محمدقلی یوسفی در گفتوگو با «آرمان»:
موضوع تغییر واحد پول ملی به تومان از آذر سال گذشته در هیات دولت مطرح شد. اکنون در لوایحی که درباره اصلاح نظام پولی و بانکی در هیات دولت مطرح شده است، یکی از موضوعات مورد تاکید تغییر واحد پول ملی است که بر اساس این لایحه واحد پول رسمی کشور، تومان و معادل ۱۰ ریال تعیین شد. اجراي اين طرح بر خلاف آنچه گفته ميشود اصلا ساده نيست و هزينههاي زيادي به همراه دارد. هزينه چاپ اسکناس و ضرب سکههاي جديد در زمان اجراي برنامه و هنگامي که دو نوع پول به موازات هم درجريان است، افزايش چشمگيري پيدا ميکند. از سوي ديگر انبوهي از اوراق رسمي کشور مانند دسته چک، سندهاي مالي و... بايد تغيير پيدا کرده و واحد آنها به تومان تبديل شود. از طرفی افزایش ارزش پول ملی، آسان شدن مبادلات تجاری، حسابداری و بررسی مالی حسابها، آسان شدن حمل و نقل، افزایش اعتماد جامعه به پول ملی و اثرات روحی و روانی مثبت، میتواند از بدیهیترین مزایای این تغییر باشد. محمدقلی یوسفی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتوگو با «آرمان» میگوید: «لازم است دولت با تدبیر این کار را انجام دهد و جای حذف یک صفر، دو یا سه صفر را حذف کند تا هزینه این تغییر در اقتصاد کشور، کمتر باشد.»
بحث تبدیل پول ملی از ریال به تومان موافقان و مخالفان بسیاری دارد. نظر شما درباره این لایحه چیست؟
پیش از این نیز در این زمینه بحثهایی انجام شده است. متاسفانه سیاستهای نادرستی که در سالهای مختلف در کشور اتخاذ شد که به دنبال آنها تورم به وجود آمد، باعث تضعیف ارزش پول ملی شده است، طوری که سرعت تضعیف پول ملی در ایران نسبت به دورههای مشابه در کشورهای دیگر، بسیار تندتر بوده است. اگر در کشورهای دیگر کاهش 20 تا 30درصدی ارزش پول ملی، 50 سال به طول انجامیده است، در ایران با این کاهش ارزش پول به میزان دو هزاردرصد در همین مدت مواجه بودهایم. این نشان میدهد وضعیت بهگونهای است که امروزه حتی حذف دو یا سه صفر لازم است و میتواند وضعیت را متعادل کند.
ممکن است توضیح دهید که چرا باید صفرهای بیشتری حذف شود؟
اگر ما فقط یک صفر را برداریم تغییر چندانی ایجاد نمیشود، زیرا هیچکالا یا خدماتی در کشور وجود ندارد که قیمت آن کمتر از 200 تومان باشد. کمترین پولی که برای حمل و نقل با تاکسی در شهری مانند تهران پرداخت میشودهزار تومان است. در موارد دیگر هم تقریبا به همین شکل است و مبالغ پرداختی برای دریافت کالا و خدمات به بیش ازهزار تومان میرسد. وقتی که روند تورمی شرایط اقتصادی کشور را به جایی رسانده که ارزش پول ملی تا این حد کاهش یافته است، عاقلانه نیست که پولهایی چاپ شود که عملا فایدهای ندارند و نه تنها کمکی به حل مشکلات نمیکنند، بلکه هزینه ضرب سکه یا چاپ اسکناس و هزینههای جانبی آنها به مراتب بیشتر از سود حاصل از چاپ آنهاست. همچنین در محاسبات حسابداری در بین نهادها، ارگانها و افراد و اشخاص، وجود این تعداد صفر مشکلساز است. به ویژه وقتی که ما مجبوریم دستگاههای عابربانک در بانکها و سایر فروشگاهها را تعویض کنیم و بر اساس اسکناسهایی با یک صفر کمتر آنها را ساماندهی کنیم، میبینیم که هزینهها بسیار بیشتر از حد تصور است و حذف یک صفر کافی نیست. در مقابل حذف دو یا سه صفر هیچمشکلی ایجاد نمیکند. ضمن اینکه حذف بیشتر صفرها در نهایت اجتنابناپذیر است. این مساله باید توسط دولت اصلاح شود و شرایط اقتصادی بهگونهای ساماندهی شود تا مشکلات کمتری پیش روی کشور باشد.
آیا حذف دو یا سه صفراز پول ملی، شوک بیشتری به جامعه تحمیل نمیکند؟
طبیعی است که هر شوکی که به اقتصاد وارد میشود، خواه حذف یک صفر باشد یا حذف دو یا سه صفر، اثرات منفی خود را به همراه دارد. در نتیجه وقتی ما مجبور به ایجاد یک شوک هستیم، نباید این شوک را به صورت ناقص رها کنیم و بعد از چند ماه یا یک سال دوباره شوک دیگری متحمل شویم. باید یکبار این شوک را به اقتصاد وارد کنیم. جامعه باید درد این جراحی را که در راستای بهبود است تحمل کند ولی پس از آن وضعیت تقریبا شفاف میشود.
به نظر شما الزاماتی که باید در کنار تغییر واحد پول رعایت شود چیست؟
متاسفانه مشکلات سالهای گذشته که روی هم انباشت شده است، ارزش پول ملی را کاهش داده است. در محاسبات اقتصادی داخلی و حتی در سطح بینالمللی، واحد و ارزش پول ما مشکلساز است. باید توجه داشت که این تغییر برای دولت هزینههای بسیاری دارد. ضرب سکهها، چاپ اسکناس و تغییرات جانبی در بانکها و تمام مراکز خرید و فروش، هزینههای زیادی برای دولت به همراه دارد که به همین خاطر لازم است دولت با تدبیر این کار را انجام دهد و به جای حذف یک صفر، دو یا سه صفر را حذف کند تا هزینه این تغییر در اقتصاد کشور، کمتر باشد. تاکید میکنم که حذف یک صفر به نظر من، نه مشکلی را حل میکند، نه تاثیر بسزایی بر ارزش پول ملی میگذارد.
بر فرض تصویب این لایحه توسط مجلس و اجرایی شدن آن، چه تبعاتی باید مد نظر باشد؟
این کار باید با توجه به تبعات بینالمللی آن و آیندهنگری صورت بگیرد. وقتی ما به کشورهای دیگر بدهکار هستیم، قدرت خرید پول ما کاهش پیدا میکند و درنتیجه توان خرید آنها افزایش پیدا خواهد کرد. هزینه پرداخت بدهیها و قرضهای ما در صورتی که به تغییر واحد پول ملی اقدام کنیم، برای ما بیشتر خواهد شد و برای کشورهای پیشرفته با قدرت خرید بیشتری همراه است. همین باعث میشود آنها بتوانند با همان مبلغ پول قبلی خود، منابع و کالا و خدمات بیشتری از ایران خریداری کنند. دولت باید تمام این تبعات را بررسی کند و اگر بر تغییر واحد پول پافشاری دارد، این کار را به صورتی انجام دهد که حداقل فایدههای ملموسی برای اقتصاد داشته باشد. به نظر من حذف دو یا سه صفر میتواند تاثیرات بهتری برجای بگذارد.