جمعه, 03 آذر 1396 09:41

حسن سبحانی: چرا حتی مسئولان هم منتقدند؟

نوشته شده توسط

دکتر حسن سبحانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در کانال تلگرام خود نوشت: 

از ویژگی های جامعه ما آن است که از مردم کوچه و بازارگرفته  تا عالی ترین مقامات کشوری و لشگری، از وجود مشکلات و نارسائی ها در کشور شکوه و شکایت می کنند و این مقوله صرفنظر از نوع مسئولیت ها و یا اصولا فارغ از مسئول بودن و یا مسئول نبودن شاکی یا عیب جو یا منتقد و یا فرصت طلب است . به عبارت دیگرچون متاسفانه ، در جامعه ما اهمیت ندارد که چه رابطه ای بین مسئولیت قبلی و یا فعلی افراد با نوع مشکلات تولید شده وجود دارد و بررسی نمی شود که آن ها تا چه اندازه در ایجاد و یا بقای مشکل نقش داشته اند لذا به خصوص مدیران و مقامات حکومتی ، در غیبت این بررسی و مسئولیت خواهی، با بیان مشکلات و اشکالات و حتی ارائه نقدهای به ظاهر عالمانه ، به اصطلاح فرافکنی می کنند  یعنی منشاء ایجاد اشکالات و کاستی ها و نا رسائی های موجود را به گردن هویت های ناشناس می اندازند و به این ترتیب همواره حضور  دائمی عینی و ذهنی خود و یا همفکران خود در دولت ها و مجالس متعدد را ، نه تنها زمینه سازی و توجیه می کنند که با حق به جانب نشان دادن خود، رابطه علت و معلولی بین مسئولیت مقامات با نتایج و پی آمد های ناشی از اعمال مسئولیت آنان را در جعبه سیاه پاسخگو نبودن محبوس، و امکان آگاهی و وقوف ملت را بر آسیب شناسی و ادراک چرائی ایجاد و استمرار مشکلات نفس گیر، از بین می برند.

 

نتیجه این شیوه تعامل بین حکمرانان که در موارد بسیاری با مساعدت رسانه ها و ابزار های ارتباط جمعی ( که عمدتا توسط همین مقامات به منظور پشتیبانی نظری از افراد و جریان های همسو ایجاد شده )، مورد حمایت و پشتیبانی قرار می گیرد آن است که آحاد جامعه می بینند افراد و دسته جات و تفکراتی همواره در کارند و در عین حال که خودشان تصمیم گرفته اند و می گیرند و همان طور که خواسته اند دوخت و دوز کرده اند و می کنند لیکن همواره منتقد شرایط و امور هم هستند  و به این ترتیب بجای پاسخگوئی در قبال تصمیمات حال و گذشته خویش، با سوء استفاده از صداقت و فقدان وقوف مردم بر مسائل پیچیده تر حکومتی، تصمیم گیری در خصوص اقتصاد و فرهنگ و سیاست خلق را ، استمرار می بخشند.

 

چنین است که در جامعه جایگاه ها و موقعیت ها آنچنان دچار اختلاط و حتی ترکیب شده که گوئی امکان به سامان آوردن آن بسیار کم شده است  و دلیل هم این است که افراد و مقامات و موقعیت ها غالبا  سر جای خویش  نیستند  و اشخاص و تشکیلات حقیقی و  حقوقی، در قبال کارکرد ها و گفته های خود ، اصولا حتی اعتنائی به ضرورت و یا لزوم مسئولیت پذیری ندارند . یعنی آنچنان با اعتماد به نفس و اطمینان در طی زمان های طولانی ، همانطور که خواسته اند عمل کرده اند و می کنند و به دیگران جواب نداده اند که امروز دیگر اعتقاد پیدا کرده اند، که  توجه به پی آمد های نحوه کار آنان، اصولا نه تنها به هیچکس مربوط نمی شود که این دیگران هستند که باید پاسخ بدهند چرا فقر تعمیق می شود و کرامت بیکاران مورد بی حرمتی قرار می گیرد و ارزش های انسانی در مسلخ خود خواهی های افراطی قربانی می شوند.

@hassan_sobhani

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: