دوشنبه, 24 مهر 1396 23:32

علی دادپی : رانت‌خواری رسانه‌ای به بهانه نقد رانت‌خواری

نوشته شده توسط

رانت‌خواری رسانه‌ای به بهانه نقد رانت‌خواری

علی دادپی 

در کانال شخصی خود نوشت :

@khiabanforsat 

مدل کسب و کار رسانه ای در ایران بر تولید محصول از اجزای رایگانی استوار است که متخصصین و کارشناسان تهیه می کنند.  این مدل آنقدر فراگیر است که حتی رسانه های طرفدار اقتصاد بازار آزاد چندان در بند رعایت حقوق معنوی و تحمل هزینه تولید محصول فرهنگیشان به شکل مرسوم در جهان توسعه یافته یا دنیای رسانه ای نیستند.

 

اشاره به این مدل حرف گزنده ایست که با نیت آزردن کسی گفته نمی شود ولی نکته ایست که در مکالمات و گفتگوها بسیار شنیده می شود. و بسیاری از اقتصاددانان که بازار رقابتی و آزاد را بهترین و موثرترین نهاد اقتصادی می دانند آنرا نکته ای می دانند که باید گوشزد شود.

 

بازار نهادیست که در آن مبادله به دلیل مقدس بودن حقوق مالکیت ممکن و میسر می شود و در امتداد حقوق مالکیت شکل می گیرد. یکی از تناقضات دنیای رسانه ای ایران همین بی اعتنایی به مالکیت حقوق فرهنگی نوشته ها و مقالات است. گویی پیشفرض همه رسانه ها و ناشران این است که محصول اندیشه و تحصیل یک کارشناس باید آزاد و رایگان باشد. در نتیجه بنا بر استثمار نویسنده و تحلیلگریست که یادداشتها و نظراتش نشریه ایشان را به یک محصول رسانه ای تبدیل می کند.

 

یکی از تناقضات تاسف بار این واقعیت رسانه ای هم در این است که حتی نشریات حامی اقتصاد بازار آزاد و مدافع حقوق مالکیت خود در صف اول نقض حقوق مالکیت فرهنگی و فکری قرار می گیرند. ایشان به بهانه حمایت از نظریات اقتصادی و نشر آنها در جامعه همیشه در حال دریافت و سفارش مطلب به گروهی از دانشگاهیان و کارشناسان هستند که علیرغم ذیق وقت و مشغله های فراوان هزینه فرصت نوشتن مطلب را با شوق به گسترش دانش عمومی و ارتقاء آگاهی مردم تحمل می کنند. اما نتیجه این شوق و تلاش بخشی از یک محصول و یک رسانه است که نه رایگان است و نه کم درآمد. برعکس این شوق به گسترش دانش در تهیه مطالب باعث شده است تا بسیاری از این نشریات دارای کیفیت مقبولی باشند و مورد توجه و استقبال مخاطبان و فعالان اقتصادی و روزنامه خوانان ایرانی نیز قرار بگیرند و درآمدهای هنگفتی را از طریق محصولات جانبی مانند درج آگهی و تبلیغ برای این نشریات به ارمغان بیاورند. سهم نویسنده و متخصصی که هزینه فرصت سنگینی را برای ارتقاء کیفیت این محصول پرداخت کرده است معمولا تشکری سنگین از لغات ادبی و تعارفات آنچنانی که گواه توخالی بودنش است.

 

این نکته جالب است که روزنامه هایی که خود را منتقد رانت خواری می دانند و می گویند در اقتصاد ناهار مجانی وجود ندارد نه مساله ای با دریافت رانت محتوایی از علاقه و باور این دانشگاهیان دارند و نه با خوردن ناهار رایگان مشکلی. اینجاست که باید از خودمان بپرسیم آیا در پس این جنجالها آیا یک گفتمان جدی درباره گسترش حقوق مالکیت و تحکیم رقابت پذیری و نهادینه شدن بازارهای رقابتی در کشور وجود دارد؟ یا ‌شاید همه اینها نمایشیست برای سرگرمی٬ که در یک طرف آن گروهی تخصص و دانش دیگران را به محصولی فرهنگی برای عرضه تبدیل می کنند تا برای خود کسب درآمد کرده باشند. و بعد از موفقیت در کسب درآمد و تاسیس یک رسانه با کیفیت نگاه تحقیرآمیز خود را به کارشناسی برمی گردانند که دانش و نگاه تحلیلگرش چنین موفقیتی را ممکن کرده است. داستان غم انگیزیست بویژه آنکه شخصیتهای اصلی کسانی هستند که حداقل به زبان خود را مدافع حق دیگران به محصولشان می دانند و منتقد رفتارهای نادرست هستند ولی در کردار ایشان نمی توان اثری از باورهای لفظیشان دید.

 

شاید یک دلیل درجازدن در فرآیند توسعه همین باشد که حقوق مولف و اصول مالکیت هنوز موضوعیست برای جدل نه تعهدی برای کار و  یا مبنایی برای مشارکت. شاید وقت آن رسیده است که دانشگاهیان خود رسانه ای تاسیس کنند که مدل جدیدی از کسب و کار رسانه ای را عرضه کند٬‌ که در آن حقوق مولف به رسمیت شناخته شده باشد و مولفین نه نویسندگان بی جیره و مواجب بلکه شرکا و سهامداران این نشریه باشند.

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: