جعفر خیرخواهان یکی از دلایل مخالفت مردم سوئیس با طرح دریافت یارانه نقدی را درک و شناخت خوب این مردم از «پول» میداند.
به گزارش اقتصادنیوز، خبر مخالفت مردم سوئیس با طرح پرداخت مستمری به شهروندان این کشور، اسباب مقایسه واکنش سوئیسیها با رفتار مردم ایران در قبال یارانه نقدی شده است. اما دلیل تصمیمگیری قابل تأمل مردم سوئیس که در جریان یک رفراندوم، طرح دریافت مستمری ماهانه را رد کردند، چه بود؟ جعفر خیرخواهان یکی از دلایل مخالفت مردم سوئیس با طرح دریافت یارانه نقدی را درک و شناخت خوب این مردم از «پول» میداند و در این باره عنوان میکند: «سوئیسیها که به سرزمین پول و بانکداری و ساعت و وقتشناسی معروف هستند درک و شناخت خوبی از پول دارند و به خوبی میدانند هر انتخاب و سیاستی چه هزینههایی دارد که عاقبت به شکلهای مختلف مجبور خواهند شد بپردازند و درنتیجه با مآلاندیشی عواقب تصمیمات خود را در نظر میگیرند. برای مثال برای دولت و مردم سوئیس مثل روز روشن است که دریافت این پول میتواند به افزایش مالیاتها در آینده منجر شود.»
خیرخواهان که درباره رفتار متفاوت مردم سوئیس در قبال دریافت مستمری ماهانه و مقایسه آن با رفتار مردم ایران در مواجهه با یارانه نقدی تحلیلی در شماره 181 «تجارت فردا» نوشته، برخی از عواملی را که میتواند توضیحدهنده این تفاوت باشد، تشریح کرده است.
او درباره یکی از عوامل شکلگیری این تفاوت در تصمیمگیری مردم ایران و سوئیس، مینویسد: «مردم سوئیس از داشتن نفت و گاز و سایر منابع معدنی محروم هستند و هرگونه افزایش درآمد در آنجا باید از راه تلاش و تولید بیشتر حاصل شود. در حالی که اقتصاد ایران دهها سال است که به رانت نفتی آلوده شده و دولت و مردم به این پول معتاد شدهاند. پولی که بدون هیچ تلاش و کوششی نصیب دولت شده، و معمولاً طبق صلاحدید و نه قاعدهای روشن و شفاف هزینه میشود. چنین وضعیتی در ایران و سایر کشورهای صادرکننده نفت، شرط محدودیت منابع و سقف بودجهای را کمتر ملموس و معنادار ساخته است. تصور متفاوت در ایران نسبت به منابع در اختیار دولت باعث خواهد شد همه خواهان دریافت منابع از دولت باشند بدون اینکه عواقب نامطلوبی برای آن متصور باشند.»
خیرخواهان همچنین عنوان میکند: «ویژگیهای دولت در سوئیس متفاوت با ایران است. دولت سوئیس دولتی باز و شفاف و فراگیر است که در تصمیمگیریهای خود همه آحاد جامعه اعم از زن و مرد و پیر و جوان و شهری و روستایی را مد نظر دارد. گفته میشود رابطه معکوسی میان اعتماد مردم به دولت و میزان فساد در دولت وجود دارد. مردم سوئیس به کارکنان نظام اداری که برپایه ملاکهای حرفهای و شایستهسالاری و نه سیاسی و مریدسالاری گزینش شدهاند و نمایندگان مجرب خود در قوه مقننه و راهحلها و پیشنهادهای آنها اعتماد دارند. همچنین به دلیل بالا بودن درجه حاکمیت قانون و قانونمداری در کشور سوئیس، میزان اعتماد و اعتبار دولت بالا بوده و رابطه دوسویه سودمندی بین دولت و مردم برقرار است که این مساله باعث میشود تا دولت با کمترین نگرانی بتواند تصمیمات بلندمدت با منافع بسیار بالا برای مردم بگیرد. در حالی که در ایران به واسطه درجه اعتماد پایین که بین دولت و مردم وجود دارد دولتها از اتخاذ تصمیمات و اجرای اصلاحاتی که منافع بلندمدت نصیب جامعه میکند، اما هزینههای کوتاه مدتی بر آنها تحمیل خواهد کرد، پرهیز میکنند چون نمیتوانند مطمئن باشند مردم این وعدههایی را که در زمانی دور به بار مینشیند باور کرده و در انتخابات بعدی به آنها رای دهند.»
او در تشریح یکی دیگر از عوامل این تفاوت در تصمیم مردم ایران و سوئیس به سواد مردم سوئیس میپردازد: «سواد مالی و درک و شناخت مردم سوئیس از متغیرهایی مثل نرخ تورم، نرخ سود، ریسک، سرمایهگذاری و پسانداز و برنامههای بازنشستگی نسبت به مردم ایران بسیار بالاتر است. برای مثال در یکی از پیمایشهای اخیر در سال 2015 که با شرکت 150 هزار نفر بزرگسال در 148 کشور جهان توسط واحد رتبهبندی موسسه استاندارد اند پورز با همکاری موسسه گالوپ و بانک جهانی انجام شده است میزان سواد مالی مردم هر کشور محاسبه شد. در این پیمایش پنج پرسش ساده درباره دانش عامه مردم از نرخ سود مرکب، برتری متنوع ساختن سرمایهگذاری و قدرت خرید پول مطرح شده است. 57 درصد مردم سوئیس توانستند نمره قبولی (یعنی به سه پرسش یا بیشتر پاسخ درست دادن) دریافت کنند و در رتبه 15 جهان ایستادند اما در ایران تنها 20 درصد موفق شدند نمره قبولی بگیرند و ایران در رتبه 130 جهان ایستاد. میانگین جهانی نمره قبولی گرفتن برای مردان 35 درصد و زنان 30 درصد به دست آمد که نمره ایران بسیار پایینتر از آن بود و تنها 23 درصد مردان و 18 درصد زنان نمره قبولی گرفتند. یک نکته قابل توجه میزان سواد مالی مردم نروژ است که رتبه اول جهان را با 71 درصد نمره قبولی به دست آوردند. مردم نروژ با وجود داشتن نفت به رتبه اولی جهان رسیدند که قاعدتاً باید به شیوه هزینه کردن نفت توسط دولت با سرمایهگذاری در صندوق مستمری برای آیندگان مرتبط باشد که تمامی مردم را درگیر این مساله کرده و نسبت به سرنوشت و آینده این پول حساس شدهاند و درنتیجه سواد مالی بالایی کسب کردهاند.»
خیرخواهان در بخش دیگری از این تحلیل به نکته دیگری هم اشاره میکند: «جامعه سوئیس جامعهای با نابرابری شدید نیست. شاید طرح پرداخت همگانی درآمد نقدی غیرمشروط، بیشتر برای جوامعی از قبیل ایران مناسب باشد که دچار نابرابری و بیعدالتیهای شدید در فرصتها و امکانات بوده و تعداد زیادی افراد فقیر و کمدرآمد دارند که با اجرای چنین طرحی، مطمئن میشویم همه افراد آسیبپذیر جامعه در برابر انواع شوکهای وارده و بیثباتیهای مختلف، توانایی دوام آوردن و ادامه زندگی شرافتمندانه را خواهند داشت.»
منبع: اقتصادنیوز