دکتر محسن طباطبایی مزدآبادی
دبیر انجمن اقتصاد شهری
در روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 4018 نوشت:
ارائه گزارش جامع پس از هر حادثه طبیعی یا انسانی در همهجای دنیا امری مرسوم است، بهعنوان مثال پس از سونامی 2011 فوکوشیما ژاپن و آتشسوزی در نیروگاه اتمی، گزارشی 220 صفحهای درباره حادثه و ارزیابی آن، شرح حادثه، تلاشها برای مهار، ملاحظات ایمنی نیروگاه، پاسخ اولیه ژاپن به حادثه، آمادگی برای شرایط اضطرار، مدیریت بحران، گذار از مرحله اضطرار به مرحله بازیابی، عواقب رادیولوژیک حادثه و ریکاوری بعد از حادثه ارائه شد و در پایان درسهایی که ژاپن باید از حادثه بگیرد تنظیم شده است در گزارش آتشسوزی فورت مکموری در آلبرتای کانادا در سال 2016 نیز که در منطقهای به وسعت 400 مایلمربع اتفاق افتاد و به تخلیه اجباری 100 هزار نفر انجامید و 44 هزار شغل را تحتتاثیر قرار داد، به آیندهنگاری و ارائه راهبرد پرداخته شده است.
در این گزارشها و موارد مشابه دیگر، وجه بارز جبران خسارات و نگاه به آینده برای جلوگیری از تکرار موارد مشابه است اما چیزی که ما در گزارش نهایی حادثه پلاسکو میبینیم و مشخصه بارز آن است، پرداختن به مقصران حادثه و مشخص کردن سهم تقصیر و قصور سازمانها است که این رویکرد اساساً مشکلی را حل نخواهد کرد. تحلیل خطاهای رخ داده و اشکالات موجود در راهبرهای مدیریتی افراد یا سازمانها چنانچه با هدف بهبود و اصلاح باشد، مفید است. علتیابی حادثه یقینا مهم است. این کار نه فقط برای حادثه ساختمان پلاسکو بلکه باید برای تمامی آتشسوزیهای کشور انجام گیرد. بهعنوان مثال دپارتمان آتشنشانی ایالاتمتحده در گزارش سال 2015 خود نوشته است که در این سال یک میلیون و 345 هزار و 500 آتشسوزی در این کشور اتفاق افتاده و منجر به مرگ 3280 نفر شده است. آمار درصد تلفات در هرکدام از انواع آتشسوزی مشخص و عنوان شده است که سهپنجم مرگومیر در آتشسوزیهای خانگی در منازلی اتفاق افتاده است که زنگ هشداردهنده دود آنها کار نمیکرده است. ملاحظه میشودکه در چنین گزارشی نیز علل حوادث آتشسوزی مشخص شده است اما رویکرد آنها باعث کاهش چشمگیر سالانه آتشسوزی میشود. بنابراین بهنظر میرسد چنانچه میخواهیم شعار «پلاسکو فراموش نشود» محقق شود و این اتفاق برای ساختمانهای پرشمار مشابه پلاسکو در کشور تکرار نشود، باید منطق گزارشنویسی ما تغییر کند.