان در کنار شکمبارگی ثروتمندان تن ندهد؛ به صلاح و خیر مردم بیندیشد و برای آن تدبیر کند؛ بیتالمال را پاس دارد؛ برای گرفتار نشدن مردم به فقر و تنگدستی، مسئولان را از مالاندوزی بازدارد؛ آزادی و حریت مردم را پاس داشتن و...
اگر از این وظائف غفلت یا تغافل شد و مسئولان به خود و خویشان خود و طرفداران خود پرداختند و به اشرافی گری و تجملات روی آوردند؛ مردم را در برابر فساد و تبانی و گرانی و بیکاری کموبیش، به حال خود رها کردند؛ بهجای حفظ آزادی مردم به استبداد دست یازیدند و در تقسیم قدرت پست و مقام را به خویشاوندان و دوستان و طرفداران خویش سپردند، نباید انتظار اعزاز دین و رواج رفتار دینی و اخلاقی داشت. بهعبارتدیگر، گرچه هنجارشکنیهای غیراخلاقی، بهویژه وقتیکه اراده بیگانگان کینهتوز بر آن تعلق دارد و دشمنان در آن میدمند، باید جدی گرفته و چاره شود، ولی اهتمام اصلی باید متوجه عدالت و ایفای وظائف در قبال مردم باشد تا آن ناهنجاریها خودبهخود کم و کمتر شود.
2- چون هدف از برخورد با این ناهنجاریها، اصلاح مرتکبان و جلوگیری از اشاعه فاحشه بیشتر و تضمین سلامت جامعه است باید راهی که برگزیده میشود، علاوه بر آنکه با ارزشهای فوقالذکر سازگار است، متناسب با هدف باشد. آیا اگر به این دختر جوان خطرات و مضرات آن رفتارها تفهیم میشد و بهجای رسواسازی او و درآوردن اشکش در مقابل دوربین، عیب او را میپوشاندند بازدارنده نبود؟
آیا چشمپوشی از کارهای او یا اِعمال تنبیه متناسب سن و موقعیت وی، احتمال تشویق او به جبران گذشته قوی نمیشد؟ بهجای برخوردهایی از این نوع، این دختر در فضایی که ترحم انسان برانگیخته میشود در مقابل دوربین صداوسیما، دستگاه تبلیغاتی رسمی کشور، وادار به اعتراف میشود و دلسوزی میلیونها نفر را نسبت به او برمیانگیزد و زبان دشمنان بر سر نظام مظلوم جمهوری اسلامی دراز میشود. اگر بگوییم این روش زشت، آن کارها را صد برابر رواج داد خطا کردهایم؟
3- گویی عناصر دخیل در این نحوه برخورد از پشت ِکوه آمدهاند که یک مورد را اینچنین بزرگ میکنند، مگر تنها این یک مورد است؟ اگر در گوگل عبارت «رقص دختران ایرانی» را جستجو کنیم در کمتر از چند ثانیه ۷۵۴۰۰۰۰ سایت که حاوی این مطلب گزارش میشود. کسانی که این هزینه را بر نظام بار کردهاند توضیح دهند چرا در این وضعیت کشور بهیکباره این موضوع و این فرد را برجسته میکنند و اینهمه هزینه برای نظام میسازند.
وضعیتی که بحث از جنگ اقتصادی و کودتای ارزی است و بیسابقهترین کاهش ارزش پول ملی در چندین دهه اخیر رخداده و به تمام ارکان اقتصادی در کشور آسیب وارد کرده است، وضعیتی که در آمریکا، مسئول تنظیم سیاستهای تحریمی ضد ایران و ایرانی و اسلام و انقلاب بهصراحت در کتاب خویش، از راهبردی بودن آن یاد میکند، وضعیتی که مردم مضطرب و حیران از قیمت ارز و سکه و آب شدن امیدهایشان، ناظر کاهش ساعتی قدرت خریدشان هستند. البته چون نابخردانه بودن این نحوه برخورد، آشکارتر از آن است که ساکنان پشتِ کوه متوجه آن نشوند، باید احتمال تعمد را نادیده نگرفت. این دیگر کار نیروهای امنیتی است.
4- کمترین زیان این است که نشان از تفاوت دغدغههای مسئولان با غم و غصههای مردم دارد. پدیدهای که مردم را از مسئولان دور میسازد.
5- سخن بر سر این نیست که کار این دختر قباحت ندارد یا کمتوجهی به امور اخلاقی جایز است بلکه بحث بر سر آن است که اولاً چرا در قبال مسائل حیاتی موجود به این مسئله اینهمه اهمیت دادهشده و چرا این زمان برای این کار انتخاب گردید. همچنین چرا آن نحوه برخورد انجام گرفت؟
6- امیر مومنان که کوچکترین تعرض به بیتالمال را برنمیتافت بسیاری از بدعتهای پیش از خود را نادیده گرفت. برخی از آنها از مهمات امور بود. آن امام همام در بدو صدارت ظاهریاش خطاب به قضات فرمود:
«اقضوا کما کنتم تقضون»«مانند گذشته قضاوت کنید.»
این قضات به فتوای شیخین قضاوت میکردند و امیر مومنان آنها را قبول نداشت پس چگونه روش ایشان را تایید کرد؟ علی علیهالسلام در جایی دیگر به این پرسش پاسخ میدهد که «ولو حملت الناس علی ترکها و حولتها الی مواضعها و الی ما کانت فی عهد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) لتفرق عنی جندی، حتی ابقی وحدی او قلیل من شیعتی»«اگر مردم را بر ترک این امور (پارهای از احکام و دستورهای دینی) وادارم و آنها را بهجای خود و به وضعیت زمان رسول خدا بازگردانم، سپاه از اطرافم پراکنده میشوند و من تنها خواهم ماند، یا با اندکی از پیروان.»
ولی همین امیر بر حق که چنین تسامحی را حتی در امر مهم قضا لازم میشمرد، در امور اقتصادی و مالی کوچکترین خطا را با شدیدترین برخورد پاسخ میدهد. ما چنین میکنیم یا عکس آن؟
7-این شیوه رفتار، خدای ناخواسته ما را مصداق این فرمایش حضرت علی علیه سلام قرار میدهد که انحطاط حکومتها را به چهار نشانه میتوان فهمید: «تضییع الاصول و التمسک بالفروع و تقدیم الاراذل و تاخیر الافاضل» «واگذاشتن و تباه کردن امور اصلی، پرداختن به امور فرعی، قدرت یافتن فرومایگان و عقب ماندن و کنار زدن شایستگان.»